شهریور ومهر هر ارت ات رفن ۳ ۱

مه

۱ () نشان‌تاج برای " میکل آنجلو آنتونیونی " : ( باستر کیتون و 1 و (6 نیکلاس ری »کا رگردان درنقش آموزکار فیلمسا زی 6 داکلاس فوستکسی» تامی فراموش‌نشدمی وپنجمین جضنواوه فیلم تهران

)6 گزارش‌های اختصاصی ازجشنواره‌های‌برلین .کارلو ویواری . کان

3

اه شهر بور و مهر سال ۳۵۹۳۵ شاهنشاهی رم 5 7 نشریه جشنواره جهانی فیلم تهران 2 سرت ۱ 2 2 ۱ کر ی

زیر نظر : بهرام ری‌پور 3 و دییر شورای نویسندگان : جمال امید / ۶ ۵

در امورتی . : درخشنده زعیمی 0 "یرل طراحی‌صفحات زیر نظر : مر تضی ممیز

ادرس : خیابان تخت جمشید - شماره ۳۰ - جشنواره جهانی فیلم تهران - تلفن ۱۸۸6۸ - چاپخانه وزارت فرهنگ وهنر - تلفن ۳۰۳۵۸۱

ٍ

3 اگ «میکلانجلو آنتونیونی» فك " چهره احساس (برنامه‌ای ازپنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران)

سس * بت کارخانه رویا (برنامه‌ای از پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران) تس در ازدیدگاه دا گلاس فربنکس پسر ۱ خلیلی ازاثار «کن‌راسل») ۱ ۱ ۳ ۱

و ۱ روی جلد: «میکلانجلو آنتونیونی» بهنگام دریافت‌نشان وشته : فرانسوا تروفو) تاج از سفیر شاهنشاه آریامهر در «رم»

سا ج و تام ام هر وت مت ات منم گ سینمای آسیا (بمناسیت برنامه‌ی افق شرق درپنجمین جشنواره جهانی منفحه ‏ : باسترکیتون : چهره احساس ‏ برنام‌ای از

پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران صفحه ٩4‏ : پوستر جشنواره کان

8 و «فیلموفونو» ۱ از ی , ی ( کار گردان در نقش ۱ موز گار افتدونی با نیکلاس‌ری)

۳ 1

2 صی از جشنواره‌های : «کارلوواری» برلین» کان, قاهره»

۰ (چند خبر و . . . برنام‌ها و ابعاد پنجمین جشنواره فیلم تهران ‏ نبرد 1 ۳ در روند اول «تائورمینا» پیروز است - تصویرهای شهر درسینما تب 7 ۲« بومی کوچك ‏ صنعت نوستالژی - نگاهی به‌سینمای ایران در نیمسال

(9

۸ شده

و3 فک جوز ازجهان‌پوشید » دوستانش درتابوت وی بکدست ورق‌باز یگذاردند. «باستر کیتون» عاشق بازی بر بج بود. دوستانش‌عقیده داشتن دکه بعدازم ر کت هم دست ازبازی بریج نخواه دکشید. دروافع تنها چیز ی که «باستر کیتون» بهنگام م رک بر اش باقیمانده بود » دوستان نزدبکش بودند. علیرغم رقابت یکه د رکار بازبگر ش‌وجود داشت» هیچگاه ا زکمك به همکارانش خودداری نکرد» مثلا" وقتی «فنی آر و کل» گرفتار ماجراهای افتضا ح آمیز شد واستودیوها اورا طردکردند » «باستر کیتون» بباریش شنافت و درفیلمه‌ای خودش اورا شر کت داد . «باست رکیتون» ازسال ۱۹۱۷ با بازی در فیله‌ها ی کو تاه کمدی و ارد سینماشد. درابن‌فیلمها اکثر با «فتیآرب و کل» همبازی‌بود. فیلمهائ ی که «باستر کیتون» را در ردیف بازبگران بز رک سینما یکمدی زبان صامت رساندند . فیلمهای عمده وی دراین سالها عبارتند از : مهمان‌نوازی ما (۱۵۳۴) - ملوان (۱۵۹۴۳4) - هفت شانس (۱۵۲۵) - فیلمبردار (۱۵۴۳) - جنرال (۱۵۲۷) . «باست رکیتون» نیز مانن دکمدین‌های‌بز رک دوران صامت يك تیپ کدی خلق کرد وبمردی که ه رگز نمی‌خندد شهرت بافت. قیافه عبوس وجدی» چشمهای درشت بی‌حالت و کلاه کوچکی

یم لایت ۱۹۵۲

مب

سر داشت ازاي نکمدینبك‌نیپ سرشناس بت کیتون» از کودکی همراه پدر و ۲کروبات سیر لگ بودند » درنمابشات آد. بعدها به موزيك - هال راه‌یافت های بر نامه‌هایش را شخصاً تنظیم » نیز سیاری ازصحنه‌ها ی کميك , محصول فکر وذوق او بودند. گنای سی فیلم‌های«باستر کیتون» یت تجاری‌فیلمهای‌او لیه‌اش ررانداشتند. عهت «لوئی . ب . مابر» 0 لین مایر تصمی مگرفت او را همر اه با نت» کمدین محبوب روز درفیلمی . این فیام برای «باست رکیتون» کی بود . بعدازاین شکست وی روانه ودرفیلم متوسطی‌بنام«سلطان‌شانزه‌لیزه» د. درقر ارداد این فیلم ذکر شده بو دکه لیتون» باید حتماً لبخند بزند . در ی فیلم نیز باین مطلب اشاره شبه بود . ۲ «باستر کیتون» قراردادش را با خکرد وا زآن پس توانست شخصاً درباره اتصميم بگیرد . با اینحال دیگرهیچگاه فقبت فیلمهای صامتش را تکر ا رکند رو به سقوط رفت . درزندگی داخلی‌نیز ای پی‌درپی روبر وگردید ازهسرش تالماج» جدا شد. این جدائی بر اش‌بنج دلار تمام شد. دومین ازدواجش نیز به مید ودلقك عبوس بکلی‌تنها » افسرده الی باند. دراین سالها زندگی‌اش را وشتن شوخی برای فیلمها یکدی بازی ی کوتاه وفروش فیلمهای قدیمی‌اش به اند( باستر کیتون‌حقوق‌بهره‌برداری ژفیلم‌های‌صامتش را خر بدار ی کر ده‌بود) . مین ا زد و اجش درسال ۸۰ با «النتور » بو دکه تاآخر عمر د رکنارش زندگی

رگذشت باستر کیتون» فیلمی بود که پارامونت اززن دگی وی تهیه کرد . این . با موفقیت یکه انتظارش میرفت رویبرو («باست رکیتون» درابن‌فیلم دورب

ار ره بخت کمدین بز رک سینمای صامت

۶ درسینما برای همیشه افو لکرده ,سالهای آخرعمر به ناچاری تن به بازی ای گو نا گون داد ونقشهای بی‌اهمیتی در ده گرف ت که عمده فیلمهای این دوره

اه ۰ ۰

بك ستاره (۱66۰)- دور دنیا در

8 (۱۵۷)- ماج اهای هاکل بریفین 3 دنیای دیوانه » دیوانه » دیوانه 1 دوملوان ويك ژنرال (۱۵۲6 - با وثرانکو) .

به راحتی صحبت کن (۱۵۴۳۱)

«باربارا آرول» مدرن (۱۹۵۲)

۳ (- سه‌عصر

۷- جنرال

۳ (- برای هميشه ویک روز ۳ (- دنیای دیوانه » دیوانه » دیوانه »دیوانه

سامت

۰ [- پیشگامان ها لیوود

۵ - در تابستان‌های خوب گذشته ۶- باربارا آزول مدرن ۵ - انفاق سخره درراه فوروم ۵- بینگو روی پتوی کنار دربا

تس

۰ ۲ ی سك ۲۳

است: میکل] نجلوآ نتونیونی وشاهپانی‌بافتخار نشان ارزشمندی که دریافت کرده‌است ثپ (بالا) : سفیر کبیرشاهنشاه آریامهر متن‌فرمان نشان تاج را برای «آنتونیونی» لت می‌کند . . ۱ 1

7 (پائین) : میکلآنجلو آنتونیونی وسفیر کبیر شاهنشاه آریامهر در رم

بدنبال بر گزاری موفقیت‌آمیز برنامه ارائه آثار میکلانجلو- آنتونیونی کار گردان بزر گایتالیاگی و چهره سرشناس سینمایمعاصر در چهارمین جشنواره‌جهانی فیلم‌تهران, به‌استدعای جشنواره که‌وزیر . فرهنگ ور شاهنشاه آریامهر رسانید» بخاطر ارزشهای اسانی و عاطفی اثار این هنرمند يك قطعه نشان «تاح» به‌وی‌اعطاء : روت ۱

این نشان و فرمان مربوط به آن‌که به توشیح شاهنشاه رسیده بود در روز ۲۵ تیر هاه» در طی‌ضیافتی‌در محل اقامت ب تاه ۳ آریامهر در رم » آقای علینقی انصاری » ازطرف ایشان بهآ نتونیونی اهداء شد . دراین مراسم , که درآن جمعی ازهنررمندان ابتالیائی » دبیر کل جشنواره تهران و نیز نمایندگان رسانه های جمعی حضور

داشتند» آقای سفیر طی نطقی توجه خاص شاهنشاه آریامهر را به‌هنر

و هنرمندان در سطح جهانی یادا ور شده از نقش سازنده میکلانجلو آ نتونیونی در کسب افتخارات‌بیشتر برای‌سینمای ایتالیا تجلیل کردند. آ نتونیونی که مردی عبوس وعصبی است » دراین مراسم که درحدود سه ساعت بطول‌انجامید» به وضوح شادمان ومفتخرمینمود» وازنمابنده سیاسی ایران بخاطر این قدرشناسی صمیمانه تشکر کرد.

بدنبال اعطای نشان «تاج» به‌سررچارلزچاپلین» آنتونیونی‌دومین استاب سینماست که پس ازاجرای برنامه‌بزر گداشتش در جشنواره‌تهران به‌چنین افتخاری نائل میشود. ‏ "

دالاس فرپنکس بت‌کارخانه رویا

بر نامه‌ای ازینجمین جشنواره جهانی فیلم تهر ان (۳۰ آبان- ۱۸ آذر)

۱۰

فریدون معزی مقدم

۱۹5 دنیا » آمریکا » هالبوود

دا گلاس فربنکس

سینمای امروز ازفر‌بنکس چه بخاطر میا وره ؟ او سی‌وهفت سال است که ازاین جهان رفته است . پسرش . که فیلمهایش سهم نسل ها بود » الان هفتاد سالی دارد . می‌بينيیم که عمر فعال سینما هنوز په يك قرن نرسیده اما آتهاکه آنرا پایه گذ‌ارده‌اند بنیادش کردند وشکلش ازتوی سنگگ هنر درآوردند آزقرن نوزدهم براه افتادند. یکی از آنها جولیوس اولمن فربنکس نام دار (داشت , فعل آدمهای بی‌فعل است) کواینکه تن بحاک داده است. ۲

جولیوس هفده سال قبل ازاینکه دنبای شجاع جدیدآ قای ها کسلی چشم با زکند - دنیائی که «شجاعتش» را دردوجنگک زمین براندال پاثبات رسانده است - در دنور کلرآدو بدتیاا ۳ (۱۸۸۳) . هنوز با بر تس فاصله داشت.

نه چندان مشتاقانه و باه ۱۰ دیکری رای ود ای ندارد. گرب 2 ۱ شاج ۳

دنیای نتینماشت : : 0 وود یل الهامبخش اولین آفرینش سینمائی درتصویرز۴ خونآشام زنان شب - خفاش میشود . واولین

ویگر این نفش«ندابارا» ری سیر ی رف «احمقی انحا بود» کسب میکند . ۲ تدابارا» تکرار نمیشود. سینما زنان نلعنده و ۹ اس سباری می فربند. اما مارها کحا نوند.

نام «تدابارا» با واژه‌های اغوا گر و وهوس برای هميشه همراه است . چاپلین هفده فیلم دوپرده‌ای را تمام کر ده است آنهم در ازای جفته ۱۲۵۰ دلار دستمزد وبرای شرکتی بنام ابانی . «کارمن» و «قهرمان» ازجمله همین فیلمهای هفته‌ای ۷۱۳۹۰ دلار ات سیسیل‌بی ۰ ول کارمن را میسازد. ماری پیکفورد گر فتار آولف زو کور است با مزدی ۱۰۰۰۰۰ دلاری درسال . اولین فیلم با موضوعی حول وحوش آمراض مقاربتی ساخته میشود : (اجناس‌فاسد) - «پونیورسال سیتی» روی ثبه سن فرناتدو بالا میر ود وشر کت «فو کس» - نامی که بعدازپنجاه سال دیگر توضیح وتفسیری نمیطلبد - آغازبکار می‌کند. شاعری با نام «وبچل لیندسی » اولین «هنر عکس متحرك» بچاپ میدهد. اما دنیای شجاع جدید آقای ها کسلی دنبای سینما نیست . دنیای وبرانه‌ایست با انواع تجربه‌هابی که دیگر با برسرغیررممکن میگذاشت وغیرممکن‌رابصورت مبالغه | میزی حتی بدروغ و با خودفریبی تحقیر می گرد ۰

سال «تولد يك ملت است» . هنری‌فوره دارد آخرین پیج ومهره‌های اولین تراکتور 8 سفت میکند. کاثال پاناما که کارساختمانی درسال پیش باتمام رسیده است روی برسفاین بین‌المللی میگشاید. سن - سان بمناسبت نمایشگاه باسيفيكت پاناما «درود » ولد ادتتا» را اشاه میکند وهمراه خود به سان‌فرانسیسکو می‌برد . کثتی لوزیتانیا را يك زیردریایی آلمانی بزبر 8 مبکنشد.

۵ سال آبستنی‌هاست » سال حرکت » سال نر » سالآغاز. هیچ کس وهیچ چیزساکت نست. آبل گانس درفرانسه فیلم (دیوانگی نگی دکتر توب) میسازدکه برای مردم نشان داده نمیشود ۵ فیلمی پیشقدم درتوسعه تكنيك سینماست . زرژبراك دار < خی زخمی شده است مودیلیاتی قدپس کاری را بخاطر نقاشیکنار میگذارد» خواص مکعب تمام حواس پیکاسو را بخود جلب 3ومن رولان جایزه نوبل برای‌ادییات را میبرد. دیوسی کار نصنیف «دوازده تمرین برای پیانو» را بپایان میررساند.

«پیروزی» جوزف کنراده «از همبستگی شری» سامرست‌مو ام » به‌چاپ میرسد و «رنگین ۳ ان دی آچ رش اند اعلام شده بر آن نحت تعقیب فرارگرفته و کلیه نسضهای ب معدوم میگردد . هنری جیمز تبعیت

انگلستان را می‌پذیرد .

] لمانها برای اولین‌بار بمب‌های ۳ و گازهای سمی بکارمی‌برند. اتشتین‌نظربه نسبیت خودراباقاطعیت‌اعلام میدارد و ربچارداشتراوس تصنیف ستفونی] لپاین را بنابان میبرد . پیر اندلو درحال نگارش نولیست درباره دنیای سینما .

ایتالیا به جنگ می‌پیونده و رم شاهد اولین احرای «سنفونی: دراماتيك» رسییگی‌ست.

درروسیه داستان‌تصویر دوریان گری‌اسکار وایلد را بزبان سینما از گو میکنند و زنی نقش دوریان گری را بعهده دارد .

چالیاپین خواننده افسانه‌ای اپرا درفیلمی براساس اپرای ابوان مخوف تصنیف ریمسکی کرساکف ظاهر میشود . اتريش وآلمان لهستان را تسخیر ميکنند.

شاگال تفاش به خدمت نظام وظیفه برده میشود. وراسپوتین دیگرحاکم مطلق‌ر وسیه‌است. زنان دردانمارك حق رأی میگیرند شاندور کردا (بعداً درانگلستان سرالکساندرکردا) ومیهائیل کرتز (بعداً مایکل‌کریتس) درمجارستان اولین فیلمهای‌خودرا میسازند. ابتالیابرعلیه مجارستان اعلام جنگ میکند. فیلمبرداری‌اولین‌فيلم تر کی درت رکیه بعلت وقوع جنگ متوقف میگردد این فیلم که گفته میشود اقتباس آزادی از ازدواج (اثر مولیر) بوده عنوان «عروسی همت آقا» دارد وسه سال بعد (۱5۹۱۸) باتمام مر سد. ترکها را از کانال سوثر به‌عقب میرانند ودربین‌النهرین شب مدهتد یار فانل را ساران میسنند . یادا سا الک لش ملس اهنت راواساش فیلمهای اساطیری مذهبی به خود اختصاص میدهد. تماشاچیان هندی مسحور حقه‌های سینمائی او میشوند. انگلیسها سربازان هندی پسیاری را در جنگهای بین‌آلنهرین سپر بل می‌کنند. بيست‌ويك ادعای ژاپن درمورد چین کاملا" پذیرفته نميشود. ژاپن متعهد میگردد که قرارداد جدا گانه صلح با آ لمان منعقد نکید.

ارات اه زین ات در ۱۹۱۵ . وبلی سالی که فیلمی بامعرفی‌دا گلاس فرینکس ساخته میشود وا گراغراق‌نباشد درچنین دنیای آشوب‌زده وپرتب‌وتاب وتنش اما امیدوار وجاه‌طلب میبایست مردی با امکانات او بر تخت فرارهای شیرین ن ازواقعیت تکیه زند. او يت فازیگر ساده نیست او دستی درنگارش داراد . امکانات فنی سینما را برای تصویر افسانه دریافته است . جاه‌طلبی‌های او درسینما ازدنیای باشکوه گربفیث فراتر میرود اما تفاوتی درمیان است . او مردم را بهتر از گریفیث میشناسد. یعنی او تاجر است سازمان‌دهنده است . مدیر است و گریفیث هیچکدام ازاینها نیست . ازهمین‌روست که می‌بينيم هالیوود وسینما - تجارت بیش از آنکه به گریفیث‌ها مدیون باشد به فرربنکس‌ها مدیون است . او پدر همهی سه تننکیار‌ها»

بالا : نقاب آهنین (۱۹۲۵) پائین : علامت زورو (۱۵۲۰)

۱۱

علی‌باباها» دزدبغدادها, دزد عربائی‌هاء زوروها, رایین‌هودها» کابوی‌ها و دون‌ژوان‌هاست . او سازمان‌دهنده‌ی اولین «ضد تراست» هنررمندان سینماست (شرکت یونایتدآرتیست با همکاری گریفیت» چاپلین ومری‌پیکفورد که‌البته بعداً خود مبدل به تراست دیگری شد) . سینمای فربنکس ازاستعداد کار گردانانی چون آلن‌داون ورائول والش سود میجوید . سینمای آو دقیقه‌ای برایگربه کردن و لحظه‌ای برای یس ندارد . سینمای او سینمای عشق است وپیروزی » وجدان هالیوود» شرفی به ناحق تحقیر شده وازیاد رفته . حضور فربنکس حضور امید است امیدی برای دفیای چر کین امروز برای بادآ وری روحیه‌ایکه ملتی جوان را طی دوقرن به اوج رسانید. حضور فربنکس حضور روحه‌ای آمریکائست » روحیه‌ای برای تلاش» کار ساختن وامید داشتن . جشنواره جهانی‌فیلم تهران با برنامه زر گداشت فرربنکس درصدد ادای احترام به‌این روحیه مثبت وامیدوار است وسرزمین وملتی با همه مشکلات وناکامی‌ها - دراغاز دوپستمین سال هستی خود . فربنکس : فیلم‌نگاری ۵ - اولین فیلم - معرفی : بره (کرپستی کابین) مشگل مضاعف - عادت خوشبختی لن داون) مرد بد خوب (آلن داون) نیمه تربیت شده (آلن داون) دیوانگی مانهاتان (آلن داون) آمریکائی (امرسون) «آخرین فیلم درترایانگل» تصویر او درروزنامه رگی قاطی میکند لاس با تقدبر راز ماهی پرنده اشرافیت آمریکائی

دیوانه ازدواج

۷ - دوباره داخل دوباره بیرون(امرسون) «آغا کار درشرکت جدید» مردی ازیاسگاه رنگآمیزی شده

(جوزف هنابری)

تیا مدرن 8 آلن داون) وحشی وپشمالو اهل عمل (بی‌شیله‌پیله) رسیدن به ماه

۸ - آقای درست - کن لن داون) او لبخندزنان میاآید (آلن داون). آریزونا لبرت پارکر)

«تأًسیس بونایتدآرتیست با چاپلین- گریفیث

بالا : دزد بعداد وپیکفورد» پائین : دزد دریاتی سپاهپوش پسوی جنوب

۱۲

بگو ببینم » مرد جوان زندانی مرراکش ‏ _ ۵ - کاوبوی هلندی (] لبرت پارکر عالیجاه آمریکائی(هنابری) . بجه ثله

وقنیکه ابرها میگذرند

۰ - علامت زورو (فردنیبلو) فیلمنامه از فربنکس

۰۱ - بدقلق (تیودور رید فیلمنامه از فربنکس «شهافيلم باداستان درزمان معادر 1 ٩‏ ۴ سه تفنگدار (نیبلو) ِ

۲ - رابین هود (داون) فیلمنامه از فرشکس «پرخرج‌ترین فیلم زمان که دور گریفیث که تا آنزمان پرخرج‌ترین‌فیلم شا میشد خرج تهیه آن شد» .

ع ۷ - دزد بغداد (رائول والش)

۱۹۷۲۹ - دزد دریاپی سیاهپوش (پار کر) ۷ - کاوچران ( گاچو) (ف.ریچاردجوا

فیلمنامه از فوتکی ۵۹ - نقاب [ هنین وان داون)

رام کردن زن سر کش (سام تیلور) «اولین‌فیلم ناطق او - مردم صدای فربن را نمی‌پسندند وازاین موضوع گذشته او سال دارد » غیغب آشکاری پیدا کرده | رو به پیری میرود» ۰

۱۹۳۱ -رسیدن به ماه (ادموند گولدينك)

«تکرارفیلمی که در ۱۹۱۷ یکبار درآن کرده بود» . دوردنیا درهشتاه دقیقه (ویکن و 1 ۰ ۲ فلعتتت) ۳۲ - آقای رابیسون ۷ (ادوار ساترلند) ۳۶ - زندگی‌خصوصی دون‌ژوان (1 کوردا) «آخرین فیلم فربنکسکه ضمناً تتها 9[ غیرآمریکائی‌اوست که درانگلستان‌ساخته تِ

ک

لسلی هالی‌ول مورخ سینمایی » نوسند ی | کارگردانی این فیلم را نیز متعلق به فربنکس 3 کرده است .

با استفاده ا زکتابهای : عصرناطق : پال مایکلن نظری طولانی : بازیل رایت سینما سازان : سول چاتلز وا لبرت و فرهنگک سر گذشتی سینما همدم ستهارف. سای حال رت

: دیوید تامپسوا

۴ دزد بغداد .

۷ او چران‌مکزیکی ۶ - دزد دریایی سیاهپوش ۵ (- دان کیو» پسر زورو ۱ - دور دنی در هشتاد دقیقه

۴ - زندگی خصوصی دون ژوان 3 ۲ -آقای رابینسون کروزئه

31 گلاس فر بنکس (پسر)

زاهدی

بی‌اغراق یکی ازخلاق‌ترین هنرمندان فاریخ سینما بود که

ورسبد,

5 بس فر بنکس (پدر) روز پیست وسوم ماه مه ۱۸۸۳ درشهر *گولورادو (ابالات متحده آمربکا) چم به جهان گود. ازعمرش تگذشته بودکه پدرومادرش ازهم جدا شدند 8 ات بسیار برومندانه‌اش درنیویورك بر گشت . اما 1 پرادر ومادرش - که زاد گاهش درایالت ویرجینیا بو , ازشانزده سالگ ی که دا گلاس به مدرسه هنرهای دراماتيك به تناتر دل باخته است . وقنی چنده سبال بعدکار: ۵ صحنه نئاتررا آغازکرد» همه نوع نقش از زکمدی‌های ش‌های درامانيك به او واگذار میشد وطولی نکشیدکه 1 3 او نظر بعضی از مدبران برجسته تثاثر نیویورك را بت وسرزندگی بی‌نظیری برخوردار بود وهبچ چیز اساسا خوش‌بینانه اورا نسبت به زنددگی تغییر دهد. بهمراه شوخ‌طبعی خاصی که او درایفای‌تقش‌ها 7ودی اورا به صف مقدم هنرپیشگان تراز اول برادوی

8 ۶ با «آغابت سالی» وارثه يك خانواده سرشناس از

3 بو رل اند گی هد د . ازدواج کرد ۵ این زن مادر سال بعد من په دنیا آمدم پدرم يك ستاره مشهور

حنه محدود نتاثر او نمی‌توانست از نمام قدرت‌ها استفاده کند» این بودکه درسال ۱۹۱۵ تصمیم گرسانه هنوز نسبتاً جدید سینما بیازماید. او دعوت را برای بازی دریکی ازمحصولات کمپانی‌اش

2 پرتکاپوی او دردوران سینمای صامت به اوج شهرت.

بالا : دا گلاس فربنکس پدر ودا گلاس فربنکس پسر درسال ۱۵۲۵ پائین : نمائی ازفیلم «روبین هود» (۱۹۲۲)

تن

پ ات ارف اتار همه انیت ی وم ای فیلم که «بر ۳۹۵

طسما 16 نام داشت با موفقیت روبرو شد وپ‌درم پس از انجام ناقی‌مانده نعهداتش درتتئاتر وارد عالم سینما شد. طی تقریباً پنج سال بعد او حدود پیست‌وپنج فیلم بازی‌کرد . زمان نمایش بیشترفیلم‌های اولیه او طبق روال وسلیقه آن زمان حدود يك ساعت بودند. اما فیلمهای بعدی‌کمی طولانی‌تر بودند وتفریباً همه این فیلمها با موفقیت روبرو شدند. ازآنجاکه آمریکا تا سال ۱۹۱۷ وارد جنگ نشد » صنعت فیلمسازی این کشور درغیاب رقیب قدرتمند بربازار جهانی تسلط بافت .

با اینهمه تنها معدودی آزهنرپیشگان آمریکائی به شهرت بین‌المللی دست

یافتند که البته یکی ازآ نها دا.گلاش فربنکس بود . تماشا گران بین‌المللی اورا به صورت فهرمانی ازدنیاهای شاد وبی‌غم رژباها میدیدند که قادر بود حر کات گستاخانه وخطرفاك آ كروباتيك را با ظرافت وسهولت انجام آدهد ودرعین‌حال نقش‌عاشق کم‌رو ونا زکدل راهم بازی کند. او به‌رئالیسم خودش را به تماشا گر بدهد » مانند ارزش شجاعت »"اهمیت سرزندگی وسلامت » امنیازات ظرافت و کمال تناسب اندام » پیروزی امید بریلس وبدبینی» پیروزی نیکی بربدی» واپمان به خودکه انجام غیرممکن را مارد .شاید این فاسفه تخیلی‌ساده و حتی بجکانه بود . اما قدرت شخصیت واستعداد او برای‌القای‌نظرش به‌دیگران‌بو که حتی بدبین‌ترین روشنفکران » سالن‌نمایش فیامهای اورا راضی وسرحال ترك میکردند. ۱ تا پاغان جنگ در ۱۹۱۸ پدر ومادرم ازهم جدا شده بودند . کمی بعد ازآن پدرم با بزرگترین ستاره آن روز یعنی عری پیکنورد ازدوا ج کرد . این واقعه همه سینماروهای جهان را تحت تأثیر قرارداه. نه فقط بررایآآنکه دا گلاس‌فربنکس معبود همه پسرهای جوان (ومردهائی که هنوز خودرا پسربچه‌ای میدانستند پا میخواستند پسربچه‌ای باشند) بود » پلکه همچنین بخاطر اپنکه مری‌پیکفورد مشهور رین ومحبو بتربن زن جهان بود . هیچ زوجی درجهان نمایثتات با پیش ازآن آنچنان نظر جهانیان را به خود معطوف نداشت .

«عزیز دردانه دنیا» با «قهرمان همه مردم جهان» ی وه بود ودتیا قدم به قدم ازطربق‌گزارش‌های مطبوعات جربان زندگیآندو را دتبال میکرد . در ۱۹۱۹ ایندو باتفاق «چارلی چاپلین» ویکی از بر ر کر بن کار گردانان تاریخ.سیتما . «دی . دبلیو ۰ کریفیث» کمیانی پونایتدارتیستر را برای تولید وتوزیع فیلمهای خودشان بنا نهادند.

پدرمن همیشه شیفته داستان‌ها ی کلاسیاك وافسنانه‌هاواسطوره‌های قلیمی بود . در ۱۹۲۰ او يك داستان پرماجزا را که ریشه‌هائی در واقعبت‌های تاریخی داشت ودرسالهای اولیه پیدایش ابالت کالیفرنیا رخ میداد به نام «نفرین کاپیسترانو» برای فیلم کردن اتتخاب‌کرد . این اولین فیلم او با لباس‌های تاریخی بود . عنوان فیلم به «علامت زورو» تغییر داده شد وفیلمنامه توسط خود او برای تطبیق پا سبك خاصئن ازنو نوشته شد. موفقیت ابن‌فیلم بی‌سابقه بود . به دنبال این‌موفقیت » فربنکس تصمیم گرفت فیلمهای بعدی خودرا درهمین روال اما درابعادی گسترده‌تر بسازد .

سال‌بعد - ۱۹۲۱ - پدرم فیلمی‌ازروی‌اثرمعروف الکساندردوما تهیه‌کرد وخود نقش شخصیت محبوبش دارتانیان را بعهده گرفت . تهیه مقدمات فیلمبرداری این فیلم ماهها طول کشید ووقتی که بعد ازیکسال . کار» فیلم به نمایش درآمد همه متفق‌القول بودندکه این فیلم بهترین اثری اس ت که تاآن زمان ازفربنکس دیده‌اند.

موضوعیکه فربنکس برای فیلم بعدی‌اش انتخاب‌کرد داستان رابین‌هود بود . يك بار دیگر او بهترین محقق‌های تاریخ » بهترین کار گر خانان هنری ویهتر بن «فکنینتین‌ها (. انتعاب‌کرد ودستور. ذاه

ال

عظیم ترین قاعه‌ای که نا آن زمان برای كك فیلم ساخته شد » وشاید در طول تاریخ سینما » بسازند. ومثئل همه فیلمهایش صحنه‌های ‏ ب 9 وحقه‌های سینمائی به دقت ازپیش برنامه‌ریزی شد وازنم ۱ پیش ازشروع فیلمبرداری تمرین شد. ساختن فیلم ۰«رابین‌حو ۳9 یکسال طول کشید باضافه چند ماه ی که صرف‌تدو ین و نهیه مقدمات: ۳ شب نمایش ی این فیلم بلافاصله به عنوان يك اثر كلاسيك درا مت, نه‌تنها بخاطر زیباثی تصوبری‌ان؛ بلکه ازاین‌نظر که اثرفو‌ال ۳ سررگرم کننده‌ای بود . چهار عضو بز رگ کمپانی بونایتدآرتیستز ری هر کدام درحوزه مخصوص بخود پیوسته يك استاد بلامنازع بودند ۰ بل پیوسته ازخود پیشی میگرفتند و با 94 چه ازنظر هنری وچه از مالی موفقیت بر کتر عکسست میکرد تاآنجا که ممکن بود پدرم هميشه اشخاص معینی برای انس وظا یف مختلف ‌فیلمسا زی‌انتخاب میکرف. ‏ معمولا هميثد «آرتور اده‌سو: 3 فیلمبردار بود » «لوتاوودز» مشاور فیلمنامه وپژوهشگر» و «تام کر که بث نویسنده وآزدوستان نرديك پدرم بود هميشه سمت مشاورت ویژه داشت . دوشخص دیگ رهم بودند که فربنکس چه درزنددگی خصوصی و درحرفه و کار به‌آنها متکی بوه : دوبرادرش جان و رابرت فربنکس , درجوانی پدرم مانند ساپر اعضای خانواده به شم پازر گانی جان که راار رک بود عقیده داشت . عقاید وتصورات پدرم همانند حرکاتتش روی پرده سینما اغراق‌آمیز ودور ازواقعبت بود واین «عموجك» که آنها را به صورت طرح‌های عملی وقابل اجرا درمیاً ورد . بر دیگرش رابرت مهندسی بسیار با استعداد ویکی ازعوامل اصلی فعا فیلسیازی پدرم بود . او نه‌تنها نقثه‌های استودپوها را طرح ۳ بلکه تقریباً همه وسایل تکنیکی موردنیازبرای حقه‌های سینمائی‌فیامها مانند «دزد بغدراد» را نیز ] ماده میساخت . درفیلمهای اولیه‌اش» پدرم معمولا" با هر کار گردان چند فبل میساخت , اهنا بعدها که دست به ساختن فیلمهای بزرکگ ویرهزینه‌ای زد تعویض کار گردان تنها تغییری بودکه او در گروه همکارانش میداد نعیین دقیق وظایف کار گردانی که با او کار میکرد مشکل است وال حدود مسئولیت‌ها واختیارات آنها بسته به کیفیت کار وشخصیت خودشال فرقی میکرد . حتی وقتی‌که پدرم آنها را به همکاری بیشتر تشویق میکره و بادقت به پیشنهادات آنها گوش میداد » همه شان میدانستند که نصمب نهائی با اوست . بیشتر کار گردانان او مردانی صاحب نام و با 3۳۰.۱ بودند. آما چه ]نها وچه کسان دپگری که با پدرم کار میکردند شی نداشتند که او خودکار گردان واقعی فیلمهای خودش است . او ۶۰ میدانست که هرجزء ازفیلمش را چگونه میخوراهد بسازد وتغییر حالات و ریتم صحنه‌های مختلف بچه نحو باید باشد. اما ازآنجاکه صبر وحومل کافی برای تظارت اجرای جزئیات را نداشت » حیچوقت نخوا کار گردان ی کند: اوترجیح میداد این وظیفه را مشروط به محدودیت‌های بالا به کسانی که تصورمیکرد لیاقت انجام آن را دارتد وا گذار کند و به مسائل کلی‌تر کارفیلمسازی بپردازد . او بازیگرانش را دردرجه اول بخاطرشکل وقیافه شان انتخال میکرد ؛ استعداه بازیگری] نها برای او دردرجه دوم اهمیت قرار داشت؛ مهمترین خصوصیات زنان اول فیلم او زیبائی» ظرافت زنانه وحالت درماندگی وبی‌پناهی‌شان بود . الگوی شخصیت قهرمانان زن او نقریا هميشه یکی بود بیشتر آنها در «خانواده‌های خوب» و زیرنظر بدد ومادرهای با محبت تربیت شده بودند ومفرورانه خواستگارهای نامناسب (معمولا" مرد شرور داستان) را طرد میکردند-اما نسبت به قهر ۳ (پدرم) حالت‌تسلیم ورضای شرم گینی‌داشتند. والبتهآ نهاازپا کدامنی‌شالا سرسختانه دفاع میکردند وعلی‌رغم ضعف بدنی درهیچ موقعیت امید به نجات را ازدست نمیدادند. فهرست این زنان اول بسیار طولانی است اما آنها همه به يك ان‌دازه زیبا بودند مارگریت, دولاموت » جولاا

ال یداو » بیب‌دانیلز پینی‌بار نس » بسی‌لاو » مرل ۱ . تنها به پك زن » يك کثف مکزیکی سر کش نام لوبه ار درفیلم «گاوچران مکزیکی» 16 ۳ و بکه به او امکان ابرازقدرت وسرزندگی بیشازحد 8 را میداد . ی م دان بدجنس فیلمهای او می‌بایست بطرز کاملا" مشخص اج نا پذیبر ی شرور وبدذات وقادربه‌ارتکاب هرنوع جنایت . پاشجاعت وسرسخنلی تا خرین لحظه مبارزه میکردند. > از یشتیبانی مزدوران دست‌وپاچلفتی‌شان برخوردار بودند. هنر پیشگان هم بسته به اپنکه به کدام بك ازدوجبهه خوب بودند » متفاوت بودند » گواینکه همیثه شخصیت‌شان از 3 آشکاربود . بیشتر آنها درفیلمهای متعددی با فربنکس مخصوصاً «هنرپیشه خوش شانس» او چارلز استیونس ت که اسم حقیقی‌اش چارلی عقاب - چشم بود . 93 8 بیشگان او ۲ کتور فوق لعاده با استعدادی بودند » لف منجو» درنقش لوئی سیزدهم و «نابجل دوبرولیه» 8 و شیلیو در «سه تفنگدار» » «والاس بیری» به نقش و «] لن‌هیل» درنقش لیتل‌جان در «رابین‌هود» » «جین «وارنر اولاند» در «دان‌کیو» نتوآح‌بیری در «زورو» » 7 و «سام دو گرباس» در «دزد سیاه‌پوش» وغیره غیره . های‌دوره کلاسيك او علی‌رغم تفاوت‌های‌فراوان خصوصیات محبوپیت آنها را نزد مردم تضمین میکرد . بعد از قسمت دوم «زورو» را با عنوان «دانکیو » پس ین‌فیلم بسپارزیبا وسر گرم کننده بود والبته ازاحناسات لانه هم بی‌نصیب نبود . دراین فیلم او هم نقش زورو وهم ۰ پر ژورو را ایفا میکرد وبدین ترتیب به‌آرزوی دريك فیلم واقعاً نقش ایفا کند » رسید. عمله تردستی‌های جالب او دراین فیلم (او درهرفیلم همیشه 8 در د) استفاده ازيك شلاق بسیار بلند بود . ب» دیگرچه میتوانست بکند؟ چطورمیتوانست بازهم کاری ی قبلی‌اش به نمايش بگذارد؟ سرانجام او به این فکر فیلم تمام رنگی (تکنی کالر) را بسازد. برای این فیلم او توان «دزد سباهیوش» نحت نام مستعار «التون توماس» که ونام میانی خودش بود نوشت . این‌بارهم تهیه مقدمات چند ماه طولکشید. تحفیقاتی که به دستور او برای بررسی ی انجام گرفت نان دادکه همه صحنه‌ها ولباس‌ها باید باتوجه ی خاص طراح یگرده . فیلمبرداری صحنه خیره کننده حمله هرمان فیلم به کشتی مرد شرور فیلم درزی رآب «وهمچنین

ح(

رین ترستی او به پائین لغزیدن ازروی بادبان کشتی :

جرش آنرا میدرد وبه پائین میاید » توسط برادرش رابرت را ن فیلم به تماشا گر هشدار داده ميشدکه فیداوت نهائی تماشاکند : دختر ی که درراین صحنه درآغوش فر بنکس ربین است برخالاف آنچه‌که تصور میشود بیلی‌داو نیست ازسفرهایش به اروپا فرینکس از کلیسای لورد بازدبد شدید قدرتی که ایمان برمردم داشت قرار گرفت . این دیدکه او ایمان وقدرت آن را موضوع اصلی فیلم بعدی وچران مکزیکی» محعبو6 1۳6" قرار دهدکه البته نی ملودرام » لودگی وماجراجوئی را هم به‌آن افزود . درعکانی خیالی درآمریکای جنوبی رخ میدهد واین‌بار

. متصل به سه وزنه منتهی میگردد‎ ٩

3 ربرابر مرد شرور فیلم توعی‌کمند آمریکای جنوبی‌است .

موفقیت‌های بهت‌انگیز فیلمها ی گذشته‌ا ی که هر کدام دوره‌ای ازقرون‌گذشته را زنده‌کرده بودند» پا فیلم بعدی‌اش «نقاب آهنین» دنبا له سه تفنگدار به پایان رسید. فربنکس برای آانکه از خرین‌امکانات فنی بهره گیرد برای این فیلم موسیقی وهمچنین مقدمه وموخره‌ای برای فیلم باصد‌ای‌خودش ضبط کرد. متتقدیناین‌فیلم را ستودند ودوستدارانش همچنان آورا دراین‌فیلم دوست داشتند. اما مو فقیتاین‌فیلم زیاد چشمگیر نبود وبرای اولین‌بار اعتماد به نس خلل‌ناپنیبرش به لرزء دراه

ازاتجا که فیلم « نقاب| هنین ».از نظر حر کت‌دوربین» توربر داز ی گریبم وتکنيك بازبگری مدرن‌ترین فیلم ۲وست چند سال بت ت گرفتم با آن آزمایشی بکنم . نوار موسیقی ضبط شده قدیمی دیگر قابل استفاده نبود. بنابراین ازآلن‌گری خواستم موسیقی جدیدی برای آن بسازی وهمچنین خواستم بجای نوشته‌های»بین نماها گفتاری نهیه کند5 خودم آن را خواندم وضمناً مقدمه ومق‌خره فیلم را پاصدای پدرم که دپگ رکسی باآن آشنا نبود با تصاوبر سینکر ونیزه کردم .

در ۱۹۲۹ «فربنکس» و «مری‌پیکفورد» سرانجام به‌قاضاهای . مکرر دوستداراتثان‌گردن نهادند و تصمیم گرفتند برای اولین‌بار دريك فیلم ناطق شرکت‌کنند. ابن فیلم که براساس نمایشنامه «رام کردن زن مر کشن؟ شکشین ساحته شیه بحاطرزیماتی تصویر و ۳۱ قرارگرفت » اما با اپنهمه نتوانست تماشا گران را قانم‌کند. گوثی آنها دوست: ندآشتند «مزی پیکفورد» محیو بشان را دنق بات رن ۳۳۰ بت یا شاد راز شوت آسیل تس اشنی. اراد ۱ ۳۳۱ هردوی انها به دوگ کته رو ظاهر شده بودند »-ضدای آنها روی پرده سینما گوئی با تصورات قبلی مردم مطایقت نداشت .

به هرجال اشتیای بدتم بایان به تلم کاسی ۰ ات ۳۱۳ به سینمای ناطق علاقمند بود وفیلمهای ناطق درپگران را میستود اما معتقد بودکه وسیله هنری خاص او - وهمچنین چاپلین - سینمای صامت وداستان گوئی ازطربق تصویربود ۰ او خودرا يك «رقسنده ورزشکار» ذوق وسلیقه خزدش:نثان میداد . او هفته‌های زبادی را صرف فنظیم فیلمنامه و کورئ و گرافی حرکات وجست‌وخیزهای خودش میکرد. ازنظر اوء کلام خیلی واقعیت گرابانه ومحدود کتنده بود. اما ازآنجاکه به‌عنوان یکی ازش رکای بونایتدآرتیستر تعهداتی داشت نا گریر بود به ساختن فیلم ادامه دهد » گواینکه سعی میکرد بیش از حداقللازم فعالیت نداشته باشد.

درفیل دی که یمد ازمدتین رید و دودلی ث 2 ۲۳ «فربنکس» سعی کرد تمام مسولیت‌های تو لیدفيلم را به‌دیگران وا گذارد وخودش فقط يك نقش ایفا کند. این فیلم «پسوی ماه» عم عمنطد16 «ممصط عط . نام‌داشت که البته متفاو ت‌بافیلم صامتی‌است که «فربنکس» با همین عنوان قبلا" ساخته بود . داستان این‌فيلم را «ادموندگولدینگ» پراساس ایده‌ای از «ایرونیگ برلین» نوشت وخودش هم‌کاررگردانی فیلم را به عهده گرفت .

نقش زن اول فیلم را «بیب‌دانیلز» بازی میکرد ونقش‌های فرعی را «پینگکراسبی » ادوارد اورت هورتون و کلودمك آلیستر» به عهده داشتند.

دراواپل کب رت مطبوعات شایع کردن که عشق بز رگ دا گلاس ومری به پاپان رسیده واندو بزودی ازهم جدا خواهند. شد. اما بطور رسمی چبز یگفته نشده بود ومری همچنان‌به کارش‌ادامه میداد وهمچنین دا گلاس , :

پسآزمدتی دا کلاس برای فرار .ازشایعات به يك سفر دوردنیای دیگر- وبرای اولین‌بار توت مرک جوورافته ۰ پیش‌ازع مت بدا 9 افتادکه ازاین سفر با استفاده ازباك دوربین سبك بات رشته فیلمهای مستند تهیه کند. درپایان سفر وقتی به کالیفر نیا بر گشت » فیلمهایی راکه درسفر گرفته بود » تدوبن کرد وبرای‌قسمتهائیازآن صحنه‌های رابط را فیلم -

۱۷

برداریکرد ۰ وپسازاضافه کردن افه‌های صوتی و گفتگو وغیره در ۱۹۳۱ با عتوران ۰«دور دنا مرهشتاد دققه» به نماش دنارد. «تور دتبا در

هشتاه دقیقه» بااانکه فیلم کاملا" سر گرم کننده‌ای بود هم منتقداین وهم .

نماشا گران عاد ی‌را ناامیدکرد .

پکسال دیگرهم گذشت که طی آن همه کوشش‌های فر بنکس‌برای آشتیکردن با مری بی‌نتیجه ماند وبالاخره در ۱۹۳۲ به يك مسافرت دیگررفت . این مسافرتش را با کشتی یکی آزدوستان آغا کرد ووقتی به تاهیتی رسید. به این فکرافتادکه وقت آانست که تعهدااتش را نسبت به شرکاپش اننجام وفیلمی دیگربسازد . البته این‌بار او می‌توانست کاررا با تفریح درهم بی‌امیزد . ننیجه این تصمیم فیلمی بود به نام «آقای . راییسون‌کروزو» که برفیلم قبلی چندان امتیازی نداشت .

تفریباً درهمین زمان بودکه پدرم آنچنان تحت تأثی رکارهای

« لکساندر کوردا» درانگلستان قرار گرافتکه ازشر کایش درخواس ت کرد آورا به عنوان يك عضو شرکت بیذبرند.

سرانجام پدرم تصمیم گرفت يك فیلم دیگرهم بسازد ویعد کار فیلمسازی را برای همیشه (؟) کنار بگنذارد . وبرای آنکه بتوان‌د در وتان دور-از کالیفرننا) بماند موافقتکرد درفیلمی به کار گردانی وتهبه کنندگی «کوردا» شر کت کند. داستان این فیلم توسط «فردريك لوتردیل» و «لابوس بیرو» ازيك اثر طنزآ لود فرانسوی با عضوان زندگی خصوصی دون‌ژوان اقتباس‌گردید وازآنجا که قهرمان داستان دون‌ژوان درسنین میانسالگی است لبه نیز طنز پیشتر متوجه آکتور نسبتاً سالخورده این نقش (فربنکس) بود..

بهرحال فکرميکنم او درزمان فیلمبرداری ابن فیلم اوقات خوشی داشت » نه تنها برای اینکه بیشترمسئولیت‌ها را به عهده « کوردا» که ستایشش میکرد وا گذار کرد , بلکه بخاط راپنکه زندگی جدید ولذت- بخشی را درانگلستان که ازپیش میشناخت ودوست داشت یافته بود .

به فاصله کو تاهی پس از انمام فیلمبرداری او سرانجام از «مری پیکفورد» جدا شد وبعد درسال ۱۹۳۹ با «لیدی اشلی» ازدواج کرد وچند فا بعدش را به سفر وزندگی تست آسوده گذراند. گاه به گاه از نها صورت واقعیت بخود نگرفت .

هنوز ازخیلی ازپیشتر کسانی که نصف سن اورا داشنند » سالم وسرحال بنظر میرسید. هنوز حرکاتش همانند سابق چابك وسرزنده بود گلف‌بازی میکرد» شنا میکرد و گاه‌به گاه بهاسپ نواری میپرداخت. ازرسیدگی به‌امور مالی‌اش غافل نبود ودر‌پیشتر جلسات مذاکره مرربوط ای ازز تانی‌اش شر کت میصت:. بعد-ازپانزده سال کار روی صحته شبات زنداکی حرفه‌ای‌اش درسینما بزحمت بیست سال-طول کشید که آزاین مدت‌کمتر ازدهسال به دوره فیلمهایكلاسيك او اختصاص داشت . اما درطی همین مدت‌کوتاه او موفق شد شهر تی جهانی کسب کند وتعدادی ازعالی‌ترین فیلمهای تاریخ سینما را به وجود آورد .

دردهم دسامبر ۱۹۳۹ او ازظهور مجدد يكث درد کهنه درسینه شکایت داشت . دکترها آن را پك حمله قلبی تشخیص دادند اما خودش مدعی بودکه چیزی جز يك عارضه ناشی ازسوء هاضمه نیست . دو روز بعد او درسن پنجاه وشش سالگی برای هميشه بخواب رفت .

تمام

۱۸

شرح تصاویر :

ردیف اول - بالا : گاچو (۱۵۲۷) - پائین : نقاب آهنین (۱۵۳۵)

ردیف دوم - بالا : دزد بغداد - وسط : دزد دریائی سیاهپوش (۱4۲۰) - پائین : نیمه تربیت شده - نیمه وحشی - (۱۹۱۰) .

ردیف سوم - بالا : علامت زورو (۱۵۲۰)- وسط : سه تفنگدار (۱۵۲۱)- رام کردن زن سرکش )۱٩۲۹(‏ .

8 : ۳-۰ ۱

در «لیستومانیا» دهمین فیلم «کن‌راسل» » پاپ

(که درینگو استاز» نقش او را بازی می‌کند) ریچاره واگنر را «ضد سیح» و شاهزاده تاریکی‌ها می‌نام‌د. بسیاری از منتقدین همین القاب را به‌خود «راسل» نسبت میدهند. گرچه فیلم «تامی» ازنظر هنری و تجارتنی موفقیتی برای «راسل» بشمار میآمد (البته اززمان‌فیلم «زتان عاشق» به‌بعد) اما غالب‌تحسین‌هاازاین فیلم‌درلفافه و با رمز و کنایه همراه بود. منتقدین این‌فیلم‌رابه‌این‌دلیل پذیرفتند که احساس می‌کردند موضوع آن به‌اندازه کافی مبتذل هست که‌از ظرافت خاص کارهای «راسل» دیوانه بهره‌مند شود! فیلم «لیستومانیا» که به‌تازگی پخش شده تمام اعتراض‌های دیرینه بررکارهای «راسل» را در افکار زنده کرده است. این برداشت مهیج و پراز آهنگهتای دیوانه‌وار از زندگی «لیست» و «واگنر»» جنجالی‌ترین

9 ۷ ِ

2/552/۸۵۵

و پرس‌وصداترین فیلمی است که «راسل» تابحال‌ساخته ات لته در منایسه باان فیلم» «شور زرندکی» سل ۳ شبیه فیلم‌های «برسون» بنظر خواهد آمد. «راسل»هنوز بستتند‌گاش را در مقابل سيك‌های متضاد قرارمیدهد. گرچه منتقدین از او بد میگویند اما فیلم‌های «راسل» بیشتر از هميشه پخش میشوند» و وی پیروان اندكگولی سرسخت و وفاداری دارد. من به‌عنوان یکی‌ازطرفداران واقعی «راسل» از پرستش کو رکورانه‌و جنجال‌شدیدی که‌با فیلم‌های او همراهست» بر آشفته میشوم. هیچکس نمیتواند با دیدی بی‌طرفانه فیلم‌های مورد علاقه‌اش‌راموردقضاوت قرار دهد» مگر آنکه باخونسردی به‌این مهم بپردازد. درباره کارهای «راسل» نوشته‌های جدی اندك است . (البته کتاب «استعداد مخوف» که مصاخبه‌ای است بصورت کتاب نوشته «جان‌با کستر» و مقاله اندیشمندانه «مایکل

۱

بای

دمیسی» بنام «دنیای کن‌راسل» در فصلنامه سینمائی فیا در بهار ۱۹۷۲ جزو استنناهاست.)

بسیاری از احساسات خشمگینانه‌ای که فیلم «راسل» در مردم‌برمی‌انگیزد»حساب شده است. درعصری که غالب اعتقادات مذهبی کهن بربادرفته است» چه چیر میتواند بیننده با فرهنگ راتکان دهد؟ هنر یکی ازچند پدیده‌ای‌است که منتقدین و روشنفکران به آن احساس احترامی تقد سگونه دارند. بهمین‌دلیل است که‌ارزیا: 1 های آنارشیستی «راسل» از هنرمندان مشهور بربینندگان فیلم های او گران می‌آید. گرچه «راسل» خوه سرمست‌از جادوی هنر است» ولی در حمله به‌ضعف‌هاو شفاوت‌هنرمند

ی

نیز سخت پابرجاست. از طرفی وی تفسیرهای« فروید» از هنر اقامه می‌کند و منبع الهام موسیقی «چایکوفسکی» و «مالر» را در عقده‌های کودکی و تخیلات جسی آنها

بتکی بوده و از طرفی فیلم‌های او بسیاری از قوانین یلم فرض شده سینمای واقعیت گرا را نادیده میگیرد . براسل» در چند فیلم آخرش, بیشتر و بیشترازواقعیت جدا شده و به سوی خیال‌گام برداشته است. در « شور کی لاقل يك داستان نسبتاً صاف و ساده دیده بر یودکه هرگاه صحنه‌های‌خاطرهو ریا آن‌راقطع‌می‌کند. 1 «مالر» که سه سال بعد ساخته شد» هنوز استخوانبندی ۲ آمانيك دارد . ولی قسمت اعظم فیلم مملوازمونتاژی پیچیده از رژیاها و خاطره‌هاست.درفیلم‌های«لیستوما نیا» و «تامی» نمام وجوه تمایز میان واقعیت و ریا ناپدید ی | ند . در این دو فیلم کار «راسل» بیشتر به‌اپرا پاشعر وکین نزديك‌است تا درام كلاسيك. «راسل» تصاویسر خیالانگیزی خلق می‌کند که احساسات نه همیشه قابل کنترل برآنها سنگینی می‌کند.

طرد «راسل» از طرف بسیاری از منتقدین ازشناخت وتف راهان از ماهنت آهت آناشی میشتود و آزاین ام که يك تعریف محدوه و مشخص به ذهن این منتقدین نمی‌رسد که آن را در مورد سایر هنرها بسطدهند.

رح

ظرافت و اعتدال از ویژگی‌های نوول «هنری جیمز» میباش ولی این‌عبارات را به‌ندرت میتوان برای‌تحسین اژ نوول‌های «دیکنز»» «لارنس» با نقاشی‌های«وان‌گ وگت» برد. کارهای «زاسل» برجسته است بخاط رگیرائی؛ بدویت و بی‌پروائی خلاقه آن‌ها نه بخاطر زیروبم‌های پف بیانی» بینش روانشناسانه باصراحیت فکری. دکتر چانسون تصویرپردازی اشعار متافیزیکی قرن هفده‌را در بله معروف خود چنین توصیف می کند: «متناقض‌تر بن اندبشه‌ها توسظ عامل خشونت در کنار بکدبگر جمع شده‌اند» گیرائی ليريك‌های هیجان‌زده و ضعف فیلم همای 8 راسل» ناشی از الحاق مقایسه‌وار احساسات متضناه ناجوراست. «راسل» به‌حیطه‌های خنی و خاکستری و احساسات مابین» علاقه‌ای ندارد. نحوه کار «کن‌راسل» مثل بسیاری از هنرمندان ترکیبی ازایده‌های ازقبل حساب شده و الهام‌های آنی وی‌که غالب اوقات اثرات,ویژه تضویری‌اش رابا دقت فراوانی طرح‌ریزی میکند» گفته است: «من یکی از طرفداران پروباقرص این‌طرزفکرهستم

5

که میگویند هیچ‌وقت نمیدان‌چرا کاری رام ی کنو نمیتوانم دلیلش را توضیح دهم.»

«هیوولدن» تهبه کننده‌فیلم‌های «راسل» در«بی.بی. سل در ان جاور آزیی فیل مت رین سال‌های ۷۰ -- ۱۹۵۹ ساخته است) به «جان‌با کستر » گفته است که:

«از نظر بدعت در کار و جهش‌فکری او ف‌تنهامرا پشت‌س رگذاشته است» بلکه حیرت‌زدهام کرده است بترنیبی که ظرفیت تحلیل ودركکارهای راسل نیز در من‌وجود ندارد.»

از طرفی حتی سختگیر نرین دشمنان «راسل» منکر این نیستند که «راسل» دارای دیدگاه مشخصی است.

ویژگی های تصویری باروکی او به‌سادگی قابسل نشخیص است و وی در اندك مدتی» جمعی هنرپیشه و بازیگر برای خود دست‌وپا کرده که در فیلم های‌متوالی از آنها استفاده می کند. ( این جمع شامل «الیوررید»» «گلندا جاکسون»» «کربستوف رگیبل» ۰ «جورجیناهیل» و «موری ملوین» میشود.) در هر فیلم شخصیت‌هاوو قایع فیلم قبلی دوباره ارزیابی میشوند. صحن‌ای‌از فیللم

«زنان عاشق» که در آن «گادران» و مجسمه‌ساز آلمانی

رفیق پسر

«لورك» ادای چایکوفسکی و هسرش راکه درماه‌عسل ار امتحان لباس در فیلم «شور زندگی» است. د ریکی از جنجالی‌ترین صحنه‌های فانتزی فیلم «مالر» کوزیما واگنر که جامه‌ای نظیسر «برون هیلد» برتن دارد» تشریفات تغییر کیش نآهنگساز را نظارت می کند.

بعدا در فیلم «لیستوما نیا» کوزیماواگنررادرموقعیت هسر ب دختر واگثر می‌بينیم که عهد می‌کند افکار شیطانی و مشکو لد واگنر را بعدازم رگ نیزز نده نگاه‌دارد. استعاره‌های عجیب‌فیلم «مالر» که‌مر بوطبه ناز یسم میشود(و بطوربرجسته‌ای هم‌در فیلم‌تلویزیونی راسل بنام «رقص‌هفت پر ده» که درمورد «ریچارداشتراوس» است دیده میشود) در «لیستوما نیا» بطور لجام گسیخته‌ای خود می‌نمایا ند . این حلقه های رابط نسبت؟ ساده در فیلم های «راسل» نشان ان نت وحدت مضمونی جامع تر دار ند.

بسیاری از دغدغه‌های ذهنی «راسل» را می‌توان در فبلم های تلویزیو نی‌اش ردیابی کرد. درفیلم «جهنم‌دانته» » یکی از فیلم‌های تلویزیونی «راسل» که درباره «دانتنه گابریل روزتی» است» یکی ازتصاویر تيپيك «راسل» وقتی است که شاعر قبلا" يك جلد ازاشعارش را با جسد همسر اولش دفن‌کرده است. بسراغ قبر میرود تا با کندن آن دوباره اشعارش را بدست آورد . این کنابه‌ی (دقیقی) است از هنر که از چنگال مرک بازپس گرفته می‌شود.

کارهای «راسل» مملو از تصاویری است‌که زوال فکری

و جسمی را نشان می‌دهد . رابطه بین هنر و مر گ‌عنصر اصا ی گیر ای دراماتيك‌فیلم‌های«راسل» را تشکیل‌میدهد: در صحنه‌ای از «شور زندگی» چایکوفسکی» قطعه‌ای‌آو از میشنود» که او را به پادمادرش می‌اندازد: سپس مپرود که ببیند صدا از کجاست و می‌بیند که‌ز نی دروان حمام‌آن‌را میخواند. وی سپس بیادمادرش می‌افتد که بدنش راوبااز بین برده بود و به‌عنوان مداوا اورا داخل وانآب‌جوش می| نداختند موسیقی در اینجا از محو کردن چهره مخوف مرگ از صحنه عاجز است. يك فصل‌مهم از فیلم «مسیح وحشی» نتیجه‌گیری دیگری بدست میدهد. هانریگودیه که به دلال ثروتمند آثار هنری قول مجسه‌ای را بسرای صبح روز بعد داده‌است» تصمیم می‌گیرد سنگ قبری‌رااز قبرستان دزدیده و تمام شب را صرف کار روی‌سنگ کند تا از آن مجسمه‌ای بوجودآورد. دراینجا» تلاش هنرمند در مبارزه با مرگ با موفقیت و پیروزی‌همراه است گر چه «راسل» از تلاشی که هنرمند برای غلبه بر م رکک‌می کند» دفایغ ام کنن؛ افازازظرفی هم میعواهد شتارت. ۱3 او را در پی‌گیری دید ذهنی‌اش آشکار کند. «راسل» در فیلم گویای تلویزیو نی‌اش «ترانه نابستان» توجه رامعطوف

به‌رابطه «فردريك دیلیوس» و «اريك فنبی» می کند كه‌يك محصل جوان موسیقی است که میخواهد آخرینکارهای «دیلیوس» را ار کستریزه و پادداشت کند. و «راسل» بدین ترتیب یکی دپگر از مضامین برجسته‌اش را معر فی‌می کند: فداشدن شخصیت ضعیف‌تر در برابر شخصیت فوق‌العاده مغرور هنرمند. فنبی جوان با کشپده‌شدن بهز ند گی‌دیلیوس رو به مرگک» هویت خود را از دست میدهد, این‌مضمون بعدآ در فیلم «شور زندگی» هم بسط یافته. چایکوفسکی بخاطر شباهت «نینا» به‌قهرمان زن اپرای «اژنی انگین» با او ازدواج می کند» اما وقتی تصورات ایده‌آلیستی ونارسیستی وی به کابوس بدل‌میشود» «نینا»راثر كمیکند و به دنیای خیالی خودکه تنها حاکم آنست پناه‌میبره . رانده‌شدن «نینا» ازطرف چایکوفسکی‌اوراازپای‌درمیآ وره و دوام و بقای موسیقی چایکوفسکی به‌قیمت زندگی «نینا» تمام میشود. همین طرح دراماتيك در فیلم «مالر» دوباره بکا رگر فته شده است. «مالر» ذوق موسیقی رادر همسرش «آلما» خفه می‌کند و از آلمامیخواهد تااوزندگی. خود را وقف وی‌کند. اما از آنجا که «آلما» قوی‌تراز «نینا» است» زندگی‌اش در اثراین کار درهم نمیر بزد» ولی چشم‌انداز درخشان استعداد هنری‌اش عقیم میما ند. ارزیابی فتور اخلاقی هنرمند یکی از مضامین عمده آثار «راسل»» موضوعی است که در فیلم « لیستوم‌انیا» به گز نده‌ترین شکل مورد بررسی قرار میگیرد. آن‌دسته

۳۱

از فیلم های «راسل» که در اصل درباره هنرمند و هنر نیستند» مثل فیلم‌های « مغز يك بلیون دلاری»». «دوست پسر»» «تامی» و حتی «زنان عاشق» کمتر دارای ویژگی خاص کارهای «راسل» هستند و مسائل در آنها ازضرورت کمتری برخوردار میباش. فیلم «شیاطین» دراین میان تا حدی ازمقام مهمتری برخوردار است و این امربدلیل مضمون کاتولیکی فیلم (راسل يك تازه کاتوليك است) و همچنین به‌این‌خاطراست که شخصیت کشیش رادیکال فیلم» «گراندیه». چهره قهرمانی است عذاب کشیده که‌در گیرودار همان تقلای دردآلودی بامرگک است که هنرمند د رگیرودار آنست. گر چه فیلم«شیاطین» در میان فیلم‌های «راسل» علاقه کمی به‌مسائل سپاسی و اجتماعی داردواین موضوع روشن می‌ کند که فیلم گیرا و نه کاملا"اغنا کننده «زنان عاشق» فاقد چه عنصریست. «راسل» در فیلم«زنان عاشق» حتی شروع نمی‌کند به‌شناخت دید عمیق و جامع «لارنس» ازانقلاب صنعتی و مبارزات طبقاتی. تصاویر حاکی از فقر فیلم (نظیر اتومبیل لیموزن سفید«جرالد» که ازمیان کارگران سیاه چهره معدن‌میگذرد.) به‌زیباشی توا نت نت وی فاقدان عنی» هفقت. و تنفری‌هست که به نوول لارنس جان داده است. اما فیلم «زنان‌عاشق» علیر غم این نقص‌بخاطر تصویر پردازیاعجابآورصحنه‌های سکسی‌اش و بخاطر بازی بی‌نظیر «گلنداجا کسون» در نقش «گادران» که‌از جمله زنان ستبد و مردخواری است‌ که هميشه مورد توجه «راسل» بوده‌اند (هما نطو رکه مورد توجه «لارنس» هم بوده‌اند)» به حق مورد نحسین قرار گرفت. «شور زندگی» اولین فیلم طویل کاملا" تیبیك «راسل» است. منتقدینی که مسحور اقتباس نسبتاوفادارانه «راسل» از توول «زنان عاشق» شده بودند آماده‌پرداخت کفرآمیز «راسل» از زندگی و موسیقی «چایکوفسکی» نبودند. این فیلم بررسی تعصب آلودی است از زوال روما نتیسیسم قرن نوزده . درغالب لحظات » تصاویر شهوتآلود و موزيك بلند پروازانه فیلمانعکاسی‌ازجسارت و اطمینان به‌نفسی‌است که در ایده‌آل‌های «چایکوفسکی» دیده ميشود. ولی معمولا" رگه‌ای از ظنز در فیلم وجود داردکه وجد و سرور موسیقیدان را توصیف کند.تصویر دارد که وجدو سرور موسیقیدان‌راتوصیف‌می کند. تصویر زندگی ساده خانوادگی او که‌کنسرتو پیانو شماره‌یك آن راهمراهی می‌کند» از پختگی فراوانی برخوزداراست. " «راسل» تخیلات لطیف چایکوفسکی را در مقابل‌واقعیت سرد ازدواج بدفرجامش با «نینا» می‌گذاردو به‌خودپسندی چایکوفسکی» بی‌توجهی‌اش به‌دیگران واثرات براندازنده فرو رفتن وی در تخیلات‌تا کیدمیگذارد. در انتهای‌فیلم «راسل» تصاویری سهمگین و دهشتناك از دیوانه‌خانه‌ای که «نینا» درآن محبوس است خلق می‌کند تابه‌نیروی دنیا ی که موسیقی چایکوفسکی آن‌را نادیده می‌انگارد » تأ کید گذارد. فیلم «شور زندگی» دارای تعادل‌ناپایداری میان زیبائی و زوال و عشق و کابوس جنسی است‌و با دی ددگاهی سخت نفی‌گراکه حاکی ازسلطه آنارشیسم برهمه چیز است پایان می‌پذیرد.

بنظر میرسد فیلم «شور زندگی», نمونه مجسمی‌از ترسها و بیم‌های «راسل» باش. فیلم «سیح وحشی», از این لحاظ قطعه مکمل«شورزندگی»»روشن‌تراز آن‌وتجلیل صمیما نه‌تری از ماجراجوثی هنرمند ایدهآلیست به‌شمار می‌آید. «مسیح وحشی» دارای بسیاری ازطنشهای فیلم «شور زندگی» است. ولی رویهمرفته کار خوش‌بینا نه‌تری است که گاه‌و بیگاه بطور ضمنی خیال‌های باطل هنرمندرا نی زگوشزد می‌ کند. یکی ازدلائل برای پرداخت جانب‌دار «راسل» از شخصیت مجسمه‌ساز فرانسوی» هانر ی گودیه, بی‌شك این است که وی درسن‌بیست‌وسه‌سالگی» قبل‌ازآنکه فرصتی برای مصالحه باز ندگی‌داشته‌باش» میمیرد. گودیه هنرمند روما نتیکی است‌که به‌يك دنیای تخیلی متراکم

رورا

و فثرده پناه نمی‌برد. در لندن وی در میان کارگکران ساختما نی کار می‌کند و در کپری که درآهنی آن‌راازخیابان جدا می‌کند» زندگی می‌کند. نزدیکی‌اش به‌زندگی پرجنب و جوش خیابان. نشان‌دهنده تمایل وی‌به‌روبروئی با دنیای چرکینی است که چایکوفسکی ازآن می‌گریزد. ولیگودیه نیز نظیر چایکوفسکی معتقد به برتری دید ذهنی هنرمند است. و این‌بار «راسل» نخوت و جسارت او را ارج می‌نهد. گودیه نماینده تمام‌هنر مندان‌تجر به گر ای عصر حاضر است که در برخورد باسنتها بی‌شکیب‌و مشتاق به‌شکستن تابوها می‌باشد. آن هنرمندانی‌که زندگی روزمرهاشان با همان انرژی و سنت‌شکنیگره خورده که‌در هنررشان دیده میشود .

:با این حال يك چند اشارات تاریکتری نیز دراین فیلم وجود دارد. راسل نا گزیر ازاین نتیجه گیری‌است که بگوید همان بی‌پروائی که هنرگودیه را نیرومیدهد, در میدان جنگ به‌سوی مرگ سوقش میدهد. احساسات‌وطبع گودیه بدین ترتیب از طرفی برانداز نده نیز هست.صحنه انتهای فیلم بطور شگفت آوری دوگانه است:

بدین ترتیت که بعد از مرک کودیه نمایشگاهصی از آثار وی تشکیل میشود. دوربین با حرکات لغزان‌وروان زیبائی مجسمه‌ها را ضبط می‌کند. در صحنه قبلی‌گودیه گفته بود» هنر بدون وجود بیننده موجودیت نمی‌یابد . اما بینندگان این نمایشگاه هم غالبا" هنردوستا نی کوته‌فکر هستند که جسارتگودبه فقط کمی قلقلکشان میدهد.انتهای فیلم تجلیل هشداردهنده‌ای ازهنر گودیه‌است که پوچ‌گرائی خرده‌گیرانه فیلم که تا حدی محسوس است» آن را تحت‌الشعاع قرار داده است.

این پایان مبهم» فضای پرجنب وجوش فیلم «سیح وحشی» را در هم نمی‌ریزد. ولی نشان میدهد که دید «راسل» از صسئله اغنا درهنردوجا نبه‌است . «راسل» روحیه روما نتیکی دارد که طنزی پنهانی برآن سایه افکنده‌است. وانگهی فیلم «مسیح و حشی» راحت‌ترین‌ودوست‌داشتنی‌ترین کار راسل و بی‌تردید بهترین اثر او» کم‌هیاهوتنر , یکدست‌تر » بالغ‌تر و پخته‌تراز تمام فیلم‌های طویلی‌است که او تابحال ساخته است. این فیلم یادآور فیل‌های خوبی است که وی در تلویزیون بی.بی.سی دزباره «دیلیوس» و «ایزادورادانکن» ساخته‌است. این‌فیلم ازطرفی درخشش رگه کمدی در کارهای«راسل» نیزهست. که‌همیشه در کارهای دیگر وی بطور ضمتی مستتر بوده‌است . شوخی هسای «راسل» در فیلم‌های «شور زندگی» و «شیاطین»» اقدام چایکوفسکی به‌خود کشی و یاموقعی که‌در لودان به‌شهرت میرسد» بیشتر به‌این دلیل نامتناسب‌و بی‌جا در فیلم‌بنظر می آیند که با پرداخت اصلی فیلم که حالت جدی دارد ء جور در نمی‌آیند. درحالی که این‌شوخیها نشان‌دهنده علاقه «راسل» به‌بازی با چشم‌اندازهایگوناگون و متنوع از موضوع فیلم است.

فیلم «مالر» که با بودجه‌کمی در سال ۱۹۷۳ ساخته شد و فقط در چند شهر آمریکا نمایش داده‌شد» بیشتر شبیه نمایش‌های واریته‌ای است‌که لحظاتی حساس از زندگی موسیقیدان را نشان میدهد. ازهمان ابتدای‌فیلم. وقتی «مالر» از پنجره ترن به بیرون نگاه‌می کندومی‌بیند که مردی مضطرب و وسواسی که شبیه دیرب وگارداستت نگاه‌های شرمآلود واغفال کننده‌ای به‌پسری که لباس‌ملوانی به‌تن دارد می‌کند. لحن فیلم مشخص میشود. این هجویه از فیلم «مرگک در ونیزه (که در آن نیز ازموسیقعی «مالر » در تفسیر نوول «توماس‌مان» استفاده شده بود.) چند سطح دارد و بطورشگفت آوری خنده‌دار است.دراین صحیه است که «مالر» خنده معنی‌داری می‌کند. گو ثی‌از قبل می‌دا نسته که چه تفسیرهای احمقا نه‌ای از زندگی و هنراو خواهد شد . سایرلسهای کميك‌در فیلم بیانگر بی‌اعتقادی «راسل» به‌سایر مسائل است: مثلا گرویدن «مالر» به‌آئین

یکنواخت اندیشه‌هایش را بیرون بریزد. بطور نمون

کاتوليك بصورت تقلیدی از اپرای دواکنر» يك فیلم صامت ساخته شده است که که گاه انعکاس فیلم «هشت‌ونیم» فلینی در آن دیده می‌شود. در صحنه‌ها. برادر «مالر» ادای «هارپومارکس» را ۳ آورد. 3 «راسل» در «مالر» عامل داستان‌رابه حداقل‌میر را و سبك سوررالیستی غیرمتعارفی خلق می‌کند. وق ور «مالر» و «آلما» با ترن از کشور اطریش میگذر: ۱ سفرشان را خاطرات و فانتزی‌ها ثی که بدون ترتیب زءار بدنبال هم آمده‌اند و بسیاری از وقایع مهم زندگی«ما[ . را در بر میگیر ند. پر می‌کند. در ضمن معشوقه «7لم هم در ترن است. بالاخره در يك لحظه. «مالر» به‌عمر؛ التیماتوم میدهد که مجبور است تا وقتی ترن‌به‌وین‌میرس تصمیم خود را بگیرد که کداميك ازآنها را انتخاب‌خوارر کرد. این ملودرام تصنعی» کوشش مذ‌بوحانه‌ای است تافا قدری تحرك یابد. اما «راسل»هم نمیتواند پنهان‌کند> حوصله‌اش ازاین مثلث عشقی سررفته است. سفر «مالر؛ بوضوح چیزی نیست بغیر از نخ‌تسبیحی که‌يك سری‌دانه‌های قشنگ به‌آن انداخته شده است.

در بروشوری که «راسل» براین فیلم نوشته اسر اظهار داشته که‌فيلم «مالر» از نظرفرم‌حالت اپیزو دی‌دار؟ با واریاسپون‌هائی بر روی تم‌های‌عشق و مرک در ت طول فیلم درکنار یکدیگر دیده میشود. ولی این بنظر دلیلی من‌درآوردی است برای توجیح مجموعه‌او صحنه‌های مجزا و نامربوط در فیلم. باید اذعان ؟ فیلم «مالر» فاقد وحدت‌درامی‌و مضمو نی‌فیلم«شورز ندگر است. تنها کار «راسل»_ دراین فیلم این‌است که بط ,

م رگ دختر «مالر» که بعداز تصنیف قطعه «ترانه‌هائی ده رسای فرزندان» روی میدهد» سئوال‌های جالبی دربار: جنون خاص هنرمند و اینکه زندگی وی‌بر گردانی‌ازهترش است» در ذهن بیننده بیدار می‌کند. ولی این ایده‌هادر سایر لحظات فیلم بسط نیافته‌اند. «راسل» نیز شش می‌پذیرد که :

«اين فیلم خیلی ساده. اثری است درباره تصوری که من از مالر دارم وقتی که بهز ندگی‌اش‌فکر می‌کنم‌بابه - موسیقی اش گوش میدهم.» ۱

حتی این حرف هم درست نیست. زیر افصلی که‌درفه مربوط به کودکی «مالر» می‌شود» شبیه به‌یکی‌ازداستا نهای «آیزاكبی‌بل» درآمده که «راسل» زما نی‌میخواست آنر برای تلویزیون بی. بی. سی فیلم کند. فیلم آشکاراش يك جعبه شانسی مملو از اجناس مختلف است‌که هی ح کدامشان بهم نمی‌خورد. احساس بیننده در مقابل فصول جداگانه فیلم تقریب" شبیه احساس آدم در مقابلآوازهای مختلف فیلم موزیکال است. این قطعات جداازهم و منفصلء گاه درخشان و گاه تکان‌دهنده هم هستند. ایده فصلی که «مالر» و خواهرش جلوی هوگو ولف» موسیقیدان‌دیوانه» والس می‌رقصند و «ولف» خود را امپراطور فرانتس " جوزف تصور می‌کند. در حد فکردرخشان‌يك دانشجوی. رشته سینماست نه يك فیلساز بزرک. صحنه‌های‌کودکی فیلم ازاین هم بدتر ساخته شده‌اند. در آداب و عادات خانواده بهودی «مالر» چنان بطور ناراحت کننده‌ایاغراق شده که آدم تصور می کند صحنه‌را« کوزیماو اگنر » ضدیهود ساخته است. «راسل» به‌وضوح میخواسته به خانواده «مالر» به‌عنوان افراد پول‌پرست و بی‌ذوقی‌که اتناقا یهودی هم هستند حمله کند. ولی حساب «راسل» اشتاه از کار درآمده است. بعد وقتی «مالر» در ازای‌پیشرفت در کار هنری‌اش؛ از آئّین یهودیت دست‌می کشد با نتقادات «راسل» روبرو می‌شويم و نقطه‌نظر وی روشن‌ميیشود ۰ صحنه تغیر آئین «مالر» خیلی بدتر ساخته شده است ۰ ولی وقتی «کوزیما واگنر» شروع می‌کند به خواندن.

٩‏ رود ضد بهودی‌که براساس «حمله والگیری‌ها» اثر ۱ ۲ ساخته شده و «مالر» سرگرم بلعید نگوشت‌خوك توشیدن شیر است» فیلم به‌اوج‌رها کننده يك کمدی میز میر سد.,

جنجالی‌بودن یکی از امتیازات فیلم «مالر» است. لزاننحال لحظات آرام‌وزیبا نیز در فیلم وجود دار . بخصوص صحنه‌های مربوط به همبر و بچچه‌های «مالر». اه «مالر» با همسرش «آلما»هسته قوی اصلی فیلم‌را تشکیل میدهد. بخصوص بعضی صحنه‌های فیلم که آنهارا با هم نشان میدهد» هم از طنش دراماتيك و هم‌ازبینش وی برخوردار است اینجا «راسل» به‌موضوع خیلی مهمی مییردازد و آن ازدواج نامتناسب يك‌زوج خلاق و با استعداد است. که طی آن شخصیت ضعیف توسط شخصیت قوی خاموش میشود. آرام به‌یاد رابطه«اسکات» و «زلدا فینر جرالد» می‌افتد.ولی‌دراین‌جا «آلما» استقامت

بیشتری دارد که باعت می‌شود در مقا بل «ما لر » دوام‌آورد. رجعت بگذشته ابتدای فیلم که «آلما» و «مالر»رابلافاصله

می‌گذارد و در محوطه حیاط خانه دفن می‌کنسد . روما نتیسیسم بالغ وکامل این صحنه (که موسیقی «تریستان وایزولد» آن‌را همراهی میکند.) تا حسدی طنزآمیز است. ولی تصویر «آلما» که دلسرد و تنها ولی متین و استوار ازمیان حیاط خانه میگذرد» بسیا رگیرا و مر نوا است. فقط هنرمندی با حساسیت فوق‌العاده میتواند چنین لحظه بالقوه بی‌اهمیتی را بافروتنی خلسق کند. متأسفانه رابطه «مالر» و «آلما» که خود به‌تنهای میتوانست فیلمی باشد. فقط عنصری است ازاین‌هفت‌جوش پرزدق و برق» ووقتی‌تازه کنجکاوی‌بیننده نسبت به‌موضوع جلب میشود» «راسل» به‌سراغ موضوع‌های دیگرمیرود. در نهایت وقتی «آلما» و «مالر» درانتهای سفر باهم آشتی می‌کنند و موسیقی سمفونی ششم «مالر» در زمینه صحنه شنیده میشود. کار گردانی فیلم به‌ظرافت میرسد. وی هنوز هم این صحنه ازنظر داستان کلی بیننده رامتقاعد نمی کند. زیرا عناد و کینه میان «مالر» وهمسرش‌قوی‌تراز آن بنظر می‌آیدکه به این‌سادگی‌ها از میان برود. اما

7 لاوز خن دا خاطر کی شتصیت غاعرن‌آتاراودادهاست م۳ که «گلندا جاکسون» در «ز نان‌عاشق » و «شورزندگی»-- «و نساردگربو» در «شیاطین» - «دورتی تانین» در «مسیح وحشی» و «جورجینا هیل» در «مالر» ارائه داده‌اند. «راسل» دیدگاه آزادی‌خواه و علمی و درستی از زن ندارد .بهمین دلیل است که طرفداران نهضت: تان نمی‌دانند چه طرز فکری در مقابل او در پیش گیر تد.

به‌عنوان مثال در «مسیح وحشی» «راسل»» شخصیت «گاش» راکه آریستو کرانی طرفدار حقوق زنان‌است» بی‌رحما نه به‌سخره می‌گیرد و او را زنی متظاهر » بی‌ذوق و دورو معرفی‌می کند» که به‌محض شروع جنگ اول به صف میهن‌برستان جنگ‌طلب می‌پیو ندد. «راسل» او را در مقابل «سوفیا برشکا» می‌گذارد که شخصیت فوق‌العادهای است و زنی است که خود را به هیچ‌ی داز ۱ نهضت‌های سیاسی و هنری رایج روز وابسته نمی کند.

شخصیت «سوفی» که «دورتی‌تاتین» آن را بطرز فوق‌العاده‌ای باز ی‌می کند» حقیقتا زنی غبرممار ۱3

دونما ازفیلم «مالر»

بعد از ازدواج نشان مپدهد. کمدی روستائی و ملایمسی در بردارد. وقتی «مالر» در اطاقش که روی دریاچه‌واقع است نشسته و کار می‌کند» «آلما» در بیرون می‌گردد تا سروصدای محیط را آرام کند. او زنگهای کلیسا را از توسان باز میدارد. زنگگردن‌گاوها راا زگردنشان باز "می‌کند و نوازندگان و افراد يك میهمانی رقص محلی را ساکت می‌کند. در اوج این فصلء «راسل» به‌تناوب «مالر» را نشان میدهد که دور اطاق میگردد و يك‌ار کستر خیالی را رهبری می‌کند و «آلما» راکه رقاص‌هتای میهما نی محلی راکه حالا ساکت شده‌اند» رهبری می کند. این فصل کمدی هشدار دهنده‌ای دار و شدت تمایل ۲آلما» را به‌سهيم‌شدن در کار خلاقه شوهرش میرساند. بعد؟ در صحنه‌ای که حالت ملانكوليك شدیدتری دارد » «مالر»» «آلما» را ازادامه کار موسیقی مأیوس می‌کند و «آلما» که 1 آزرده‌خاطر است» آن قطعه موسیقی

ا که شوهرش ردکرده است » در جعبه کوچك‌تا بوت‌ما نندی

«جوزجیناهیل» ی نقش «الماه بازی وثری ااز. خسوه نشا ن‌میدهد. وی در تمام صحنه‌های رجعت بگذشته» زخم‌پذیری فراوانی ازخوه نشان میدهد. حالآنکه در صحنه‌های داخل قطار. چهره‌ی کامالا" متفاوت ازشخصیت «آلما» را عرضه می‌کند. وی در قطار زن سر کشی‌است که به‌منتها درجه کینه‌توز و به‌شدت بدزبان‌است. ظاهرمتکبر و یخ‌زده «آلما». ماسکی است که وی برچهره کشیده تا یأس و سرخوردگی ناشی ازخاموش‌شدن استعدادخلاقه‌اش ,را ازنظرها مخفی کند.

این کینه و نفرت کاملط قابل‌لس است. خشم ودردی راکه در پس ظاهر معنی‌دار او می‌جوشد میتوان‌حس کرد. اینجا فرصت خوبی است‌تادرباره زنان‌غیرمتعارف‌فیلم‌های «راسل» هم حرفی بزنیم. حتی «یالین کیل» که ازدسته منتقدان مخالف آثار «راسل» است. دریافته‌است که‌دیدگاه دویهلوی «راسل» نت مز نان ودار یت وی و استوار در فیلم‌هایش» گرما و نیروی‌خاصی به بازی

بالا : عاشقان موسیقی - پائین : زنان عاشق

نظریه‌دا نان نهضت زنان راگیج می‌کند. سوفی دختری است ترشیده. از نظر جنسی سر کوفته. آکنده از رنج و عذاب» ذهن حساسی دارد» از دیوانگی چیزی کم ندارده و در علاقه‌اش به «گودیه» صمیمی است» وی نمی‌خواهد هویت خوه را در برابر او ببازد. بدین‌تررتیب او یکی ازدرخشانترین ‏ و گیجکننده‌ترین زنانی می‌شود که تابحال در سینما خلق شده‌است. فهرمانان زن«راسل» که عجیب و تندخوی هستند» نمی‌توانند نمو نه‌های‌ایده آلی ‏ برای جامعه زنان بحساب آیند. ولی لاقل این‌دسته‌ز نان از استقامت فوق‌العادهای برخوردارند. اگر «راسل» کذش توآم با تردیدی نسبت به‌این زنان از خود نشان میدهد, این دید دوگانه لاقل نشان‌دهنده واکنش صادقان8 وی در مقابل نقطه‌نظرهای متغیر جهانی درموره مسئّله سکی است. «راسل»_بدون بهره‌گیری از طرزفکرهای پیشرفته با این دسته زنان باشخصیت و استوار روبرو

۳

می‌شود.

۳۳

سه نما ازاثر معروف «کن راسل» موسوم به «نامی»

«جورجیناهیل» نیز در «مالره» که‌گاه فتنه‌انگیز وگاه تندخو و هیجان‌زده است» به‌جمع درخشان ستارگان «راسل» می‌پیو ندد. آدم‌دلش‌میخو است که فیلم به‌اوفرصت بیشتری میداد تا شخصیتش را نشان دهد. با این‌حال‌فیلم «مالر» علیرغم تمام نقائصش, يك فیلم شخصی و ابتکاری و خبره کننده است» و وقتی‌آن‌رابافیلم‌بعدی راسل«تامی» مقایسه کنیم» حتی بهتر هم بنظر می‌آید. اما در «تامی» این هفت جوش موزیکال که از موسیقی احمقانه اپرای‌رالد گروه «هصوه» الهام گرفته » «راسل» از آن نسوع فیلم‌ها ی می‌سازه که دهان‌تما شا گررا از تعجب‌باز نگه‌میداردت فیلمی که آشکارا تین‌ایجرها را خوش‌می‌آید. موضوع‌جالب اینجاست که منتقدین هم به‌همان‌اندازه مدهوش فیلم‌شد ند. بدین ترتیب فیلم «تامی» صحت اتهاماتی‌راکه مبنی‌بسر «تماشا گر پسندی» که به‌عقیده‌من به ناحق بر علیه‌فیلم‌های «شور زندگی» و «شیاطین» دعوی شده بود» تاأئیدمیکند. این‌بار در فیلم «تامی» در غالب صحنه‌ها هیچ نسوع منظوری دیده نمی‌شود. بغیر ازشو که‌کردن و قلقلك‌دادن

«راسل» در «تامی» دقیقا" همان کسی شده‌است که بد گویان همیشه می‌گفتند بوده‌است يك «بارنمعٍ عامی که همه‌چیز را فدای شوخی و مسخره‌بازی می‌کند. همان ناپختگی شدیدی که در ترانه‌های پرس‌وصدا و بی‌شکل فیلم دیده میشود: در تصاویر هم وجود دارد.

«تأمی» يك فیلم ابتکاری است» ولی خسته کننده است زیرا رویهمرفته محدوداست به‌صحنه‌های وحشت حشت‌انگیز عامه‌پسند. احساسی که فیلم بطور برجسته در بیننده القا می کند» احتمالا" آن نیست که ازقبل موردنظر بوده است. «راسل» قصد داشته تنفر خود را ازدنیای جدید دراین فیلم بیان کند. فیلم «تامی» لااقل روش‌می‌کند که چراوی معمولا" بطرف فیلم‌های تاریخی کشیده میشود. معلوم است که «راسل» نمی‌تواند دنیای جدید را تحمل‌کند «راسل» يك روما نتيك متعلق‌به‌قرن ی به‌غیر از دوران خود زندگی می‌کند. اپرای مشهور رالد گروه «هوه کلاژ دلخراشی است ازتصاویر تند. غریب و زشتی از جنگ »خشونت» اغتشاشات شهری»مادی‌گرائی طبقه متوسط, تبلیغات و استعماراقتصادی. فیلم‌های«راسل» معمولا" پیوندی از تصاویربدوی وتصاویرغنا ی‌بوده‌اند. ولی فیلم. «تامی» تماما فیلمی‌است‌برروی‌يك نت‌جیخ‌ویفی تهوع و جنون. نماهای دائماً زوم‌دار فیلم هم‌نثانه این

۳21۳1/17: شومن و مدیرسیر لامریکائی (۱۸۹۱- ۳۸۹۰

۳

جنون است. حتی تصاویر مناظ طبیعی در فیلم نیزسترون شده و کلیشه‌ای هستند. در يك صحنه تکنیسین‌ها تی‌رامی بینیم که بالباس‌های سفید و ماسك‌گاز» ماده حشره کشی‌را به‌زمین مملو ازگل‌های زردرنگ می‌پاشند. متمدن» از این دنیای عقیم خانه‌های حومه‌نشین» ازاین قبرستان اتومبیل‌های اقساط» از اردوهای توریستی و سالن های برهنه و کهنه‌پذیرائی » راه‌گریزی نیست. «آن‌مارگرت» و «الیوررید» برای این جهان پلاستیکی نئونی و پرزرق‌وبرق» قهرما نان‌کاملی هستند. «راسل» از آنها بدلیل حالت عامیانه و شهوتآلودشان درفیلم‌استفاده و

این موضوع که تمام زشتی‌های تصویری فیلم تعمدی است» ابد فیلم. را قابل دیدن‌نمی‌کند. زیرا «تأمی»حتی فاقد تأثیر ظاهری فیلم«شیاطین» است کهلااقل کابوسهایش صادقانه بودند. وحشت در فیلم «تامی» ضد عفونی شده

و در حد فیلم‌های فارغ‌التحصیلی يك دانشکده سینماشی.

ات لته ان قطی فنی فتل اما جات ماه ۳ داستان فیلم بدون‌يك کلمه گفتگو بیان می‌شود. تر کیب موسیقی و تصویر در آن غالبا" چشمگیر است.دربسیاری از صحنه‌ها و بخصوص در صحنه‌ای‌که «راسل» هجویه آشکاری ازآگهی‌های تجارتی تلویزیوتی به‌وجود آوردهت وجود طنر و فکر خلاقه کاملا" محسوس است. در صحنه فوق‌الذ کر. مخلوطی از لوبیا شکلات‌و کف‌صابون» محصولاتی که در تلویزیون تبلییغ میشوند» ازمیان لامپ تصویسر به‌صورت سیلی در اطاق خواب سفیدومدرن« آن‌ما رگرت» سرآزیر میشود و آن‌مارگرت درمیان‌این‌ماده نفرت‌انگیز دست‌وپا میزند و به‌اوج لذت‌جنسی میرسد.

ازآنجا که «راسل» خود در تلویزیون سرگرم‌ساختن فیلم‌های تبلیغاتی برای محصولاتی نظیر لوبیا» پودر رختئوئی و شکلات بوده باید مدت‌زمان درازی را در انتظار استفاده ازاین صحنه کشیده باشد. «راسل» با اين صحنه شوخی زشت و تنندهایا ارائّه میدهد در موره جامعه مصرف .

اما در مورد قطعات دیگر مثل«اعجو به‌بازی‌پین‌بال» يا مراسم مربوط به «مریلین مونرو» درکلیساکه بهمین اندازه از هوشیاری برخوردارند ولی زیاده از حعسد طولانیا ند. گو ی «راسل» خیلی از استعداد خودش‌خوشش آمده است. هیچ نوع نظم و تر تیبی در فیلم دیده نمیشود» حتی از لحاظ تکنیکی. زیرا فیلم لغزش‌های شگفتآوری دارد. مثل رژیاهای تصنعی ناشی ازاستفاده از موادمخدر و استفاده از هواپیماهای مینیاتور در صحنه‌سقوطهواپیما در قبرستان‌که اساسا فاقد فکر خلاقه‌اند. نحوء استفاده

از مواد مخدر و استفاده از«پرده‌نمایش‌پشت» بدومبتدیانه

از این‌جهنم . نت

است» نماهای زوم‌دار که «راسل» در فیلم «مالر» از آن‌ها. استفاده کر ده بود» دراینجا بیشتر دیده میشود. تدوینذ

بطور غیر مستقیم توهینی به‌تماشا گر تلقی میشود.«راسل» " نصور می کند که بچه‌ها ی که فیلم اورانگاه می کنند, آنقدر خنگ هستند که متوجه اختلاف میان صحنه‌های واة و دروغی نمیشو ند. ۳ کارگردانی عصبی فیلم نان میدهد که «راسل»خود . نیز منوجه شده که دیگر امیدی به‌نجات داستان فیلمنبود» است. قسمت عمده ضعف‌های فیلم «تامی» ازاصل اپرای ‏ راك سرچشمه میگیرد کهمعجونی ازایده‌های‌دوران‌تحصیلی, ۱ مازوخیسم دوران جوانی و موسیقی بد است. بنظر من اشکال اصلی فیلم ازاپرای راك است که قهرمان اصلیآن . کور کرو لال است. شخصیت «تامی» باید بی‌حال‌ترین: و بی‌حس‌ترین قهرمانی باش که تابحال در سینماخلق‌شده است. شاید بچه‌های دوازده, سیزده‌سا له تمام نقا تص‌جسما نی «تأمی» را استعاره‌ای ازبیگانگی‌اشان ازدنیای متخاصم بز رگترها بدانند. ولی آن‌ها متوجه نیستند که فیلم چقدر ناشیا نه به تصوراتشان از قهرمان شهید متشبث می‌شود . . من تردید دارم که «راسل» مازوخیسم و حالت‌بیمار کو نه موضوع فیلم را لااقل حس‌کرده باشد. زیرایکی از لحظاتي " که فیلم واقعاً زنده میشود. فصلی است که در آن «تامی» . توسط پسر عموی زورگویش شکنجه میشود. دلیلش آنست که «راسل» در این صحنه بیننده‌را درلذت‌سادیستیت« کوین» و نه در شکیبائی مسیی‌وار «تامی» شريك میسازد. «پال نیکلاس» در نقش پسر عمو« کوین» یکی از معدوه بازیگرانی است که در فیلم شخصیتیراخلق‌می کند: شخصیت يك جانی دیوانه و خنده‌رو و معصوم را. «نیکلاس» این صحنه را با چنان روحیه کاملی بازی می کند که بیننده خود را ناگزبر ازاحصساس و تجر به شکنجه‌ها می‌بیند. به‌استنا این میان قطعه کوتای: بیننده در تمام‌طول فیلم مجپور میشود سرخوردگی و عذاب‌های «تامی» را حس کند» و آن‌ها را تجر به کند. بالاخره در انتها» «تامی» به حقیقت درون میرسد و درمییابدکه دنیای خودپسند و بی‌روح بزرکترها او راوسیله‌قرارداده‌استاز نفا نیاتش سوء استفاده کرده و آن‌رابه‌صورت‌عاملی همگانی وعامیانه درآورده است . ۱ فیلم «تامی» حرف‌ها ی کلیشه‌ای درباره فاصله ‏ نسل‌ها, شعارهاثی درباب جوانان در برابر اجتماع . و بحث‌های بی‌سروته و پوچی‌راکه دردهه شصت باتوجه به افکار «هرمان‌هسه» ملهم و رایج شده بود» دوباره زنده میکند. «راسل» انرژی فراوانی راکه داستان‌طلب

,کند به‌آن میدهد و در انتها خشم مفرط و قبلی‌اش | نسبت به‌پرستش بت‌های دروغین ازطرف جوانان‌بیان مي‌کند. شکل یافته‌ترین مضمون فیلم عبارتست‌ازمیان‌رفتن وجوه تمایز میان مذهب و دنیای نمایش. به‌عقیده«راسل» ار وزه مذهب چیزی پیش‌پاافتاده و مایه سوداگری شده ست. حال آنکه ستارگان بز رک موسیقی پاپ امروزه‌از چنان احترامی برخوردارند که در گذشته فقط مختشص سین کلیسا بوده است. فیلم نظراتگز نده‌ای در موره بتاره‌های موسیقی پاپ دارد همان حرف ی که «جان‌لنون» ور سال ۱۹1۰ زده بود: «راستش را بخواهید ما حتی از سیح هم معروفتر آیم.» موضوع جالب اینجاست که حرف فیلم «تامی» در

نهایت وقتی به‌دل می‌نشیند که به بی‌رحمانه‌ترین شکل هنک جوانان حمله می‌کند.

وهای وراسل» طورعقی با اصل و اسان ابرای راكگروه «هو» مغایرت دارد» و این خوه دلیلی است بروضع آشفته فیلم. تجلیل کور کورانه از نهعضت کوانان که عنصری از اپرای‌راكگروه«هو»‌راتشکیل‌میدهد با هجویه سخت گز نده «راسل» از هذیان دوران جوانی‌در فیلم جور در نميآید. ازطرفی تردیدها و دودلی‌های‌شخص 8 مثکل رابیشتر می‌کند . زیرا بادرنظرگرفکن تأکید فیلم برمسائلی ازقبیل شکنجه. استعماروسوداگری پایان تائیدآمیز و ضعیف فیلم بخصوص تصنمی و کاذب پنظر میرسد. در صحنه آخر «تامی» از بازمانده اردوی درهم ريخته جوانان » سر بر می‌آورد» از کنار اجساد پدر و مادرش می‌گذرد و بعد ازتمهیدی زیر آبشار بسوی همان قله‌ای میروددکه پدرومادرش برروی آن‌عهد عشق بسته بودند. ساخت درامی فیلم دایره‌واراست. زیرا با ممصومیت آغاز میشود و باهمان معصومیت بازیافتسه پایان مییابد. آشکارا ازپس تلولوی ظاهری فیلم يك‌مثل مذهبی مسیحی خود مینماياند. خاتمه فیلم در حقیقت منعکس کننده مصلسوب‌شدن مسیح و نوعی رستاخیزاست.

هکل میتوان گفت «راسل» استعاره‌های مربوط به صسیحیت را در فیلم تاچه حد جدی‌گرفته است. تمام کارهای «راسل» در بردارنده دید دوگانه‌ای نسبست ۰ مذهب میباشد. اومیخواهدسوداگری کلیساوشرارت‌هاثی راکه بنام ایمان انجام میشود محکوم کند. اماازطرفی‌همم میخواهد ارزش‌های معنوی راستین رانیز ارج نهد.

در فیلم‌های «تامی» و «شیاطین» مضمون حمه به‌سوءاستفاده

هاثی‌ که بنام مذهب میشود بر مضمون‌تا ید آرژش‌هسای راستین معضوی پیش میگیرد. لااقل فسیلم «شیاطین» از طریق شخصیت «گراندیه» که «الیوررید» 8 ای میکند. يك رهبر روحانی با نفوذ را خلق /کند. اما در مقایسه. انعطاف‌پذیری معصوما نه‌«راجر ثالتری» بنظر مات و رنگ پریده میآید.با وجودابتکاری بودن کار «راسل»» بدبینی دلسردکننده‌ای که توام‌با نوعی الی کاذب در «تامی» بچشم میخورد» این‌فیلم‌رابصورن جربه نامطلوبی درمیآورد . اد

«لیستوما نیا» ادامه همان سبك جنجالی‌وسیرکی 8 ات. ولی‌اين اپراكميك قرن نوزدهم ( بهمراء 08 راك که «ريك‌ویکین» با الهام از موسیقی «لیست» و «واگنر» برای آن ساخته است) آنقدرهامم ۵ فیست و ساتیر «راسل» در این فیلم لحن سبك‌تر گستاخ‌تری دارد . شاید بیننده هنوز هم در مسورد وی فیلم و ساخت دراماتيك درهم‌وبرهم ومن‌درآوری 8 داشته باش. ولی درمورد مسائل تکنیکی آن ۶ خیالش کاملا" راحت باشد. زیرا فیلم ازفیلمبرداری شکوهو کامل "رعساندلفدا؟ تعاع؟ و طراحی های الانگیز «فیلیپ‌هاریسون» و «شرلی راسل» برخوردار

است . ل#اقل «راسل» دراین فیلم دارای فکری بینانسسر و سبکی وحدت‌بخش است» سبکی که ترکیبی از «پاپب آرت» و «داستان مصور» است که به‌صورت هجویهای از انواع سيك‌های قدیمی سینماثی شکل یافته‌است. صحنه افتتاحبه فیلم که در آن «لیست» با شوه از کارافتناده «ماری داگوت» و قهرمان خبیث فیلم دوئل میکند» در حقیقت برداشت موزیکالی است‌از فیل‌های«استوارت گرینجر». وقتی «لیست» و «ماری» در پیانوئی محبوس میشو ند و پیانو روی ربل راه‌آهن قرار میگیرد. صحنه واریاسیون عجیبی میشود برروی فیلم «مخاطرات‌پالین». سیس فیلم با تکه‌ها ئی‌از فیلم‌های«درا کولا» و «فرانکشتین» که به‌سبك داستان‌های مصور «سوپرمن» درست‌شده» نوع سینمای ترسناك را به‌بازی میگیرد. حتی در فیلم‌تقلیدی

هم از «چاپلین» دیده میشود. انتهای فیلم» هجویه‌ای :

است ازفیلم‌های علمی و تخیلی که ماجرای آن در بهشت می‌گذرد و آمیزه‌ای است از تصورات ایده‌الی فیلم‌های دهه ۱۹2۰ (مثل فیلم‌های: «آقای جوردون می‌آید» و «بهشت میتواند منتظر بماند» سریال«فلا شگوردن».

باوجود تمام این ریزه کاریها» «لیستوما نیا»‌چیزی هم برا ی گفتن دارد. زیرا تصاویر کمدی و ابداعی فیلم به‌تدریج به‌سوی اوج فیلم که ازگیرائی غیرمنتظره‌ای برخوردار است پیش میروند . فیلم «لیستومانیا» بمراتب بیشتر از «تامی» ازماجراو قدرت‌تخیل بهره‌مند است . ولی منتقدینی که از فیلم «تامی» خوششان آمده است با خشم مفرط برداشت کینه‌توزانه «راسل» را از «لسیست» و «واگنر» به‌باد ناسزا و دشنام‌گرفته‌اند. سبك‌تصویری داستان مصور به‌این دلیل درفیلماتخاذ شده که‌به‌سو دا گری شدید هر دو آهنگ‌ساز و پیروی‌اشان از خواست مردم دوران خود حمله شود.

آ"نطور که «راسل» میگوید:

«زند کی این دو آهنگساز را مثل يبك فیلم بسد هالیوودی درست کردیم.» مثل غالب فیلم‌های بی و گرافيك «راسل» بسیاری از فصول‌فیلم ازواقعیت‌س‌چشمه‌میگیر ند. ولی «راسل» حقایق را هر وقت ایجاب‌کند؛ به‌دلخواه برمیگرداند از ترتیب واقعی خارج می‌کند و تاریخ‌رابا درنظرگرفتن نیات شریرانه‌خودباز نویسی می‌کند. شوخی‌ها و اشتباهات عمدی چشمگیری» نظیر نقاشی‌های«جیوتوئی» ستارگان موسیقی معاصر راك‌که دیوارهای قصر پرنسس کارولین را پوشانده» آنقدرزیاه هستند که آدم نمی‌فهمد چه چیز هدف ساتیر «راسل» بوده‌است.

فیلم از وقایع عمده زندگی «لیست» بايك جمله گفتگو در ابتدا بسرعت رد ميشود. داستان‌چنان‌پاره‌پاره وگسته است که اگر بیننده‌ای بدون هیچ‌گونه آگاهی قبلی از تاریخ موسیقی قرن نوزدهم به‌سراغ تماشای فیلم برود» بدبختی ماجرای فیلم را خواهد فهمیسد. بی‌شك «راسل» در پرداختن به‌تاریخ مفرور و فاقد مسئولیت است. اماازطرفی فیلم‌هایش هم‌ادعای بازسازی واقعیت را ندارند. شکی نیست که وقتی برداشت‌هنرمندی از تاریخ تا حد فیلم «لیستومانیا» بلیغ و اصیل‌باشد: وی حق داردکه تاریخ رامطابق بانظرات شخصی‌اش قلب کند. اما «راسل» درموره «لیست» دیدی دوپهلو دارد . تأکید«راسل» بر مجالس «لیست».میهما نی‌های‌مفسده آمیز «وارهول»ی‌اش و محیط زندگی اشرافی و پرزرق‌وبرق او صرفاً به‌این دلیل است‌که از او تصویر مخلوقی کل" پولپرست و برده رسم روز و بازار در نظرهامجسم شود. در صحنه درخشانی که شبیه کنسرت راك ساخته‌شده, صدها دختر قرن نوزدهی را می‌بينيم که هنگام رسیتال «لیست» نظیر دخترهای قرن بیستم» جیغ میز نند». غش می‌کنند» موسیقی جدی‌اش راقطع می‌کنند» لباس«لیست» را میکشندو بافریادازاومیخواهند قطعه *9عمتاومط0"

رابزند و او هم باخوشوقتی خواسته سالن را انجام‌میدهد. این «لیست» است که به «واگنر» میگوید: (همه‌ما يك‌با «شومن» هستیم) در صحنه وقاحت‌آور دیگری تعدادی از معشوقه های «لیست» (ازجمله «لولامانتز» و «جورج ساند» ) رامی‌بينيم که بر آلت تناسلی«لیست» سوارشدهاند. در حقیقت «لیست» پیانیستی بسیار موفق و معروف» شومنی پر جلال و جبروت است. گرچه فیلم «لیستوما نیا» زیاده از حد در این مورد اغراق کرده» ولی بایستی مسلماً از او به‌عنوان یکی ازپیشروان ستارگان موسیقی پاپ امروزه پادکرد.

اما «راسل» از طرفی هم میگوید که «لیست» یك استعداد واقعی است. که ازورایز ند گی‌شنیعش» موسیقی‌اش سر بر خواهد آوردو ماندگار خواهد شد. متأسفا نه‌بخاطر آنکه قسمت عمده موسیقی «لیست» دراین‌فیلم به‌صورت ترانه‌های رالالکترو نيك درآهده» تشخیص این‌امربسیار مشکل می‌شود. در يك فصل مهم ازفیلم» «لیست» زندگی محنت‌بارش را وقتی اولین بار با ماری به‌هلند فرارکرده بود به‌یاد می‌آورد. دراین فصل که سعی شده هجویه‌ای‌از فیلم «هجوم طلاه باشد, «لیست» سبیلی چاپلینی برپشت لب و کلاهی هم نظیر «چاپلین» برسر‌دارد و درحالی که «ماری» درکنارش يك‌قلب سرخ بزرگ را برودری‌دوزی می‌کند و مرقب برای «لیست» بوسه میفرستد» قطعه «تصور عشق» را تصنیف می کند. گرچه این صحنه ازطنز و جذابیت برخورداراست» ولی فا قديك نقطه‌نظر واضیح و آشکار است. آیا «راسل» با این صحنه می‌خواهصد بگوید «لیست» بدبختانه چنان به‌فرهنگ عامه معتاد شده که فقط از طریق زبان سانتیمانتال ملودرام‌های قلب‌وگل میتواند تمامیت هنری رابه‌تصور درآورد» و یاشباهت «لیست» به «چاپلین» میرساندکه اونیز زمانی هنرمنضد معصوم ملی مردم بوده‌است. هرطور اپن صحنه تفسیتر شود «لیست» د راین فصل بصورت يك دلقك نشان‌داده شده است .

پرداخت «راسل» در مورد «لیست» هجو آمیزاست ولی از روی تنفر و کینه نیست. امادر مورد «واگنر» پرداخت «راسل» فرق می‌کند. بنظر میرسد «راسل» این فیلم را بیشتر به‌اين دلیل ساخته باشدکه فرصتی برای پرداختن به شخصیت «واگنر» بدست آورد. (که‌درواقم ‏ داماد «لیست» بوده است.) شخصیت «واگنر» بر نیمه دوم فیلم حاکم است؛» و «پال نیکلاس» که در «تامی» تفش پسرعمو « کوین» رابازی کرده بود دراین‌جا باردیگر وجود «راجر دالتری» را از صحنه فیلم پاك می‌کند . «نیکلاس» از نظر بازی سینمائی هنرپیشه‌ای روان با لبخندی نیش‌دار و موذیا نه.

«واگنر» اولین‌بار در لباس پسرلد دریانوردی ظاهر می‌شود که می‌خواهد یکی از آثارش رابه«لیست» بفروشد. سپس به صورت‌خونآشامی‌با ز میگ دد. د ندا نهایش را در بدن «لیست» فرو می‌کند و درحالی‌که خونش‌را میمکد قطعه‌ای روی پیانو تصنیف می‌کند. بعد؟ پس از آ"نکه « کوزیما» دختر «لیست» خانه را ترك می‌کند تا با «واگنر» زندگی کند. «لیست» وارد يك دهکده در آلمان میشود و سراغ قصر «واگنر» را می‌گیره وااکس وحشت‌آلود مردم در این صحنه. صحنه‌همای مشابهی رادر «تراسیلوانیا» بخاطر می‌آورد. ی و دار توأّم با صاعقه‌ای «لیست» ازمیان پنجره قصر» «واگنر» را می‌بیند و شاهد عیاشی میهما نان داخل قصر میشود که دور آتش نشسته‌اند و آدم سادیست و تنومندی که دائشم میخندد و نمونه‌مجسم شرلكث و فساداست آن رامیگرداند. سپس «واگنر» به‌صورت«سوپرمن» ظاهر میشودو درحالیکه گروهی جوان موطلایی احاظه‌اش کرده‌اند همراء ۳۱9 قطعه «جوانی شکوفان آلمان» و «ابرمرد آریائی»‌سرودی میخواند و بعد «لیست» را به‌آزمایشگاه خود صی‌برد

۳۵

و روی میز عمل هیولای فرانکشتین که «زیگفرید» عقب‌افتاده‌ای است پابه‌عرصه می‌گذارد می‌نشیند تااوامر اربابش را انجام دهد. گوئی این‌هم کافی نبوده»«لیست» در یکی‌ازصحنه‌های خیالی می‌بینید که «واگنر» نظیر درا کولا سر از قبر بیرون مپآورد » درهای قبر بازمیشود و آهنگساز مرده که آمیخته‌ای ازفرانکشتین و هیتلرراست تر از قبر بیرون می‌آورد ودرحالی که‌هواخواهان‌جوانش او را دنبال می‌کنند. وارد دهکده‌ای می‌شود. يك‌گیتار برقی پیدا می‌کند و از آن به‌عنوان مسلسل استفاده کرده؛ و تمام بهودی‌ها رامیکشد و درو می‌کند. گوشه‌هائی از حقیقت در این فانتزی شگرف دیده میشود. محققین عالم موسیقی توافق دارند که «واگنر» بعضی تم‌های موسیقی «لیست» را در آثار خود بدوام گر فته و بازنویسی کرده است. «واگنر». ضد یود متعصبی بو که احیای اسطوره‌های آلمان لامذهب او در قطعه "13108 قسمتی از بنیان و اساسی‌بودکه رایش هیتلر بر آن نضحگرفت. «ویلیام . ال ۰ شایرر» در «ظهور و تقوطرایش سوم» مینو یسد که اپراهای «واگنر»» الهام بخش‌اسطوره‌های آلمان معاصر بود, که هیلترو نازی‌ها باکمی توجهآنها را به‌عنوان نظریه‌های خویش معرفی کردند. «هیتلر»‌صریحه گفته است که «هر کس بخواهد آلمان ناسپونال سوسیالیست را درك‌کند باید واگنر رابشناسد.» می‌بينيم نظربه «راسل» در مورد رابطه شسته‌ورفته و کامل «واگنر» و «هیتلر» » نظریه‌ای که تمامی عوامل پیچیده‌ای‌را که‌به ظهور نازیسم کمك کرده نادیده‌میگیر د» ساده | نگاری‌عجیبی از تازیخ است . ۱ ولی واقعاً" عادلانه نیست که از يك فیلم غیر ستند بخواهیم وظایف يك کار تاریخی دقیق تحقیقی‌راعهده‌دار شود. هنرمند باقلب کردن و اغراق در ناریخ می‌تواند جرقه‌ای از بینش فراهم سازد و به‌آن بدهد که حتیبك نظریه بی‌غرضانه تاریخی هم آن‌را نادیده‌گرفته باشد. دورانداز ذهنی «راسل» شبیه کابوس نرديك به‌جنونی است که هسته مر کزی آن را حقیقتی تشکیل میدهدکه از فیلم غیر قابل انتزاع است. «راسل» نمی‌گذارد هنرمند رای مقاضد اجتماعسی هات خالی کنتد و این را موسیقی‌دوستان نمیتوانند تحمل‌کنند. هر چقدر بیننده فسبت به برداشت ویژه «راسل» از تاریخ آلمان بی‌اعتقاه باشد» بایدقبول کند که صحنه‌های‌نهائی فیلم«لیستوما نیا» در میان بهترین صحنه‌ها ثی قرار دارد که «راسل» تابحال ساخته است. این صحنه‌هاهتاك بی‌نهایت‌خنده‌دار, دلخراش و نشاط‌آور وحو واخنت و خن فیل دراین فسمت‌از احساس تنفر «راسل» به‌هیتلر ناشی نمی‌شود. این‌نگرانی . از برداشت‌های نادرست از آثار هنری است که‌به‌این‌قسمت از فیلم گیرائی و تأثیر می‌بخشد. «راسل» می‌خواهصد بیننده روابط میان «لیست» و «واگنر» را دركکند, نه فقط رابطه خانوادگی و یا تاثیر موسیقی‌یکی‌بردیگری, بلکه تأثیر سوداگری «لیست» را بر عقده «خودبز رکب پنداری واگنر». در حقیقت ابرستاره‌ها (سوپر استارها) در انتها به‌ابرمردها (سوپرمن‌ها) تبدیل‌می‌شو ند.هواخواهان هوارکش «لیست» همان دخترهاثی هستندکه‌با حالتی‌سلو از احترام در مقابل قبر «واگنر» میایستند. «راسل» فقط نمی‌خو اهد بگوید که این‌تینایجرهای دیوانه» فاشیست‌های فردا هستند. آنچه «راسل» واقعه دارد در «لیستومانیا» میگوید: این‌است که وقتی هنرمند تسلیم قوانین بازار شد. نظم طبیعی جهان رادرهمريخته و شیاطینی را آزادکرده که نمیتوان بر آن‌هایوغ‌زد. صحنه‌های مربوط به‌نازی‌ها فقط نشان‌دهنده نازیسم فیست . این صحنه‌ها نمایانگر» ترس«راسل» است‌ازاینکه اگر روزی دنیای نمایش و افکار سیاسی هنر رامنحرف کند» چه برسر هنر خواهد آمد» عقده‌های موجود دراین

۳۹

طرز تلقی نسبت به مسئولیت هنرمند بس شگفت‌انگیز است. ولی نگرانی «راسل» در مورد صداقت هنرمنديكت جنبه شدیدا روما نتيك دارد. زیرا در دنیا ی که همه‌چیژ در آن پست و پیش‌پا افتتاده شده» «راسل» هنوز هنررا تنها عمل مهم خلاقه‌ای تصور می‌کند که به‌جهان آشفته نظم ارزانی میدارد. این‌که بسیاری از فیلمهای «راسل» نشان میدهند که هنرمند استعداد خودرا میفروشد» نباید باعث شوه اعتقاد «راسل» رابه‌اهمیت معنوی هنر نادیده گیریم. دید متعالی وی از هنر نفس‌گیر و تاحدی دوراز عقل مینمایا ند.

مشکل اصلی فیلم «لیستومانیا» فرم آن‌است. سبك

«پاپ‌آرت» فیلم برای پرداختن به‌حالت نمایشی‌وعامیانه «لیست» بجا و موثر است ولی دیدگاه فیلم را محدود می‌کند. زیرا قسمت هائی از زندگی «لیست» با حالست کارتونی فیلم جور درنمیآید: مثل رابطه طولانی اوبا پر نس کارولین یا تصمیش درمورد گرویدن به‌سلك کشیش‌هاء که بایستی سریع‌تر در فیلم بیان میشد. نزديك به‌انتهای فیلم «راسل» ظاهر؟ سعی می‌کند به «لیست» حالت سمپاتيك‌تری بدهد. ولی سبك سینمائی او آنقفطدر قابلیت انعطاف نداردکه این تغییر عقیده را منعکس کند؛ و «راجر دالتری» بیش ازاندازه بی‌تجر به وخام است که عمقی به‌این شخصیت بدهد. صحنه فانتزیآخضر فیلم که در آن «لیست» و زن‌های زندگی‌اش از بالای بهشت شاهد آثار کشتارهای نازی‌ها روی زمین‌هستند. با زیر کی ساخته شده است. بنظر میرس که «لیست» باور کرده که موسیقی او «وا گنر» بعدازاینکه نتایج شیطا نی اشان فراموش شوند» مدت‌های طولانی ماندگار خواهند شد . ععثوقه‌اش «غاری» در فیلم میگوید:

«والاترین خصوصیات ما در اين موسیقی زنسده خواهد ماند تا هر کس از آن بهره‌منن شود.»

سپس «لیست» بهمراه زن‌هاسوار يك کشتی فضاشی که شبیه ارگ است میشود و به‌زمین باز می‌کردد تا «هیتر » «واگنر» رابکشد و آتش جنگ را در برلین خاموش کند. موقعی‌هم که میدان جنگ راتر لك گفته‌بسوی بهشت پرواز می‌کند» قطعه «و بالاخره صلح»رامیخواند. «راسل» می‌خو اهد نظیر فیلم «تامی» این فیلم را نیز با نت رستاخیز تحت ٩‏ بایان آوزد. اما اکسرچه صحنه انتهای فیلم «لیستومانیا» از صحنه آخضر فیلم «تامی» پر معنی‌تراست اما نمی‌تواند ضرورت تصاویسر کابوسگونه داخل قصر «واکنر» را داشته‌باشد.

شاید اگر قسمتهای دیگر فیلماسرار آمیزوروما نتيك‌تر بود تا آبدهالیسم «لیست» رابیان کندء این‌پایان گیر اتر بنظر میرسید. فیلم‌های قبلی «راسل» از نظر حالات و عواطف تنوع بیشتری داشتند. صحنه‌های فیلم «شورز ندگی» به‌دو بخش تقسیم می‌شو ند. یکی‌صحنه‌های‌رعب آورودیگری صحنه‌ها ثی که حاکی از زوال‌توآم‌باروما نتیسم خو ا بآوری هستند و این‌تضاد به‌فیلم تأثیر فراو ان می‌بخشد. حتی‌فیلم «شیاطین» که فیلمی عجیب و دارای حالت هیجان‌زده‌ای است با گذاشتن صحنه لطیف ازدو اج« گر | ندیه» با «مادلین» در مقابل صحنه‌های مرگ و عذاب تضادی به وجوه می‌آورد که فیلم راگیرا می‌کند. سبك پرسروصداوجنجالی فیلم‌های «نامی» و «لیستومانیا» رادیگر لحظات آرامی نیست که تسکین بخشد. «لیستوما نیا» در نتهایش اثری است با قدرت استثنائی» ولی در آن‌سایه‌روشنی دیده نمیشود. بهمین دلیل است‌که حتی بعضی از قطعات خیره کننده فیلم نیز حوصله تماشاگر را سرمیبرد.فیلمهای «تامی» و «لیستومانیا» هر دو ابتکاری‌اند. ولسی اختصاصا از تاثیر و گیرائی سایر فیلل‌های «راسل» بررخوردار نیستند. زیرا تنها احساسی که در تماشا گرپیدا می‌کنند وحشت است. بخاطر داشته باشیم در فیلم«سیح وحشی». عشق «راسل» به‌شخصیت هاهر نوع ضرب‌شصت

بعضی صحنه‌های میان «مالر» و «آلما» عواء و سهمگینی دیده ميشود. حالت سیر لذوار فیلمهای ۱ و «لیستومانیا» تا حدی متوجه داستان‌این‌دوفیلم 3 ولی آدم خودبخود تا حدی نگران می‌شودکه «راسل

4 ّ

میسود .

بعد از فیلم‌های «مسیح وحشی» و «مالر» د سینما «راسل» را به‌عنوان فیلمساز خطر ناك و کله شناخت و «راسل» شدید؟ به‌ کار تجارتی و موفق| ۲ داشت. شاید سبث پرزرقوبرق و کارناوالوار فیلم‌های «تامی» و «لیستومانیا» را به‌توان نتیجه پیش بر و احتیاط بازاری دانست.

استفاده از ستاره‌های موسیقی پاپ در هر دو] ۱۳ فیلمها. تائید این‌نظریه است که در ساختن‌این‌دو فیلگوا چشمی هم به گیشه فروش بوده است. البته این موضو ء خود تآثیر حمله «راسل» را در «لیستوما نیا» به‌سوداگری دوبرابر می‌کند. ولی آیا «راسل» خود از این موضوع آگاه است ؟ او زمانی‌يك وجه تمایز میان سوداگلسری و عامه‌پسندی پيشنهادکرد. ولی قطعه سبك پرزرقوبرو خود را عامیانه میداند تاتجارتی. ولی ظاهرا این‌وی مار ولا آثار «راسل» ک کم دارد محو میشود"

دلیل دیگری که برای ساخت کمدی‌موزیکال گست سه فیلم اخیر «راسل» می‌توان آورد این‌است که دراد شخصا فیلمنامه آن‌ها را نوشته و اوتصورضعیفی‌از ۳۱ دراماتيك دارد. دو فیلمی که من آن‌ها راکاملترین کارهای «راسل» بشمار می‌آورم: «شور زندگی» و «سبی وحشی» است که فیلمنامه‌هایشان توسطافراد دیگری(بترتیب توس" «ملوین براکت» و «کریستوفرلاگ» ) نوشته شده است . معلوم است که «راسل» د رنوشتن فیلمنامه ارین‌دو فیلم بسیار دست داشته است و مطمئنم که او هما نقدر بدقت نویسندگان" را در نوشتن فیلمنامه‌ها هدایت کرده که بازیگرها وافراد" گروه فیلمبرداری را در حین فیلمبر

داری» و این‌دو فیلمنامه رابه‌روشنی

از طریق سبك مشخص سینما شی‌اش بیان کر ده است. اما این‌دو فیلمنامه حاوی نوعی‌انرژی اولیه جنبش بودندکه فیلم‌های اخیر «راسل» فاقد؟" تیدا علیرغم تمام حرف‌هائی که درباره فیلسازی شخصی زده می‌شود» فیلسازان خیلی معدودی در دنیاهستند که‌در تمام او قات بدون کمك دیگران؛ فیلمنامه‌ه‌ای خود را می‌نویسند. حتی فیلمسازان اروپائی‌هم که کارشان 1 ۳ استثنا ئی شخصی است. مثل «فلینی؛ آنتو نیو نی» .بو نو ئل و تروفو» تقریب" هميشه بانویسندگان دیگر کار می‌کنند. | البته رابطه آن‌ها با نویسنده با نظام هالیوود که در آن‌يك ۱ فیلمنامه کامل جهت فیلمبرداری به کار گردانی واگذار ۱ می‌شود تفاوت فراوان‌دارد. در اروپا فیلم تمام شده نماینده دیدگاه‌يك‌فرد است و فیلمنامه‌نویس‌ها خودراتابع " فکر کار گردان میدانند. اما کار گردان اروپائی هم‌میداند. که از نظر ساخت دراماتيك. گفتگوها و احیا نادها ن‌زدن | بهبعضی امیال غریزی‌اش به فیلمنامه‌نویس احتیاج دارد. ۲ فیلم های اخیر «راسل» میتوانستند از نم ودیسیپلین بیشتری برخوردار باشند و هم‌چنین میشداز استعداد دیگرانی که گوش بهتری برای درل گفتگو ها دار ند در آن‌ها ۱ استفاده شود. «کن‌ر اسل» گفتگوهایزیر کا هو قلنبه‌سلنبهاي | می‌نویسد که فقط گاهگاهی خنده‌دارو غالب‌او قات‌پر بو تاب و محجوبانه است . ۲

ساده‌تر بگویم» «راسل» به نویسنده‌ای احتیاج‌دارد تا ازطریق او ایده‌هایش را محكث بزنفد. کسی که تناسب. و تعادل در آثارش بوجود آورد. من این خبر راکه «راسل» پروژه فیلم اخیر وا با «مرديك

با قاطعیت پیش بینی کنیم. زیرااو قبل‌از ارش را تغییر اهنت . مت اآز یر داخت ترانه تابستان» به‌سبك پرزرق‌وبرقودلخراش هفت پرده» و به‌دنبال هراس وحی‌آور فیسلسم طین» به‌سوی کمدی مردانه «دوست پسر»وروما نتیسم مسیح وحشی» پیش رفت. بدین ترتیب‌طرز تلقی‌های , را نسبت به فیلم‌های «راسل» میتوان توجیه کرد. ت تصوبری شگرف «راسل» و درك عمیق ی که‌وی در کارهایش ازخودنشان‌داده» گواهی بر استعداداستثنا ئی از طرف دیگر از خودپرستی و خودبینی «راسل» او به‌قلب کردن‌و طرد هرنوع حقیقت تاریخی که‌با

هد. بهمین دلیل‌است که‌فیلم‌های‌وی‌هیچوقت از ضرورت 3 روز پیروی نمی‌کند. اما اختلاف‌عقیده کوچکی‌هم می‌آید. «کن‌راسل» ازآن دسته‌فیلسازان بزرکی سان‌دوست نیست. «پالین کیل»» در مورد فیلم «مسیح وحم بی» مینو یسد: ۱ « این فیلم يك اثرهنری است» بر ایآ نها که نمییخو اهند به روابط انسانی نزديك شوند» برای آنها که‌زرقوبرق

های عجیب و غر یب بهابشاناحساس اطمینان‌می‌بخشد صل جمع دیدگاه «راسل» چیست. بغیر از استیلای کاذبی بر احتیاجات ساده انسانی؟» درست است» نیرو و قدرت هنر «راسل» فاقدکرها شفقت است. البته «راسل» به‌مسائل‌انسانی علاقه دارده دیدی ثمونه و آبستره به‌آن‌ها مینگرد. هر کس شخصیت‌پردازی های دقیق و کامل فیلم‌های«ر نوار» و سیکا» را در فیل‌های او جستجو کند ناامیدخواهد ۰ اما برای ارزیابی کارهای هنری معیارهای دیگری‌هم د دارد. در هنر قدرت خلاقه‌هم به | ند ازه‌عشق به | نسا نیت 7 از اهمیت است. قالبا این فکر ساده‌لوحانه در منتقدین بیده میشود که فیلمهای. «راسل» راباآن سبك‌خیره کننده تفس گیر بد میفهمند و با آن‌هارا دست کم میگیر ند. این وت افراط » » قلنبه‌سلنبه گوئی و جنجالگرائی‌است که فٍِ لم‌های «راسل» را مخدوش‌میسازد. امادرمیان‌فیلسازان

موله این ضعف‌ها از خصائل برجسته‌اشان غیرقابسل نترام است. معمولا" میل به‌شکل‌بخشیدن به‌عجیب‌ترین صورات و شهوت قدرت است که هنرمند را به‌طرف سینما مبکشاند. کار گردان سینما تا حدی همان ایدءآلصا 4 خیال‌های يك ژنرال و يك حاکم رادر ذهن میپروراند. بطور نمونه میتوان در آثار «چاپلین: فون‌اشترن برکت» » فلینی» ویسکونتی: كوبريك وبورمن» اثراتسی از خوت و تکبر فراوان و تظاهریافت. غالب این‌فیلسازان طیر «راسل» دارای غری زآرام ناپذیر نما یش پیشگی‌هستند. کارهای «راسل» را میتوان مجموعه‌ای از قطعات تند و عوام‌پسند و سرگرم کننده دانست که هیچ‌نظمی‌آن‌هارا ۱ مازمان نبخشیده است» ولی همین انتقادات هم‌بر فیلمهای آخیر «ولز» و .«فلینی» نیز عنوان شده‌است. شاید این خصیصه یکی از اثرات ثانویه استعدادهای اصیل و هرج‌ومرج‌طلب سینمائی باشد.

راستش را بخواهید. بسپاری از انتقاداتی‌را که

برفیلم‌های «راسل» عنوان‌کرده‌اند» میتوان بر فیلم‌های #رابرت‌آلتمن» نیز عنوان‌کرد. باید اذعان کردفیلسازان مورد علاقه و فیلسازان مورد تنفر «پا لین کیل» تن آنچه شخص د«پالین کیل» تصور می‌کند باهم وجه‌تشا به دارند. سبك سینمائی قلنبه‌سلنبه و زیاده از حدملتهعب (راسل» درست برعکس سيك‌واقعگرايانه «آلتمن» است.

۰ درموره کارهای ‏

2

۳ ۳ ل» غا ل و ۳ در آثارش ام ند «آلتمن»

اما هر دو فیلساز نسبت به تحلیل‌های منطقی و عقلانی به‌يك| ندازه بدبین هستند و به‌يك| ندازه‌هم‌تك‌روومتکیر ند و فیلمهایشان هم به‌يك اندازه از ضعف‌های دراماتیك لطمه دیده‌اند. فیلم «آلتمن» رابامیهما نی مشا به‌دا نسته‌اند. با این وجوه حساب فیلم‌های «راسل» باید میهما نی‌های مفسدهآمیزی باشند. می‌خواهم بگویم که این‌دو کارگردان کاملا" شبیه یکدیگر هستند. میخواهم بگویم مسائلی‌که درفیلم‌های «راسل» وجود دارد؛ مشابه همان‌مسائلی است که بسیاری از مبتکرترینکا رگردان‌های رایج سینما با آن‌ها بای رتیه

با اینکه سبكك داستانی در سینما. تقریباً" ازمیان‌رفته است» ولی فیلسازان چیزی باعنوان جانشین برای‌آن پیدا نکرده‌اند. بزرگترین و اصیل‌ترین هنرمندهاسچه‌در زمینه قصه و چه در زمینه سینما - با مشکل ساخت دراماتيك روبرو هستند. تجربه‌های متهورانه ولی هنوز ناقص «راسل» با سبك غیر داستانی.اپرائی؛ کالیدوسکپی نشا نه‌های نوعی سرگردانی در فرم است که امروزه برهمه فیلمسازان سایه‌افکنده است..

«راسل» در این میان از معدود هنرمندانی است که داره حرفش را پیش میبرد و در شرف به‌وجودآوردن‌يك فرهنگ لغات کاملا" تصویری است. بهمین دلیل‌است که بهمین زودی» تصاویر و شخصیت‌های عجیب و غریب و جذاب آثار اودرتاریخ‌سینما برای‌خودجا ئی‌باز کر ده‌اند.

نقل از : فیلم کامنت

کارنامه هنری کنر اسل 8 فیلم‌های تلوبزیونی : ۹۵۶( لندن‌شعرا _ جنو نگیتار گوردون جیکوب سازهای مکانیکی چهره‌های يك گردن کلفت خاله اراهی اند آهرم‌ها درحین کار دسته‌های موزيك شللاگی دلنی داستان رقص خانه‌ای در «بیزواثر» آقای استر لینگ‌درخا نه‌قدیمی«باتری» پرو کوفیف چهره‌های لندن آنتو نیو گاری ساحل تنها موتورهای آقای چستر . الگر عروس رانگاه کن بارتوك دنیای نقطه‌چین جینر للوید دبوسی با دداشتهائی از هیچکس هانری دو نیه روسو به موسیقیدان تیراندازی نکنید (ژرژدلرو) ایزادورا جهنم دانته روزتی و نقاش‌های نهضت:«با زگشت به‌قبل از رافائل»

۱۹۰

۱۹

۱۹

ولا(

۱۹14

۱۹۹۵

۱۹۹3

۱۹۷

۳

۳ ۱

ویژگی را از طریق بازیگران در فیلم‌هایش‌بدست‌میآورد. .

: ۶۰‏ رقص‌هفت‌پرده (ریشار اش فیلمهای سینمائی :

۵۶. : لباس‌پوشیدن به‌سبك فرانسوی 1۹۲ مغر يك‌بلیون دلاری ۱۹3۹ زنان عاشق ۱۹۷۰ دوستداران موسیقی «شورزندگی» ۹۳ شیاطین

دوست پسر ۱۹۷ سیح وحشی ۱۹۷ 1 ۱۹۷۵ > اتافی

لیستوما نیا تم لیستوما نیا

دیلیوس

شتر اوس) .

۱-4

هیحکاک ۷۰

کتاب معروف «هیچکاك-تروفو»یا«سینما به رواپت هیچکالك»* » که ابن اواخر در خیلی از مدرسه‌های سینماثی دنیا خواندن و پس‌دادنش ضروربست» چندی پیش دهساله ش. چاپ اول کتاب در ۱۹۲7درفر انسه در آمد وچون‌او لین‌بار بو دک کار «هیچکالك» را در يك سلسله مصاحبه مفصل بهم پیوسته, از اول تازمان‌حاضر (درچاپ پیش» حداقل تازمان «پرده باره») شامل مبشد» و چون اولین‌بار بو د که «هیچکاك» با بك لحن جدی و تشری حگر ا زکاروزن دگیو سلیقه‌وسبك و ماجراهای پشت‌پرده فیلم‌های‌خودحرفمی زند» خیلی‌زود در شمارمعتب ر تربن و صحبت‌برانگیز ترین کتابهای سینما د رآمد. اي نکتا ب که (به‌روایتی) به‌شناخت «هیچکاك» به مثابه يك فیلمساز جدی در آمریکا خبل یکمک کرده است( که اگر راست باشد و اقعیتی است قابل تأسف) اخیر آ؛ بعنی‌در بهاری ک هگذشت در فر انسه تجدید چاپ شد. ابن موضوع به «تروفو» فرصتی‌داده تادر يكه‌تدمه بر کتاب» تصویری راکه از «هیچکالك» دارد با زمان همر اه کند.

حرف «تروفو» اینست :

از اولین سفرهایم به‌آمربکا برای نمایش فیلم‌هايم» تلقی بنده‌نوازانه ویزر گوارانه‌منتقدان سینمائی آمربکا در نوشته‌هایشان راجع‌به کارهای «هیچکاك» باعث هول و حیرت من ميشد. در ۰۶۰ مجمع منتقدان سینمائی نیوپورك جایزه سالیانه خود را به فیلم «بن‌هور» ویلیام وایلر دادند» درحال ی که به‌نظر من حتماً باید به«شمال از شمال غربی» تعلق میگرفت. در ۱۹۰۳ اسکار بهترین افه‌های تصویری (حقههای سینمائی)

نوشته : فرانسوا تروفو

برای دو سمجاکه صحنه‌قتل‌سزار بطور عبهم‌روی | آلفرد هیچکاك وپنجاه وسه فیلم

۳۸

صورت «الیزایت تیلور» چاپ شده بود به - «دکلئوپاترا» داده شد» درحالیکه همان ۳ «پرندگان» هیچکاكبیرون‌آمد. یکی ازمنتقدان. آمریکائی بمن گفت : ۱

شما «پنجره عقبی» را ازاین لحاظ دوست

دارید که ناحبه گر بنویچ‌وبلج را خوب‌نمی‌شناسید

و خود را سخره کردن دارد. بخودم گفتم اگر «هیچکالگ »- برای اولین‌بار در زندگی- راضی شود که به‌يك سلسله سئوال مفصل و کامل راجع به هنر و نحوه کار کردنش جواب بدهد کتابی که. بنست متا دم زوا ندتصوری‌را که‌جامعدروه:: ۳ آمریکائی از اودارد بنحو خوب ومساعدی‌تغییر ببخب

این‌ماجرا انگیزه ایجادکتاب «هیچکالد- تروفو»ست. ۱

کتا ب که «هلن اسکات». همکار من از اولین قدم در این راه» بسرعت ترجمه‌اش کرد در کتابفروشی‌ها خیلی با استقبال روبرو شده ‏

کرده است. ناشر کتاب «سایمون» شوشتر» که هرساله آترا از نو پخش می‌کند» در هر سمینار ۱ چندین جلد به‌مدارس سینمائی می‌فرسند. ۱

طی این دهساله «هیچکاك» عاقبت اسکار ‏

به او تعلق‌گرفت. در سال قبل» ضیافت سالیانه | کانون فیلم مر کز لینکلن‌به‌اواختصاص بافت‌ودر این مراسم ماتوانستیم یکشبه بیش‌از یکصدقسمت متمایزش راء که زیر عنوان‌های مختلفی مثل | «صحنه های تعقیب»» «صحنه های عششی» . «صحنه‌های قتل»» «صحنه های دلهره‌انگیز» » «صحنه‌های بزرگ»» و غیره دسته بندی شده

بود ببينيم . هر سلسله ازاین قسمت‌ها يك مقدمه داشت که این مقدمه را یکی از خوشگلترین بازیگر های هیچکاك مثل «گریس کلی» جون فونتین» ترزارایت»جنت‌لی» با ز گومی کرد.آ نشب موقعی که این تکه‌مای کوچك فیلم راکه ازحفظ | بودم باز میدبدم (تکه های خارجازمتن کلی‌فیلم که بمناسبت برنامه‌آن‌شب‌سرهم شده بود) صداقت خشونت بهم پیوسته کار هیچکاك نکانم داد . مثوجه شدم که‌نمام صحنه‌هایعاشفا نه‌مذل‌صحنه‌های آدمکشی ساخته شده. من این فیلم‌ها رامی‌شناختم» فکر کردم که‌این فیلم‌ها را خوب‌می‌شناسم‌باوجود این آ نچه میدیدم زیرورویم کرد. روی پرده‌هیچ چیز جز فوران‌های خیره کننده نبود» آتشبازی» انزال» آه» نشنج و مرگک» فریاد» خونریزی» اشك, مچ‌های تابانده شده, برابم روشن شد که:

«درسینمای‌هیچکالك - عشق‌ورزیدن‌چیزی چز مردن نیست.»

کار «هیچکاك» در سینما پیشا کار هر | سینما گر دیگری دوام خواهد آورد زبرا هريك از آثار او با چنان دقتی ساخته شده که می‌تواند با جذاب‌ترین» آثارامروزدر سینماهاو تلوبزیون رقابت کند. حتی کسانی که خود را«سینمادوست» تمیدانند چندنائی فیلم «هیچکاك» را بخاطر مکرردیدن از حفظ هستند.

«هیچکاك» هرگز در بند این نبوده که بفهمد (چه‌رسد به‌آن که بفهماند) فیلم‌هایش‌دقيفا چه‌میخواهد بگوید. اما سینما گردیگری‌نیس که چون او سلسله‌مرانب لازم برای تفهیم مکانیزم قصه‌هائی را که او برای‌گفتن به‌خود ب رگزبده که در عین حال برای ما با زگو کند بشناسد.

موقعی‌که خیال ایجاد این کتاب » کتاب «هیچکاك - نروفو» را داشتم قصدم این‌بو که متقاعدکنم» امروز وضع فرق کرده است. گرچه من هنوز با همان بی‌صبری و اشتیاقی که‌پیست‌سال پیش برای دیدن «پنجره عقبی» داشتم تماشای «توطنّه خانواهگی» را انتظار می‌کشم. درواقع امروز دیگرکسی نمانده که لازم باشد درمورد «هیچکاك» متقاعد شود. او مثل «برگمان» و «بونوئل»» حکم يك واقعیت تشبیت شده ر ابیت کرده است. منتقدانی که در رسیدن به‌اووشنالعت او تعل لکرده‌اند عقب‌مانده‌اند. زمان به‌تفع‌او کار کرده است. هیچکاك, عاقبت» پیروز شده است.

عدٍ .. که قسمتها بی از آن> زبراین عنوان دوم» در ابن‌مجله» در آغاز انتشار چاپ شل ,

عصی9 از ۳۲۵۳۵۱۱ 05او۸

صحنهی جنو سای تما یاس

سینمای آسیا واقبانوسبه در برنامه «افق شرق» - پنجمین جشنواره جهانی فبلم تهران ۳۰ آبان - ۱۵ آذر

پك خیابان شلوغ » يك بندر گاه پرجنب‌و جوش , شش هواپیما باآرایش جنگی غر شکنان درآسمان آبی‌رنگ ظاهر میشوند. بمب‌هائی که پشکل‌تار نجك هستند فرومیریزند. انفجارشدیدی ی بنتر گاه زا میلر زاند.

جیغ‌ها » فربادها » شليك گلوله » یمب‌های ییشتر. همه سوی پناهگاه میدوند . عده‌ای به داخل آب شیر جه میروندا. آدم‌ها ازینجره‌های طبقه دوم ساختمان‌ها بیرون میافتند. بمب‌های بیشتر» انفجارهای بیشتر.

شعله‌های آتش درپس زمینه زبانه میکشد. اینآمیزه‌ای ک رکننده ازفربادزدن» جیغ کشیدن وداد وبیداد کردن است . بمب‌های بیشثر . ..

واپن فقط يك صحنه است. صحنه‌های پیشتری وجود دارد : پنجاه هزار سرباز با هم دررگیر هستند » سی کثتی جنگی اینجا وآنجا درحر کتند » پنجاه هواپیمای جنگی بازسازی‌شده درآسمان میرقصند - وبرای ایجاد هیجان بیشتر چند لگد « کونگ‌فو» هم پرتاب ميشود.

تمامی این هیاهو قسمتی ازيك فیلم عظیم دوونیم میلیون دلاری ساخت «تایوان» درباره فتح «شانگهای» توسط ژاینی‌ها درسال ۱۵۳۷ است . اسم فیلم ۰ قهرمان» است وجایزه بهترین فیلم را درجشنواره‌سینمائی آسیا درسال جاری دریافت کرده است .

هنگامیکه نمایش «۸۰۰ قهرمان» در سالنهای متعدد قاره آسیا وسایرنقاط به پایان میرسد تهیه‌کنندگان آن پول کافی به چنگی آورده‌اند تا چند فیلم دیگر نیز درادامه‌ی آن بسازندکه بدون‌شاك بصورت‌بازسازی‌های پایان- ناپذ‌بر با سود سرشار پرده‌های سینما را موره تاخت‌وناز قرار خواهند داد .

( قهرمان» فقطنمو نه‌ای‌ا ز محصو لانی است که هرسال‌توسط تهیه کنندگان پر کارآسیائی به‌بازار عرضه میشود . کمپانی‌های فیلمسازی شرق بصورت دسته‌جمعی‌بز رگترین دستگاه تولید فیلم دنیاست که سالیانه ۱۷۰۰ فیلم را روانه‌ی بازار میکندکه پنج برابر تولید سالیانه آمرپکا وتقریباً دوبراب کل محصولات سینمائی اروپای غربی است . باعث وبانی این سرعت جنون‌آسا تماشا گرانی هستندکه باتوجه به معیارهای غرپی

۳۰

مایه حسرت‌اند. میلیون‌ها آسیائ ی که درمجمع - الجزایرهای پرا کنده ومکان‌های محدود زندگی میکنندغیر ازسینمارفت نکاردیگری‌ندارند. دراین مناطق دوردست که هنوز تحت سلطه‌ی تلوبزیون قرار نگرفته‌اند سینماهای محلی با سقف حلبی ونیمکت‌های چوبی هنوزهم معبد تفریح وتفرج هستند وتعویض‌برنامه‌ی سینما مانند باران‌رحمتی است که پس ازخشکسالی تازل میشود.

استودپوهای فیلمسازی آسیا تعداد کثیری ازفیلمهایکونگ‌فو ۰ حادثه‌ئی نمایشی » علمی تخیلی » شهوانی ‏ اشك‌انگیز» وفیلمهای تاریخی را برای‌ابن‌تماشا گران تشته ومشتاق مهیا میکنند. این خیل عظیم غیرازتعداه اندکی فیلم درخشان - که توسط عده معدودی ازفیلسازان جدی دز ژاپن وهند ساخته میشود - آثاری بسیار مبتذل ورپیش‌پا اقتناده هستند. ان این محصو لات فیلمهاتی معمولی وسرگرم‌کننده هستندکه با هزبنه کم تهبه میشوند وبراحتی‌قادرندنماشا گران فراوانی را به سالن‌ها بکشانند » دست اندر کاران فیلم درآسیا نیز مثل همقطاران آمرپکائی خود درها لیوود چشمهایشان را فقط به صندوق حساب دوخته‌اند. بعضی ازفیلمهای آستافی سهو لت از منطقه‌ی اقیانوس آرام عبور میکنند ولی بقیه توانائی آین‌کار را تدارند. دراروپا نیز مثل آمریکا بك شیفتگی زود گذر نسبت به حرکات ژيمناستيك فیلمهای «کونگ‌فو» بوجود آمد. آثار کلاسيك گهگاهی استادانی چون «ساتیا جیت‌رای» هندی و« کیرا کوروساوا»ی ژاپنی هنوزهم درتالارهای هنری پاریس و نیویورك نمایش‌داده میشوندوفیلمهای‌تایوانی‌وهنگ کنگی همچنان درمیان بیست میلیون چینی سا کن‌مناطق ماوراء دریاها محبوبیت دارند . تماشاگران خاورمیانه مشتاق‌حال‌وهوای «هزارویکشب» وار بعضیازفیلمهای هندی سستند. درروسیه » حدود ۰ نسخه آزفیلمهای «را جکاپور» روی پرده سینماهاست ‏ وکشاورزان حتی خواندن ترانه‌های هندی را هم پاه گرفته‌اند (را جکاپور بعد از «ایندیرا گاندی» سرشناس‌ترین فرد هندی در شوروی است).

هندوستان» درواقع» فیلمهارا مانندکلوچه بیرون میدهد ودوام اغلب آنها نیز درهمین

را در فیلم «پالی قشنگک» بازی‌کرد . «شاشی

حد است . صنعت فیلمسازی هند درمیان صنا این‌کشور مقام هفتم را دارد و بك سوم کل محصولات سینمائی تمام آسیا را تولید می‌کند.. بطورمتوسط درهربیست‌وسه ساعت بك‌فیلم طوبل جدید ازاستودپوهای بمبّی که ها لیوود هند است خارج میشود و ۵+ استودیو و ۳۸ لابراتوار فیلم‌ها را به پانزده زبان برای‌تقریباً ٩۰۰۰‏ سالن سینمای هند تهیه میکنند. کل هزینه‌ی تهب ه فیلمها ۸۲ میلیون دلار است ودراآهد سالیاه گیشه به ۲٩۵‏ میلیون دلار بالغ میگردد . .

بنظر میرس که فیلسازان حتدی دائماً در تکاپو هستند . بازیگران هندی درآن ۳۱۲۱ قرارداد بازی درنیم دوجین‌فیلم‌را امضاء میکنند. اکیپ فیلمسازی به دنبال بازپگران مرد و زن محبوب‌عامه مثل«شابانا عزمی» ۲2 ساله ورقاصه كلاسيك «گوپیکریشنا»ءی چهل ساله نصف شیه قاره را می‌پیمایند وازآ نها تقاضا میکنند درخلال استراحت دوساعته‌ای که ضمن بازی دريك فیلم دیگردارند چند صحنه هم برای آنها بازی‌کنند. دراتنازع بقای صنعت فیلمسازی هنده سستی‌وتنبلی معادل و رش کت یواست

«جیمز شپرد» خبرنگار مجله‌ی «نایم» در هند گرارش میدهدکه «ستاره‌ها نه فقط بکشبه . متولد میشوند بلکه یکشبه هم فنا میگردند. تهیه کنندگان درصورتی که با تهبه يك فیلم پول ‏ کافی برای خریدن يك اتومبیل نو . یافتن يك معقوقة تازه ؛ وخرید يك بطری ویسکی ا۳] بدست ورند خودشان‌را خوشبخت فررض‌میکنند» . «راجش خانا»ی هنرپيشه میگوید: «دراینجا من هنگام صبح نقش يك سلطان را بازی میکنم » بعد ازظهر نقش باك تقاش را دارم وموقع شب نقش پك گدا را ایفا میکنم . ولی احتمال‌داردکه یکی ازاین فیلمها موفق شود وموجب ادامه‌ی‌کار من . درسینما باشد» . کاپور این موضوع را صریح‌تر غنوان میکند «بازیگران هندی مانند تا کسی هستت. شمازکن ایه را میپردازید وآنها هرجائی که شما بخواهید میر وند» .

«شاش یکاپور» برادر «راج کاپور» یکی‌از ستارگان پرکار وشهیر هند است . يك بازیگر خوش سیمای هندو که نقش مقابل «هیلی‌میلز»

۰

پوسترعظیم فیلم «طغیان مشت‌باز»- فیلمی‌از برادران«شاوهنگ کنگی»دریکیاز خیابانهایبانکولك«نایلند» "پائین : «درسواوزلا» آخرین اثر «] کیرو کوروساوا» که وسیله «اتحاد جماهیرشوروی» تهیه شده ودرپنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران نمایش داده خواهد شد .

کاپور» ۲۳۸ ساله وا عفر ارداد رت ال ای تر ۱ فا را امضاه کر ده است که ۰ تای آنها درحال‌تهیه هستند. او اغلب روزها دوبررنامه‌ی کارهشت ساعته دراستودیوهای‌مختلف بمبتی دارد . او گاهی اوقات به داخل هواییما

میبرد تا برای يك فیلمبرداری بث روزه در

رد 4 به «سری‌نا گار» برود پا اینکه سوار.

مرسدس بنز سفدش ميشود وبه «پیون» (سابقاً «یونا») میرود تا صحنه‌ای ازيك فیلم دیگر را بازی‌کند. سپس با عجله به بمبگی برمیگردد تا فیلمنامه‌ی «آخرین قطار به پا کستان» راکه فیلم بعدی اوست بخواند. « کاپور»ها اعضای خانواده‌ی سلطنتی سینمای هند هستند . «پرتیوبراج کاپور» پدر «راچ» و «شاشی» بازیگری بودکه بخاطرایفای کرد لیس » وم «ااکسر کبیز 4 امترانوز مغو لی‌هند شهرت زیادی داشت. برادرسوم «شمی کاپور» 0 ساله يك پازپگر- تهیه‌کننده - کار گردان همه فن حریف است . بکی‌ازفیلمهای معروف وپرفروش او «مانورانجان» (لذت) نسخه‌ی هندی «ایرما خوشت5له» ود ۰۰ «راسنت امان» محبوب‌ترین هنرپیشه‌ی زن هندوستان در نقش با روسپی با لخت شدن تا حد شلوارك . تماشا گران بومی راکه برهنگی برایشان تا زگی تاش سر همست ون ۵ ستارگان سینما چه درزمینه‌ی رفتار وچه درزمینه‌ی اخلاقیات رواج دهندگان اصلی سبك . ومد درهند هستند ۰ «زینت امان» که به «بچه زمینی» معروف است دزواقع به تنهائی شیفتگی وعلاقه به «بلوجین» را بین زنان هندی به‌وجود آوزه .وموجبات رنج وزحمت سازندگان لباس «ساری» رافراهم کرد. يك ستاره‌ی (غر بی‌نشده) ددیگر که مانند آبریشم «بنارس» نرم و گیراست «پروین بابی» بیست‌ودوساله است . ا و که یکشبه ره صد ساله پیموده درآن‌واحد مشغول هنرنمائی دربیست فیلم است. طرفداران او خصوصاً بخاطر صر بح للهجه‌بودناو درموردزند گی‌خصوصی‌اش ط ار هشن او علنا گفتهآکه دومعضوق داشته است . بعضی ازناقدان اجتماعی مدعی هستن که اینگونه رفتار فقط جوان‌ها را تحريك کرده‌است تا با یکدپگر به بستر بروند. «نیرادسی چودری» مقاله‌نویس هندیادعا دارد که سینما درواقع چیزی غیر ازيك «داروی محر ك جنسی» که انفجار جمعیت کشور را دامن بنظرمیرس که این ادعا اندکی غیر منصفانه باشد زیرا رشد جمعیت هند مدنها پیش ازاینکه سینما دهن با زکند » چه پرسد به اینکه به عشق- بازی بپردازد » با سرعت برق‌آسائی ادامه داشت. عجیب اپنجاست که بخاطر دلایلی نامعلوم پوسه درفیلمهای هندی مجاز نیست ولی مالیدن يك ای به ندن دب استکالین قدارد ا. ذشته

ازور

ازآن . چیزی که سینماروها اغلب می‌بینند يك «کدگری» (غذائی پرادوبه ازیرنج » نخود و پیاز خرده شده) وآمیزه‌ای ازرقص » آواز و زدوخورد است.. کلیه‌ی این اجزا: درقالب داستان‌هالی ناممکن ربخته ميشوند که درانها زوج‌های تبهکار نوزادان را عوض میکنند » با زیباروبان دهکده با ناخن‌های رنگ شده همراه مالکین ثروتمندکه همسران فوق‌العاده پردبان, تمتکوتم, در سار شود را در هنن می‌گربزند . ترانه‌های گوناگون توسط آواز- خوانانی که بنوبه خود ستار گانی به حساب میا یند خوانده میشوند ودراین مخلوط جای میگیرند.

نمایش وخشونت درفیلمهای هندی جای چندانی برای پیام سیاسی پا اجتماعی باقی . ی . «مانوهارلعل بهارادواج» مدیر سازمان بخش «آشافیلم» میگوید: «ما هر گر فیلمهائی راکه مایه‌های اجتماعی دارند توزبع نمیکنيم زبرا این‌گونه آثار ازلحاظ تجارنی هميشه شکست خورده‌اند» .

فیلمهای «ساتیاجیترای» ۵۵ ساله که شهرت بین‌المللی سینمای هند مدپون‌اوست جزو . همین | ثار ناموفق بوده‌اند.

«رای» با استفاده از فقر و فاقه‌ی شدید کلکته بعنوان زمینه‌ی شاهکارها ی کم خرج خود» زندگی هندی را با واقع گرائی گزنده‌ای تصویر . میکند. تربلوژی مشهوراو - پاترپانچالی (سرود جاده) » آپاراجیتو (شکست‌ناپذیر) وآپورسانسار (دنیای] پو)» مانند اثر اخیر وی «رعد دور دست» درجشنواره‌های سراسرجهان با استقبال فراوان روبرو شده‌اند». ولی هيچ‌کدام آزاین فیلمها درهندوستان محبوبیت ندارند. منتقدی میگوید «سانیاجیت‌رای فقط فقروبدبختی هند را نشان میدهد وباین دلیل استکه او این همه رد ۱ «رای» بنام «جانا آراینا» (جنگل انسانی) در بهار امسال‌بدون‌هیچگونه سروصدا درسه سینمای

تاپوان ازنقطه نظر تولید زپاده ازحد فیلم چندان‌ازقافل‌ی هند عقب‌تر نیست. جمعیت‌جز بره درحدود ۱5 میلیون نفراست ولی درسال ۱۹۷۵ اهالی تابوان ۲۳۵ میلیون‌بار به سینما رفته‌اند -

که بطورمتوسط ۱۵ فیلم برای هرنفراست . هفت

کمپانی محلی تولید فیلم درجهت تأمین تقاضای ‏ مردم هرسه روزيكفیلم‌جدیدمیسازند وفریادهای جنگی ونوای سازها بیست‌وچهار ساعته در ۷۰ استودیوی ضبط صدای تابوان طنین‌انداز است . بسیاری زاین خیل‌فیلمها] ثار اشك‌انگیز مخصوص نوجواتان است ولی یکی ازمحصولات سال گذشته بعنی « نشانه‌ای از ذن » 26 ۵۶ عم ۸ درجشنواره کان ۱۹۷۵ جایزه بزرگ فنی را به خاطر کیفیت عالی هنری دریافت کرد. « کینگی هو» کار گردان این فیلم همان کسی است که قبلا"

صفحه مقابل :

با : «شبانا ازمی» ستاره تازه کار هندی وتحسین شده ازفستیوالهای کان وبرلین بخاطر فیلم‌های «نیشانت» و «آنکور» - «ازمی» یکی‌ازداوران پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران است .

وسطظ : «شاشی کاپور» پر کارترین باز یگ رهند وشاید دنیا #رصحنه‌ای ازیکی ازآخرین فیلم‌هایش (آنها راضیند که مخالف باشند !)

پائین : «پروین‌بابی» يك تازه‌وارد آسیائی که غرب را بش بت متوجه خود ساخته است .

ی ویر این صفحه :

با : «ران ران» (یکی ازبرادران : شاو) مرد شماره + سینمای هنک کنگک ومولد مشهورترین آثار کاراته ! ین : «سلیارودریکوئز» ستاره مشهور فیلیپین

۰ #فرافيك که صه‌های حنسن

درسال ۱۹۲۷ با فیلمی‌بنام «میهمانخان‌ی ازدها» آتش اشتیاق نسبت به فیلمهای شمشیرزنی را 2 بود . سپسر البته ۰+ قهرمان» است که کار گردان آن «نین‌شان هسی» دونار برنده‌ی جایزه بهتر ین کار گردان در «جشنواره

فیلم اسیا» شده است .

هماهنگگ کردن بازیگران وتجهیزات بی- حدوحساب «۸۰۰ قهرمان» برای کار گردان‌فيلم کاری طاقت‌فرسا بود ومسائل ومشکلات بنحوی محسوس فراوان بودند. گاهی اوقات سربازان «کومین‌تانگ» که نقش سربازان مهاجم ژاپنی را داشتند نمی‌توانستندلخندهایاحمقانه‌خودشان را ازاینکه نقش دشمنانشان را آبازی میرکت از

چهره‌شان یز دایند. فزدسش دزر؟ کی دیگر خلوت- 0 شهر « کائوهسیونگ» بو که درسکانسهای خادیهی ق شان‌های رما ععت رام فافقته رای هی ارصیچته‌های اشعار هی آن تی» واقعی مورد استفاده قرار گرفت که قدرت تخریبی آن بیش ازاندازه لازم بود ودرنتیجه پیش‌ازانمام فیلمبرداری ۳۰ نفزرهسپار بیمارستان شدند. فیلیپینی‌ها نیز درست درآن سوی آبراه . سینماروهای متعصبی هستند» آنها ۲۰ درصد ی ورف ۱0 فقط در «مانیل» هرروز درحدود نیم میلیون نفر به سینما میروند. با وجود این فقط بك سوم فیلمهای نمایش داده شده در دهه گذشته تولیدات و مت ات ای تتاتون مارا چنان کیفیت‌بدی‌بودند که قدرت رقات بافیلمهای وارداتی را نداشتند آثار وارداتی عبارت بودند از فیلمهای کانگستری » وسترن‌های ایتالیائی » محصولات عظیم هالیوود مثل «آسمان‌خراش جهنمی» وفیلمهای «کونگ‌فو»ی هنگ‌کنگی.

مد ان ال ای هه بت بو فیلم در «فیلی‌پین» تهیه میشود. فیلمهای پورنو- را ابی‌بر ده نشان میدهند تا نا تشافت هستند ریت

۳ آنها را بسته است . درنتیجه این‌فیلمها فان نار تاصطاا واه دادهاند که بطرزی واقع گرابانه ولی‌کمترشهوانی با سکس روبرو میشوند. درعین‌حال‌فیامهای‌قدیمی ساخت کشو رکه مملو ا ز کشت و کشتار وخونربزی‌بودند چایشان را به فیلمهای پرحادثه‌ی شمشیرزنی داده‌اند. مشوق اصلی این سبكث نوین «رامون رویلا» ٩ع‏ ساله » يك بازیگر - تهیه کننده - کار گردان است که متخصص فیلم‌هائی است که درباره قانون شکنان ساخته میشود . يكك بازپگر» نههکننده وکاز کردان معروف دیگر «جوزف

استرادا» ۳۸ ساله‌است که درضمن شهردار «سان- ‏

خوان» نیز هست. يك‌همه کاره‌ی‌دیگر «فر ناندوپو » ۳٩‏ ساله‌است که بتا ز گی‌قرارداد بازی‌درفیلمی‌بنام دون واه سانگک» را امضاء کر ده‌است. او دراین

فیلم نقش «فردیناند مار گوس» را داردکه طی جنگ دوم جهانی بعنوان يك پارنیزان جوان قهر مانانه درمقابل ژاپنی‌ها مقاومت میکند.

« تایلند » نیز موج تازه‌ای ارف جوان را معرفی کرده‌است . «پاتراوادی سوتیر ایرات» آ کتریس - نویسنده - تهیه کننده‌ی ۲۸ ساله که يك تازه وارد با استعداد وزیباست فیلم جسورانه‌ای بنام «بازی‌ها» ساخته است وداستان آن درباره سه نفرست که دريك ماجرای عشقی دوجنسی گرفتار شده‌اند. بسپاری ازفیلسازان جدید تابلندگرچه بی‌تجر به وفاقد پشتیبانی مالی کافی هستنف میهد میکوشنت ات۱۳۱۰ جوانتر کشورشان را بزبان سینمائی ببان‌کنند. دوربین] نها بااحساس‌همدردی روی‌سائل‌داخلی تکیه میکنند: ترس ووحشت ناشی ازجنگ‌های . چریکی وقربانی‌های آن » مسْله‌ی روسپی‌های کم سن‌وسال ویأس‌ونومید ی کشناورزانی که مالك زمین‌هایشان نیستند.

چشم گیر ترین جنبه‌ی فیلمسازی‌تایلند خود فیلمها نیستند پلکه آ گهی‌های مربوط بهآ نست . در «بانکوك» نخته اجلان‌های عریض وطویل » هیو لاهائی عجیب وغریب را که مار دورشان‌حلقه زده وبالای سرزنانی باشک‌های دریده اپستاده‌اند ودرهمان حال بمب‌افکن‌ها درپس زمینه بمبهای آتثزا میافکنند» نشان میدهند. این نقش‌های دیو اری غولآساکه احتمال‌دارد چهل هزار دلار خرج برداره ومستازم کار ۳٩‏ هنرمندباشد زمانی دور انداخته میشدند ولی حالااین‌نقش‌ها نا گهان جنبه‌ی آثار هنری را پیدا کرده‌اند وموزه‌های اروپائی دربدر دنبال آ نها میگردند.

یکی ازنقاشان طراز اول پوستر بنام «سومبونساك نیوسیری» .اکنون با نام مستعار «پيك پوستر » بصورت بزر گترین تهیه کننده‌ی تما مرامنه است .. آخرین فیل ۳۱۳۰۲ «زیادی‌های آمریکاشی» به بررسی مشکلات کودکان رها شده‌ای هی داز درکه فرزندان سربازان سیاهپوست آمریکائی درتابلند هستند.

دراین اوضاع واحوال »هنک کنگک بجای پرداختن به‌این گونه فیلمهای جدی به محصولات پولساز روی] ورده‌است . صنعت فیلم این‌ستعمره به برکت وجود يك‌چینیافسانه‌ای بنام «ران‌ران شاو» که موفق‌ترین تهبه کنندهی سای حت شرقی است » به صورت يك صنعت سالم درآ من است. کمپانی«شاو برادر زلیمیند» يك‌امپراتوری سینماگی چند میلیون دلاری است وه در صاخب پارك‌های تفریح » مراکز خربد و ساختمان‌های بز رک نیزهست .

«ران‌ران» میکو بد : «من وبرادرم همه چیز هستیم» ولی این «ران‌ران» است که فیلمعا را مینازد واداره امور را درهنگ کنگ بعهده دارد وبرادر کش در «سنگاپور» ب رکارها

نظارت دارد . فیلمهای برادران شاو » نهیه شده

۳۳

درشهر سینمائی شاو » فیلمبرداری شده بطریق شاوسکوپ کال ونمایش داده شده درسالنهای کی وراه منت هزار نماشار وا ازهنگی کنکی تا «جا کارتا» به سینماها میکشانند. پعلاوه دهها هزارنفر دیگر درمحلات چینی‌نشین سراسر دنیا این فیلمها را می‌بینند.

تهیه فیلمهای شاو معمو لا" بین ۳۵ روز تا سه هاه وقت‌میگیرد وهزبنه‌ی‌هر کدام ۳۰۰,۰۰۰ دلارست . این فیل‌ها هیچوقت سرصحنه صدا - پرداری نمیشوند بلکه یعدا به زبان‌های انگلیسی, فرانسه » ایتالیائی و کانتونی با «ماندازین»دوبله میشوند. گاهگاهی «ران‌ران» يك فیلم بالنسبه پرخرج مثل «ملکه‌ی ببوه» را تهیه میکند که اکنون درمرحله‌ی آماده شدن برای صدور به آمریکا واروپاست وبازیگری بنام «لیزالو» که درانران» اورا ازد کالیفرنیا» آتورده استه دراین فیلم بازی میکند. فیلمبرداری «ملکه‌ی بیوه» هشت ماه وقت گرفت وهزینه‌ی آن بالغ‌بر يك میلیون ودویست هزار دلار شد.

در کشورهای دیگر آسیای جنوب شرقی تولید فیلم آ نقدرها نیست که اشتهای شدید محلی را ارضا کند. «اندونزی» سال گذشته فقط 0 فیلم تهیه کرد وتعداد فیلمهای وارداتی این کشور درحدود ۰+ نا بود . تولید کشور «مالزی» ازاین هم کمتر است جر کته ردولت اخبرا برنامه‌هائی را برای ابجاد يك سازمان ملی فیلم اعلام کرد. در «برمه»ی سوسیا لیست‌تمام سالنهای سیئما ملی شده‌اند . دراین کشور ۱۱۰ کمیانی

تو لیدفیلم خصوصی وجود دارد ولی فقط ده‌تای"

آنها دارای دوربین متعلق بخود هستند جنوبی سال گذشته ٩6‏ ملودرام تهیه‌ کرد ولی

این فیلمها چنان کم ارزش هستندکه بعید است خارج ازکشور به نمایش درآیند با اينکه حتی درداخل کشور نیز بطوروسیع نشان داده شوند.

تماشا گران کره‌ای چنان‌ازفیلمهای داخلی‌روی-

گردان تشه انب وچنان‌به تلو ی زیون رویآورده‌اند

که در دوسال گذشته ۳۵ سینما محنور «به تعطیل

کرادان شد‌ند,

درژاین که ی پرچمدار فیلمهای درخشان بود اوضاع حثی ازاین هم بداثر ات فیلمهای هنری حالا نسبتاً نادر هستند وحتی] ثار تجارنی نیز به وضع بنی دچار شده‌اند. جنگل آنتن‌های تلویزبون‌که بام‌های «تووکیو» و «اوزاکا» را پوشانده‌است بیش ازهر آماردیگری اوضاع ناساعد سینما را نشان میدهد. درهر خانه‌ی ژاپنی عمالا" يك دستگاه تلویزیون وجود وجود دار وامار حاکی ازایست که ۰ درصد ژاپنی‌ها ترجیح میدهند که برای دیدن فیلم از خانه‌ها یشان خارج نشوند. ند تیحه این رادم زخنی ان درحدود +ممو سینما از ۷/۵۰۰ سینمای ژاین تعطیل شده پا به محل بولینگی وسوپرمار کت تبدیل شده‌اند. از ۳۳۳ فیلم جدیدیکه سال پورنو گرافيك‌بودندکه با نور صورتی وبطریقه‌ی محو فیلمبرداری شدداند ومعر وف به «پینکی» "ولمز۳" هستند. باقی فیلمها آثاری پرحادثه وپیش‌با افتاده مانند« امواج سهمگین»و کمدیهای پرماجرای متمر کر روی زنددگی روزمره مثل «لات‌هایکامیون» بودند. اين فلا باب‌طبع نوجوان‌ها هستند که امکانات رومانتيك سالنهای تار بات را کشف کر ده‌اند. بت نونع حد‌ید دپگر فیلمهای واقع گرایان‌ی مستند درباره جنگ جهانی دوم است که فیلمهای یی زونه فیلمبرداران امریکائی وژاپنی گرفته‌اند مورد استفاده قر ار میدهد.

دنیای سینمای ژاپن درسالیان اخیر عمیقاً دحا تعت شده است.. دار وزکا زان دذشته اه فیلمساز بزرک ژاینی «باسو جیرواوزو» /

ه نماتی ازيك «پورنو»ی ژاپنی موسوم به «تشك انسانی»

۳

«اکیرا کوروساوا» و «کنجی میز و گوشی» فیلمهائی چون «داستان تو کیو» » «راشومور و «ا و گنسو مونو گاتاری» جوایز جشنواره‌ها را درسر آسر دنیا میبر دند. حالا «کوروساوا»ی ب ساله » تنها بازمانده‌ی این سه نفرء بعدازچه سال کار و دواسکار (راشومون ۰ درزواوزالا/" بیکارست . فیلم اخیر داستانی‌درباره يك شکار استکه با سرمایه روس‌ها درسیبری ساخته شد, امروزه نهیه کنند گان « کوروساوا» را که‌احتما داره تمام بازیگران‌را روزها دريك هتل‌نگهدارو ومنتظر يك آسمان بدون ابرمناسب ماد لازم ندارند. سرمایه گذاران ژاپنی ترجیح میدهزد فیلمهای ارزان‌قیمتی بسازند که باب طبع عامه‌ی مردم است 8 درحال حاضر تعدادی‌کار گردان جدید و جدی‌درژاپن‌هستند که غالباً بخاطر فقدان‌پشتیبانی مالی قادر به انجام کاری نیستند. انها ازسنت‌ها کناره گیری کرده‌اند وبه‌مسائل‌امروزی‌میپردازند فیلمهای آنها ازنقطه نظرسیاسی دارای صرا< پیشتری است ۰ «ناکیرا اشیما» تم سال ۳۳ سیمای برجسته است وفیلم «تشریفات» او زاین

تج است . نفر دیگر «ماساهیر و شینو ۲ 0 ساله است که فیلم «خود کشی‌مضاعف» وانار دیگرش پا دیدی نبهبلیستی بی‌عدالتی انسان را سبت به انسان تصوبر میکنند. با وجود این «کوروساوا» نسبت بهآپنده سینما درکشورش بدبین است آو به خبرنگار «تایم» درتو کیو گفت «دولت ما علاقه چندانی به سینما نشان نمیدهد و کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی ما برای ساختن فبلمهای خوب پول کافی خرج نمیکنند» . آسیائی‌ها بخاطر بورش تلویزیون دچار بدیینی شده‌اند. «رپموند چو» یکی‌ازمعتبرترین فیلمسازان هنگی کنگی درحال حاضر اغلب برای ‏ بازاره‌ای غرب فیلم میسازد . او میگوید: ‏ «تلویزیون درآمریکا وژاین کارش را کرده‌است وحالا نوبت بقیه‌ی آسیاست» . این موضوع ». دقیقاً » همان خطری است که صنعت سینمای‌استا | کنون‌با آن مواجه‌است : انتقال‌مداوم تماشاگران وبعد بازیگران ازسینما به تلویزیون 9 درمورد آینده عبهم سینما طی پیست ودومین ‏ جهنواره سینماتی آسياکه دراوایل ماه ژوئن " در«پوسان» واقع درکره جنوبی برپا گردید " کاملا" مصسوس بود . با همه‌ی اینها » اوضاع سینما چندان هم بد نیست . تهیه کنندگان باتوجه ۱ به این ام رکه تلویزبون مثلا" درهندوستان فقط محدود به هفت شهر است تاحدودی‌تسلی میيابند. اندوتزی با ك دستگاه تلویزیون برای هر ۲۷۰ ۰ نفر باك بازار مساعد باقی میماند ود کشورهای . احپب ‏ / ۵ ۳ میلیون‌ها سینماروی مشتاق وجود دارد .

9

|۱۳

«لوئیس بوتوثلی» ازپذیر خن علی قامه‌ی فعالیت خود درمورد ساختن چهار فیلم دراسپانیا درخلال‌سا لهای ۱۹۳۵ و ۱۹5 -«دون کوئنتین عبوس» ء «دختر خوان_سیمون» » «چه کسی مرا دوست دارد ؟» و «نگهبان » بیدار باش» هميشه | کراه داشته‌است. او درمصاحبه‌ی معروفی با «آندره بازن» و«ژاك دونیول والکروز» (کاسه دو سینما » ژوئن ۱۹۵6) گفته است : «بعد من با همکاری پکی ازدوستانم «ریکاردو مب تیه چند تلم کر چهارنا فیلم نود » آنها بهیچ وجه واجد ارزش نبودند ومن حتی نمیتوانم نامشان‌راهم بخاطر بیاورم . سپس جنگ داخلی اسپانیا شروع شد». « ریکاردو اورگوئیتی » در سال ۱۹۲۹ «فیلموفونو»را تأسیس کرد . او در آن موقع صاحب يك ایستگاه رادیو بنام «بونیون رادبو» بود که درسال ۱۹۲۵ ایجاه کرادم بود وحالا میخواست ازتغیبراتی که فکر میکرد باظهور صوت درساختمان سینمایدیدا رخو اهد شد بهره - برداری کند. «فیلموفونو» برای واردکردن وتوزیع فیلمهای ارزنده‌ی خارجی خلق شده‌بود. باین ترتیب آثار کلاسيك سینمای شوروی و فیلمهای «پابست» در دوران دیکتاتوری «پریمیو دو ربورا» برای نخستین بار دراسپانیا به‌معرض نمایش ؟گداشند شدند ۰ اور توسی» نماینده‌ای بنام «خو آن پیکوثراس» در پارپس

از ؛ راجرمور یمود

ترجمه : عبدالله تربیت

تماس برقرار میکرد . ۱ ی «فیلموفونو» مدیر بهترین گروه سالنهای سینما در «مادرید»‌شد. کار او گذشته ازتشخص بخشیدن به‌فیلمهائی که وّارد میکرد » به‌وی توانائی داد تا سطح فیلمهای نمایش داده شده دراسپانیارا بهتر ی ودر نتبحه سهمی درآموزش مردم داشته‌باشد. (اين بی‌شباهت به‌ کار پ‌درش نبودکه درسال ۷ روزنامه‌ی لیبرال «ال سول» را بنيادنهاه و کسانی مثل «اونامونو» » «اورتگابی گاست»» «مازتو» و «یرزد آبالا» که به تجدید حیات فرهنگی اسپانیا اعتقاد داشتند جزو همکاران دانمی ان بودند) «اور کوئیتی» همجنین پس‌از مالاقاتی‌تصادفی بایکی ازنمایندگان«و الت‌دیزنی» درپاریس سال ۱۹۲۹ که بنحوی باورنکردنی هیچ خریداری دراسپانیا نیافته بود توزیعب کنندهجن اسپانیانی «دیزنی» شد . «انرباك هره روس» کولاژیست و کارتونیست که مسئولیت تبلیغات «فیلموفونو» را بعهده داشت بخاطر میاآوردکه کارتون‌های «دیزنی» بدلیل کیفیت هنری آنها درپایان برنامه وبعد ازفیلم اصلی گذ‌اشته‌ميشدند. باین‌تر نیب «سنفو نی‌هایاحمقانه» و ماجراهای او لیه «میکی‌ماوس» کی برای جبران زبانهای مالی«او رگوئیتی» براثر نمایش فیلمهای شوروی بودند . «اور گوئیتی» همچنین

با «زیربام‌های پارس» و «میلیون» شروع به‌جبران ضررها کرد ولی «آزادی ا زآن ماست» و «چهاردهم ژوئبه» که‌واردکردن آنها نست به‌فیلمهای او لیه «رنهکلر» هزینه‌ی پیشتری دربر داشت بودند . روی این اصل «اور گوئیتن» درسال۱۹۳6 تصمیم گرفت‌ثاباتهبه فیلم به کمک آثار باارزش واردانی برود . این: فیلمها که لازم بود تا سرحد:امکان کم‌خرج باشند بایستی بدون تعارف عامه‌پسند میبودند » ولی . «اورگوئیتی» هنوز امیدوار بود که به‌تعادلی‌بین ارزشهای تجارتی وهنری دست پاید .

متامی اسلی بیدانکردن اه ۲ ۲ حرفه‌ای بود » زبرا پیش‌از جنگ داخلی اکثش کار گردانان اسپانیائی سینما دوستانی بودند که اجازه داشتند باپول تهیه کنند گان‌ها کار گردانی را یاد بگیرند . «بونوئل» » «بنیتو پرویو» و «فلوریان‌ری» استثنائی بودند» تشر وتو و «ری» دراستودیوهای پارامونت در«ژ و آن‌ویل» کار کرده بودند و «پروبو» بك فیلم درها لیوود ساخته بوه . یکپارچگی زندگی روشنفکرانه‌ی اسپانیائی درآن زمان » که‌ازمحله‌ی دانشجوبان مادرید که «ثو رکا» » «دالی» » و «بونوثل» را بهم نزدياك کرده بود ونقش عمده‌ای در ایجاد نسل ۱۹۲۷ بازی کرد منشاء میگرفت » به‌معنای این بودکه بونوئل و اورگوئیتی » هردو متولد ۶۰ دوستان مشترك زیادی دارند . انها در

۳۵

اثر ارتباط بافعا لیتهای «سینه کلوب اسپانیول»

که‌نخستین سینه کلوب اسپانیا بودوتوسط«ارنستو خیمه ن زکابالرو» ستایشگر موسولینی وسردبیر « 2 گاستالیتر اربا» ( که اشعار ومقالات بو نو ثل‌را منتر کرد) ایجاد شده بود و همچنین دراثر ارتباط با «پر و آفیلموفونو»» کلوبی‌که درون سازمان «فیلموفونو» برای نمایش فیلم‌های نامناسب برای بهره‌برداری تجارتی برپا گردیده بود باهم ملاقات کرده بودند. واين «او رگوئیتی» بودکه سالن سینمائی‌را برای نخستین نمایش «عصر طلائی» که برای مدتی طولانی تنها اش ان دراسپانیا نیز بود دراختیار گذاشت .

بونوئل برای «بر ادران وارنر » درمادرید کار ۱

میکرد ونظارت بر دوبلاژ وتولیدات مشترك را بعهده داشت . او گف ت که خوشوقت میشود برای ساختن این فیلم‌ها به «اور گوئیتی» کم کند ولی طالب يك شرط اساسی بود : ناشناسی مطلق. اگر نام او بعنوان کار گردان در تیتراژ ظاهر

میشد او «اور گوئیتی»را بحال خودش میگذاشت :

ومیرفت . اين بدین معنا بودکه باید کسی‌را پیدا کرد تا کار گردان ظاهری باشد . آنطورکه «اورگوئیتی» و «سائنز دو هره‌دیا» هردوعنوان میکنند » بونوئل به‌اين دلیل روی ناشناس‌بودنش اصرار می‌ورزید که خواست شهرت «]وان گارد» بودن خودرا به‌مصالحه وادارد . معهذا درسال ۱۹۳۲ بونوئل بخاطر تحقیر ی که سور رئالیست‌ها نسبت به‌مردم عادی ازخود نشان میدادند از نها زده شده بود . «زمین بی‌نان».که پس‌از باك نمایش نیمه خصوصی درمادرید» توسط دولتهای جمهوربخواه ممنوع اعلام شده بود پاسخی به‌ابن قضیه بود . او پس‌از «عصر طلاتی» پیشنهادهائی برای ساختن فیلم‌های تجارتی در فرانسه دریافت کرده بود ولی ازآتجائی که موضوعات باخواست وی وفق نمیدادند آنها را رد کرده بود . حالا او فرصتی بدست آورده بود تا سطح فیلمسازی را در اسپانیا بهبود بخشد و باتماشا گران زپادی روبرو گردد» هرچند او حس میکردکه حضورش در تیتراژ بعضوان کار بر دان موفقیت فیلم را نزد عامه‌ی مردم به‌خطر خواهد افکند . همچنین » این در خلال ۵0 316010 بود» همان تور دو ساله‌ی حکومت دست‌راستی که انقلاب در « آرستورباس» درا کتبر 6 ۱۵۳ توسط«لر وکس» و هتکن (حزب کاتوليك) را شامل گردید وبونوئلازنظر ایشان عنصر نامطلوب شناخته میشد» او شایدازاین میترسیب که ظاهر شدن نام او بعنوانکار گردان ممکن است اشکالات سانسوری به‌بار بیاورد . نخستین محصول فیلموفونو «دون کوتنتین عبوس» بودکه برمبنای يك کمدی شلوغ از «آرنی چس» که همتای اسپانیائی «فدو»ست فک ارداشت . کار ردان اسمی فیلم «لوئیس مار کوئینا» بود که تاآ نزمان متخصص‌صدابرداری

۳

بود . طبق گفته‌ی «اورگوئیتی» » «مارکوئینا» مسئولیت بعضی ازجزئیات‌را بعهده داشت ولی

اح دستورهای «بونوئل»را اجرا می‌ کرد ۰

فیلمنامه توسط «بونوئل» و «ادو آردوا وگارت» نوشته شد » وی در گروه نمایشی سیار «لابارا کا» که بنیان گذار و گرداننده‌اش «فدریکو کارسیا لو رکا» بود با «لورکا» همکاری میکرد. شرایط غیرحرفه‌ای موجود دراستود‌پوها . با هنرپیشگانی که درساعات مختلف خودشان را به‌صحنه‌ی فیلمبرداری میرساندند و فیلمبرداری

احبارا تاپاسی ازنیمه شب ادامه می‌بافت » توسط

پونوئل تغییر یافت . ا و که رسماً تهّیه کنندء‌ی اجرائی ابن فیلم‌ها بود يك برنامه‌ی کار هشت ساعته در روز تعیین کردکه اوقات صرف غذا نیز مشخص ومعین بودند و روی وقت‌شناسی تا کید میکرد. بازیگران‌قبل‌ازشروع فیلمبرداری ب‌بار صحنهرا تمربن میکردند و وفاداری ه‌فیلمنامه که مر آن زمان چندان موزد توجه‌نبود کاملا" رعایت ميشد . هرصحنه ففط یك‌بار گرفته

باپن ترتیب «بونوئْل» سرمایه‌ی «اور

آکوفیتی 6 نجات داد » ختی قسمتی از بودجه بد:

بسپار اند فیلم‌راهم به‌او بررگرداند وشروع به‌تکمیل کارآئی يك گروه فنی‌کردکه برای فیلمهای بعدی‌هم ثایت ماندند » «بونوئل» بخاطر فقدان تخصص درصنعت فیلمسازی اسپانیا درآن زمان » مجبور بودکه به‌همه آموزش بدهد. روش کار «بونوئل» در استودپوهای شظ]0 در «سیوداد لینی‌یل» واقع درحوالی مادرید که او بعدها برای ساختن «ویریدیانا» به‌آنجا با زگشت» حیرت برانگیخت » باوجود این درعرض يك ماه فیلم به‌پایان رسید . فیلم درسوم اکتبر ۱۹۳۵ در یکی ازبترین سینماهای «گران‌وبا»ی مادرید هعتمسه 1 ع متعملوط - که البته تحت کنترل «او رگوئنتی» بود افتتاح شد » همان ماهی که در آن «کیل‌روبلز» مصاحبه‌ی افانه‌ای خودرا با «اشتر ی رکت» انجام داد » درآن هنگام دو لت ار رابت ۱ «شیطان يك زن است»را بخاطر صحنه‌ای که‌در آن يك گارد ملی بقصد توهین به‌نیروهای مسلح او اه مر ۱ سراسر دنیاً متوقف کند . همچنین درهمین ما

بودکه دولت «لر وکس» به‌دنبال ی

0ع2تاد۳ سقوط کرد .

«دون کوئنتین عبوس» که «هره‌روس» ۳ بعنوان «بك فیلم ازمادرید باریتم هالیوود» معرفی کرده بود هم بااستقبال عامه روبرو شد و هم منتقدین آنرا پسندیدند . منتقدین بازسازی پاك خیابان و سکانسی دراواسط فیلم‌را که ترانه‌ی تیتراژ فیلم درآن اجرا ميشد ستودند » دراینجا نتیجه مورد نظر باتدوین ماهرانه‌ای ایجادشده بسودکه میبایست جای «کرین»راکه هنوز در

استودیوهای اسپانیا ناشناخته بود بگیرد. فلم ]نطو رکه «فر انسیسکو آراندا»‌در کتاب «لو

نمای ۱6 : مارا روی يك نیمکت عموم . می‌نشیند . کنار او يك کارگر مشغول خوردن غذ! ازظرف ناهارش است . او با گرسنگی به 1‏ تاه 3

" نمای ۱۵ : صفی ا گدابان دريك غذاخوری ‏

کاسه دارند. نوبت اوست. مرد ی که غذارا تقسي میکند میگوید : کاسه تو کجاست ٩‏ - من کاس ندارم ‏ «پی کاسه » بی‌غذا . حواست جمع باشد

وگرنه میمیری . نفر بعدی». او به‌نفر بعدی در

نمای ۱۱ : مك خیابان . ماربا م۳ گنای است . 73

نمای ۱۷ : خارج از کلوب شبانه . 8

نمای ۱۸ : دیزالو به‌داخل . اتاق قمار .. مشتریان سر يك میز سرگرم قمار بازی هستند ..

ژتون جمع‌کن میگوبد : ۰۷۲۹ قرمز ۰ هیچ . بعدی ۱» 1

دومین محصول «فیلموفونو» بنام «دختر . خوآن سیمون» برمبنای يك نمایشنامه عامه ۳ قرار داش ت که آن‌هم بنوبه خود براساس ترانه‌ای بودکه يك کشیش ساخته بود و «آنخلیلو»‌ی آوازه‌خوان آنرا درسراسر اسپانیا بشهرت رسالا بود . نویسنده‌ی نمایشنامه : «نم زیوسوبره ویلا». فیلمنامه را نوشته » دکورها را طر ۳۲۲ و کارگردانی‌را آغاز کرده بود . «سوبره‌وبلا , یاک آرشتکت بودکه دو فیلم «آوان کارد» ملتاجع5 م56 ۳1 (۱۹۲۰) و «بسوی‌هالیووه ‏ مادریدی» (۱۹۲۷) را نوشته و کار گردانی . کرده‌بود. فیلم اول او آمیزه‌ای‌ازفیل« ۳

اکسپرسیونیسم آلمان و کمدی سبك بشمارمیامد. ۱

«سوبره ویلا» استعداه داشت اما فاقد تجربه‌ی 3 لازم برای کار کردن وسازمان‌دادن‌در يك‌استودیو ح بود وطی يت هفته فقط توانست دو صحنه‌بگیرد ۲ «اور گوئیتی» و «اوگارت» از بونوئل تقاضا ۱ کردند مداخله کند » و او این کار را کرد» وبرای . کارش بعنوان کار گردان دستمزد اضافی در ۳ داشت. او بدلیل ابتلاء به‌سياتيك درتهیه مقدمات ۲ این فیلم نقشی بعهده نگرفته بوه . «سوبره‌وبلا) , که‌ازنظارت بونوئل ذل‌خوشی نداشت کناره گیرگ ۱ کرد وبك هفته وقت بدون‌هیچگونه فیلمبردادی ‏ سپری شد . طبق‌کنت‌ی «حوزء ۰ ۳ دوهر هدیا »چیزی که انفاق افتاد باین صورت‌بود:

«من‌به‌استودیوهای«روپ‌تنس» رفتم‌وبکی ‏ از هنگسازان بنام «رماچا»‌قبلا" موقعیت‌را برای من تشریح کرده بود . او بمن گفت که مسئولیت فیلمبرداری درپلاتورا بعهده خواهم داشت ۱۶

دان حقیقی بونوئل خواهد بود . من گفتم که ازاین کار خوشحال میشوم زبرا میخواستم

اند بسن داده‌اند میلفی نیز پرداخت کنم . بت 6 نهآ نها به‌تو پول خواهند داد .9۰

پوند بود) و بخاطر يك هفته تعویق در فیلمبرداری پرداخت پول بیشتر میسر نیست . ید او گفت که آیا میتوانم بعدازظهر همان روز فبلمبرداری‌را شروع کنم ومن گفتم که اول باید صورتم‌را اصلاح کنم . اولین صحنه‌ای که من گرفتم رقصی توسط « کارمن آمایا» بود . اپن کار د رکلوب شبانه‌ای واقع درپشت «پلاسیو دو لا موزیکا» درمادرید صورت گرفت . 3

من هرروز قبل‌از شروع کار بونوئل را میدیدم و او دقیقاً به‌من می‌گفت که فیلمبرداری هرصحنه چگونه باید باشد . من نظارت بر فیلمبرداری درپلاتورا بعه‌ده داشتم ۰ بونوئل عصرها فیلم‌های برداشته شده‌را میدید و تمام کارهای تدوین‌را انهام میداه نا او در فیلمنامه‌هم دست.داشت.- او کرچه درفیلمبردازی دخالت مستقیمی نمیکرد ولی درواقع او بود که فیلم را ساخت

. «خوزه لوئیس سائنزدوهرهمدیا» پسرعموی «خنوزه آنتونیو پریمودوربورا» بنیان‌گذار «فالانژ» درسال ۱۹۱۱ متولد شده بود . او در سال ۱۹۳6 نخستین فیلم خودرا تحت عنوان «پاترپشیو به‌يك ستاره نگربست» نوشته و کار | لگردانی کرده بود» این نضستین فیلمی بو که دراستودبوهای متعلق به«سرافین بالستروس» که درضمن فیلمبردارهم بود ساخته شد . فیلم درباره ماجراهای مضحك وغم‌انگیز يك‌فروشنده‌ی‌شیفته سینماست که دريكك خرازی فروشی کار می‌کند " و ما بوسیله‌ی يك حرکت افقی درامتدادپیشخوان " که فروشندگان وپشت سر زنان خربدار رانمابان او سازد بااو آشنا میشویم ."که علاقمندست ود پاک ارو مرف یگ ها بخاطر خرابکاری‌که بار میاآورد بخت و اقبالش

لاکاسا) موافقت میکندکه به‌آزمایش او توجه اکد و فیلم با دپاترشیو» که دندان‌های تازه گذاشته ودربك فیلم نقش جوان اولرا درمقابل ستاره فوق بازی میکند به‌پایان میرسد . پاتریشیو نخستین نقش سینمائی «آنتونیو ویکو» هنرپیشه تّاتر بودکه درنقش‌های بعدی خود تاشروع‌جنگگ داخلی يك «مرد کوچك» خرده بورژو را تصوی کرد » سیمائی چاپلین‌وارکه از میان قشرهای اجتماعی جمهوری دوم عبور می‌کند . فیلم دراصل بك پایان چاپلین‌وار داشت که «پاتریشیو» به‌مغازه خرازی فروشی باز کشت واین رجعت باعت‌ميشد که احترامش نردهمکاران بالا پرود . معهذا يت پابان غیر نجارتی پرای

را ازدست میدهد . سپس يكث ستاره (روژیتا .

بالا : نمای ازفیلم «دان کوئینتین عبوس»

پائین (راست) : نمائی ازفیلم «پاتریشیو به يك سناره نگریست» - پائین (چپ) :

فیلمبرداری «پاتریشیو به يك ستاره نگرپست» .

«سائنز دوهره‌دیا» و ا کیپ

يك فیلم غیر نجارتی ازنظر تهیه کنندگان ابلهانه بوه» بنابراین پایان فیلم تغییر یافت . موضوع اجتماعی اين فیلم درفیلم‌های‌قابل توجه دیگر جمهوری دوم نیز انعکاس دارد» مثلا در 02-206 1۷017200 اظ (ادگار نویل ۳۵) و دهز2ظ دمنسبظ_ (پدرو پ و که ۱۹۳۷) فیلم درضمن صحنه‌های کميك درخشانی دارد : مثلا" کاره‌ای عجیب وغربب «پاتربشیو» در استودی و که درآنجا يك کنسرت ار کسترسنفونيك را خراب میکند وبا ظاهرشدن ازپشت‌صخره‌های مقواپی » فیلمبرداری يك صحنه دونفره به‌سبك «جانت مکدونالد» و «نلسون ادی»را که روی پك کشتی میگذرد بهم میریزه . همانطور که «سائنز دوهره‌دیا» گفته است این فیلم «نشانه‌ی ۲ گاهی آزچیزی درخارج از اسپانیا , دراروپا » بودکه درآن زمان بندرت مبحورده ۰ گرچه فیلم آقلیدی از آثار «ارنست لوبیچ» و «رنه کلر» است ولی با درنظر گرفتن‌موقعبت سینمای اسپانیا درآن دوره شخص باداظهار نظر «لور کا» در باره‌فیلم 1۳2۷1652" ص) (دهصام۷ . - (ع۱۹۳) ساخته‌ی «هاری دانادی‌دار است» میافند : «فیلمی چنان دلتشین وزیبا که بنظرنمیرسد اسپانیائی باشد». «پاتربشيوبه‌يك‌ستاره نگرست» درآ وریل ۱۹۳۵ درمادرید رو پرده آمد . فیلم بانظرات اننقادی موافق روبرو شد و لی فقط مدت يك هفته روی پرده ماند. «سائنز دوهرهدیا» توضیح‌میدهد که‌مردم «فو لکلوریکو» (فلامنکوی عامه‌پسند) را ترجیح میدادند . چهار سال دوره جمهوری دوم برای اروپائی کردن ذوق عامه‌ی اسپانیائی کافی نبود ی «فوتدلوریکو» ود که «سائنز دوهره‌دیا» همراه بونوئل روی آن کار گگراده . «دختر خوآن سیمون» يك 1:02001212 بودکه‌از «بومارشه» و «پروسپر مریمه» تأثیر میگرفت» يك‌ملودرام‌درباره کولی‌هاوخوانندگان فلامتکو ۰ يك نگاه فرانسوی به‌پانیاکه میان اسپانیائی‌ها مقبولیت یافته بود. «هره روس» درباره آن چنین تبلیغ کرد : «دختر خوآن سیمون» مانند مسوسیقی «مانوئل دوفابا» با مصحنن0) 0ععصحجصم1 « لور کا » است : عظمت ازریشههای قامیانه ترچشمه میگیرد.. طبق گفته‌ی «آراندا» بونوئل کوشثی در جهت زاین فرآزدادها بتمل نیاوره بلکه آنهارا تشدید کرد » مثلا" از « کارمن آمایا» خواست نا سبكگ رقتیدش‌را پفاغراق بکشاند . خود بونوثل هنگامیکه« ] نخلیلو » یکی از نر انه‌ها یش رامیخواند دريك صحنه‌ی زندان ظاهر ميشود و دبوارهای سلول باعلاثم داس وچکس پوشیده است . «او رگوئیتی» در ۱۰ دسامبر ۱۹۳۵ فیلم را افتتام "کر د» درهمین ماه ماجرای «نومبلا» »

۳۸

دای فرار هی مر و ات نظامی درمرااکش روی داد که شهرت «لرو کس» را بیش‌ازپیش مخدوش کرد وبیست وشمین بحران دولتی جمهوری‌را موجب گردید . فیلم بطور همزمان درچهارده سینمای مادربد روی پرده آمد واین کاری بوه که توزیع کنندگان معمولی‌را هراسان کرد » برای اولین‌بار يك‌فیلم جدید میتوانست دربك روز هم دريك سینمای شيك وهم دريك سینمای محله‌ی کار گرنشین به‌معرض ماش گذاشته شود. فیلم موفقیت‌فراوانی یافت وتنها فروش موسیقی آن هزینه‌ی تهیه‌اش را جبران معهنا منتقدین که‌ازمنظورهای بونوئل بی‌اطلاع بودند آنرا مبتذل خواندند .

«سائنز دوهره‌دیا» سپس «چه کسی مرا دوست دارد ؟»را ساخت . «اور گوئیتی» فیلم‌را «نه‌چندان جالب توجه» توصیف میکند که صر فا برای مشغول نگهداشتن گروه تهیه ساخته شد زیرا «نسگهیان » بیدار باش ۱» هنوز آماده فیلمبرداری نبود وهمچنین هدف بهره‌برداری از کودکی بودکه بتازگی دريك مسابقه هوش رادیوئی جایزه‌ای دربافت کرده بود .

«سائنزر دوهره‌دیا» این دفعه چندان تحت کنترل بونوئل (که بازهم همراه «او گارت» مسئولیت فیلمنامه را بعهده داشت) نبود زیرا بونوئل وقت‌خودرا صرف ماده‌نمودن «نگهبان . بیدارباش!» میکرد. او با «دخترخوآن سیمون» لیاقت خودرا شان داده بود و «چه‌کسی مرا دوست دارد ؟» تنها در عرض سه هفته در

استودپوهای «بالستروس» فیلمبرداری شد .

«نگهبان ۰ بیدار باش!» مانند «دختر خوآن سیمون» در استودیوهای «روپ تنس»

«چه کسی مرا دوست دارد »٩‏ نخستین فیلم اسپانیائی بود که به‌مسئله‌ی طلاق میپرداخت» قوانین طلاق جمهوری در ژانویه ۱۹۳۷۲ صورت اجراثی بخود گرفته بود . نفش کودك اپن‌ازدواج کت توسط «ماری‌ثره»ایفا شدکه «هره‌روس» اورا بعنوان «شرلی تمیل اسپانیائی» موردستایش قرار داده بود . احساس میشد که این فیلم‌درسطح آثار قبلی نیست ومورد استقبال چندانی‌هم قرار نگرفت.. « چه‌کسی مرا دوست دارد ؟ » این بداقبالی‌را آوردکه در ۱۱ آوریل ۱۹۳۰ یعنی همان روز ی که«مورنا کلارا» اثر «فلوریانری» رزوی رده اعد افعای شند ‏ درافیل احه «ایمیر بو آرچنتینا» تنها ستاره‌ای که سینمای اسیانیا آفریده بود و کمدین بزرگی «میکوئل پتگرای» شر کت آذاشتید در شالیت فرا از فستییر ای «پر بمودور بورآ» ۰ ممنوع شدن جلسات فالانژ وتیرراندازی به‌روزنامه‌فروش‌ها توسط گروههای سیاسی رقیب » مردم مایل بودند که با تماشای‌يك کی ی ری ات سکانس «بازبی‌بر کلی» در حیاطی واقع در

«سویل» بود ازهول وهراس زندگی روزمر فرارکنند . درمقابل این تصوبر خشونتبا حکومت چندماهه‌ی جبهه ملی بود که «بونوئل» ‏ فیلمی‌را که قرار بود آخرین محصول فیلموفونو . باشد , دردست گرفت ۰ «نگهبان» ببدار باس ۱۲۱ نیز و نمایشنامه‌ای از «آرنی‌چس» قرار داشت وبازهم «] نخلیلو» درآن بازی میکرد ۲ او دراین فیلم بهترین نقش خودرا ارائه داد , بونوئل دوست خود «ژان گرمیون»را از پاربس به‌مادرپد دعوت کرد تا کار گردانی فیلم‌را بعهده بگیرد . گرمیون قبلا" درسال ۱۹۳ فیلم «زن غمگین»را دراسپانیا ساخته بود » واين برای . اولین‌بار بودکه فیلموفونو بك فیلمساز مشهور اروپارا برای کارگردانی دعوت میکرد . باین ثرئیب بونوئل دخالت چندانی در کارها نمیکرد وق ی «او رگوئیتی» فقط بث همکاری دوستانه با« گرمیون» داشت . فیلمبرداری در فوربه ۰۱۹۳ ماه پیروزی انتخاباتی جبهه ملی تحت رباست «آزانیا» » آغا زگردید. اما این‌فیلم ‏ وفیلم‌های دیگر فیلموفونورا بهیچ‌وجه نمیتوان به‌جبهه ملی وابسته داشت . ساختن این ک وه فیلم‌ها دراسپانیا باید به‌بعد ازشروع جنگ داخلی مو کول‌ميشد که .0.0.1 فیلم 16ط2مآنهتاهون (فرناندو میگنونی ۱۹۳۷) راکه يك کمدی آنارشیستی بسباك آثار «رنه‌کلر» بود ساخت . معهذا این فیل‌های «فیلموفونو» وآثار دیگری که درخلال جمهوری دوم » بخصوص در طول ‏

جنگ ک اداخلی » » تهیه شدند شاید پلی میان چاپلین ‏ و کیتون » رنه کلر و نتورئالیسم ابتالیائی باشند.

اور گوئیتی «نگهبان » بیدار باش ۱» را بهترین محصول «فیلموفونو» میداند و مدعی است که این فیلم در ردیف آثار اروپائی جای ۱ داشت . باوجود این نام «گرمیون» از تیتراژ" ۱ حذف شد زبرا خود بونوئل احساس میکردکه ۰ اين فیلم درشآن شهرت کار گردان فرانسوی ۲ نیست . همچنین شایعه‌ای هست که گرمیون‌اصرار داشت نام او ازتیتراژ حذف شود زیرا او از دخالت‌های زیاده آازحد بونوئل ناراحت بود و احساس میکردکه اوفیلم را کار گردانی‌نکرده است بلکه صرفاً حکم بك تکنیسین‌را داشته است. البته او نمیتوانست فیلمنامه‌را » مثل مورد فیلم «زن غمگین» . مطابق سلیقه‌اش تغییردهد.

درواقع« گرمیون» پیش از پایان‌فیلمبرداری مریض شد وبونوئل شخصاً کار گردانی‌را بعهده گرفت . او و «او کارت» صداهای دونفر ولگرد راکه پشت بوته‌ها هستند وهنگام عبور يك زن برهنه برایاستی در رودخانه » کلمات رركکيك برزبان میآورند دوبله کردند .

بونوئل درزندگینامه‌ی خود میگوید :

«اين فیلم‌ها درمقایسه باهمتاهای امربکائی خودشان » ازنقطه نظر هنری واجد ارزش‌نستند . ولی ازنقطه نظر اخلاقی و روشنفکرانه از آنهائی

که درهالبوود ساخته شده‌اند بدتر نیستند . 7 ربه‌ی ما بطرزی عالی پیش میرف تکه شروع جد کت داخلی در ۱۸ ژوئبه ۱۵۳٩‏ ناگهان بر نامه کار مارا قطع کرد» . طبق گفته‌ی او رگوئیتی " بیدار باش ۱» درست هنگام شروع داخلی به‌پایان رسید و اندکی بعد بونوئل و گرمیون رهسپارپاربس شدند. فیلم تا ۱۲ ژوئیه ۳۷ درمادرید نمایش داده نشد . بونوئل اثر دیگری از «آارنی‌چس» بنام مجم1۷۲ مصتنلن ۱ را نیز دربرنامه‌اش داشت ولی فیلمبرداری ازآن آمکان‌پذبر نشد . " راین‌واقعیت که فیلموفونو توسط اورگوئیتی وان «اساساً يك موّسسه باز رگانی» توصیف‌شده ای نقش عمده‌ای‌را که این سازمان در زندگی فرهنگی جمهوری دوم داشته است بیوشاند . 5 بای فیلموفونو » فیلمهائی که وارد کرد ۲ مهائ ی که ساخت » وجوه مشترك فراوانی با را دارده باه بر تانری که استعدادهای لو رکا ء ا وگارت ونفاشانی مثل بنیامین‌بالنسیا, خوزه کابالرو و پوس دولتون را متحد کرده . پکی ازهمکاران این گروه «آرتورو و کت یود که بعد‌ها کار گردان سیتما . بهمین ترنیب اور گوئیتی هم درفیلموفونو از مستعدترین افراد را جمع کرد: «اوروبون فر ناندز» نویسنده‌ایکه فیلمنامه‌ها را ترجمه وزیرنویس‌هارا آماده میکرد ۰.«فر ناندو رماچا» و «جولیان بائوتستا» که اهنگساز بودنت » «خوزه ماریابلتران» فیلم‌بردار که بعداز اتکی همراه اور کوئیتی به آرژانتین رفت ت ودرآنجا باهم دو فیلم باشر کت آ نخلیلو ساختند » و «ادو آردو ماروتو» مسئول تدوین . سیاری از آنها اعتراف کرده‌اند که از آزجوشش فرهنگی فوق‌العاده‌ای بودند که‌درطول جمهوری دوم دراسپانیا تجربه شد . بعداز ۱۸ ۲ پرا کندگی روی داد . سیر حرکت بعدی بونوئل معلوم است . ثراینجا فقط کافیست بگوئیم که او فقط درسالهای گر بودکه دراسپانیا وجهه‌ای رسمی یافت . در کتاب نیمه رسمی«تاریخ سینمای اسپانیا» (مادر ید ۴8 نوشته‌ی «فر ناندو مندزلیته» که‌درحدود صفحه دار هیچ اشاره‌ای به‌بونوئل ود . اوایل امسال «يك سک اندلسی» برای

۵ + البته نکه‌هائی حذف شده بود » ولی میتوان ۳ بطور کامل درسینماها دید .

اما «سائنز دوهره‌دیا» چه شدکه همیشه 8 شرا به‌بونوئل ابراز داشته است» کسی ومی ازدوستی موجود درجمهوری دوم‌را؛ ازوابستگی‌های سیاسی » عنوان کرده ابن یکی دیگر ازچیزهائی بو که جنگ ی نابود کرد :

ین بار ا زکانال دوم تلویزیون اسپانیا پخش .

نونک ومن ِِ بسیار خوبی شدیم »

من يك فالاتژیست بودم و او بك ترا بود . ما گاهی اوقات هنگام صبح در «با كانيك» » ث کافه بسیار شيك ودست‌راستی‌ترین کافه درمادر بد» باهم دیدار میکردیم تا درباره سیاست بحث کنیم. بونوئل دوست داشت به‌آنجا برود زبرا میگفت که آنها بهترین اسکاچرا درمادرید دارند . عصرها کافه پرا زآدمهای دست‌راستی پیرو رسم روز بود» .

این بونوئل بودکه زندگی «هره‌دیا» را نحات داد ودر" غاز جنگ اورا از «چکا» خارج کرد وبهامپانبای ناسسونالیت رسانیت

«سائنز دوهره‌دیا» دردهه چهل برتربن کار گردان اسپانیا شد واین امر برخلاف آ نچه که از روی کینه‌نوزی گنته‌اند فقط بخاطر بستگی خانوادگی او با او وریورا» نبود. نخستین فیلم او بنازباان گت داعل بك‌ کدی بام امن من مصد مط تص۸ ۰ (۱۹۱) بودوجا لب ابنجاست که بعضی ازبازبگران «فیلموفونو» نیز د رآن,شر کت داشتند . ولی نخستین موفقیت‌قایل توجه او «رازا» 1222 (۱۹2۱) نام داشت که موضوع آن از «فر انسیسکو فرانکو» بود و طبق گفته‌ی «مانوثل آزنار» سعی دارد نداوم‌تاربخی ۵ قهرمانی وجان‌نثاری بوسیله‌ی سینما بیان کند . اين فیلمی است که آشکارا ازروی مذل سینمای ۷ «سائنز دوهره‌دیا» فیلم‌های دهه چهل و را «سینمائی برای اوضاع و احوال» نامیده است » بعبارت دپگر این بمعنای سینما درفاصله سالهای ۹ تا ۱۹۵ است که طی آن » آنطور که «گابریل جکسون» درکتاب «جمهوری اسپانیا

و جنگ داخلی» حساب‌کرده ۲۰۰ هزار نفر در اسپاتبا کشته شدند . فیلم فمط‌ننجد وه فعذقص[ (۰)۱۹6۸ جزو آثار موفق بعدی اوست» يك . فیلم مطنطن که شرو ع کننده يك رشته فیلم مذهبی شمرده میشود که دراوایل دهه‌ی پنجاه سینمای اسپانیا را تسخیر کردند . بزرگترین موفقیت

.«سائتر دوهره‌دیا» پس‌از «رازا» بدون شكث

عمط مدع معصه:د۴ (ع۱۹۲) است » بث فیلم مستند که درپایان آن مصاحبه‌ای بافرانکو جای دارد .

منأأسفانه درآثار یعدی «سائنز دوهره‌دیا» مثلا" در «تاریخ رادیو» (۱۹۵0) که سه اپیزود واقع گرابان‌ی کميك دارد ولطف حضور کمدین بررکی جون «حوزه ارت تا ۱۳ میبخشد وحتی شاید در 12 06 ومالدع 1.0۶ همونتقهه: ۰ (۱۹۷۵)+علیرغم‌وابستگیعیان صنعت سینمای اسپانیارا دردهه‌ی گذشته تشکیل میدادند » فقط اثرات انددکی ازاستعدادی که وی کر پیت وهای درنخستین فیلمش شان داده بود دیده مشود ,

جدیدانر ین‌فیلماو تصنلمع:اه له عفصحمام5 نام داردکه بازی باعنوان اسپانیائی «ماجرای نیمروز» است .

همان گونه که قتل «فدربکو گارسیالو رکا» ی توق کرش اف ۱ ۳ سالهای ۱۸۹۸ و ۰۱۹۳۰ بعنی غنی‌ترین دوره فرهنگی این کشور بعداز قرن شانزدهم » به‌حساب میامد کار سینمائی «سائنز دوهره‌دیا» بعدازسال ۹ اثر عقیم کننده‌ی پیروزی ناسپونالیست‌ها را روی سینمای اسپانیا نشان میدهد » که هنوز ازاثرات آن بهبودی حاصل نکرده است .

نقل از : سایت اند ساوند

۹

«نیکلاس ری» به هنگام تهبه صحنه‌ای ازفیلم «جانی گیتار» - جون کرافورد - را راهنماتی می کند

- تو پروفسور جددبد هستی ؟

ان میک

- مطمئن نیستی ؟

چرا... مطملنم .

وه اه( پروفسور تازه کار باشی ؟ (نگاه پی‌تفاوت) . _

- ازهالیوود اومدی » اره ؟ (حرکت موافق سر)

- تو اون فیلم‌رو با شرکت آنتونی کوئین درباره اسکیموها ساختی ؟

ار - و اون چندنا فیلم با بو گارت را؟ ۳

- پس اینجا چکار میکنی » مرد ؟

راستی هم چطور شدکه نیکلاس ری( که اورس‌وز .او را «یکی از کار گردانان بزرگی سل خودش» میداند) کارش به یگ .داتشگاه ایالتی‌وفیلمبرداری با هنرپیشگان ونکنیسین‌هائی که همه شان دانشجو بودند » کشید؟ گفتگوی‌بالا ازفیلم «نمیتوانی بخانه بروی» گرفته شده - فیلمی که ساختنآن چهارسال طول کشید وحاصل تجربیات » در گیری‌های‌ذهنی وروژباهای مردمی است که برای ساختن‌آن‌گردهم آمدتد- گروهی از دانشجویان ويك کار گردان که خرن ار

شصت سال داشت .

نیکلاس ری ظاهر بسیار گیرائی دارد - قدش بیش‌از + پا است وبدن يك ورزشکار را داره با موهای سفید باشکوه وصورتی که درعین حال خشن وحساس است . وبعلاوه او يكآ کتور است و با توجه به طرز راه رفتن وطنین کنترل شده صدایش باید گفت که آ کتور بسیارخوبی هم

يكك زوزیکشنبه است ومن برای اولین‌بار با نیکلاس ری روبرو شده‌ام . دريك آپارتمان درقسمتهای جنوبی مانهاتان هستیم . او باهواپیما برای‌گذراندن‌تعطیل] خر هفته به‌اینجا آ مده‌وقرار است من فردا با اتومبیل اورا به کالج هارپور وابسته به دانشگاه ایالت نیوپورك دربینگهامتون برسانم وبرای‌مشاهده کار او بادانشجویانش مدتی همانجا اقامتکنم ۰ ری که در ۱۹۱۱ درلاکراس ازابالت وبسکانسین بانام ریموند نیکلاس کین‌زل

به دنیا آمد» شروع میکند به صحبت درباره.

زندگی حرفه‌ای وعلاقه‌های هنری‌اش : «نخضستین علاقه هت من متوجه زمینه موسیقی بود » میخواستم پك رهبر ار کستر بشوم. وقتی در دبیرستان بودم » درمورد کاری که میخواستم .بکنم تردیدی نداشتم : میخواستم شعر بنویسم ونمایشنامه روی صحنه بیاورم » وهردو

نویسندهگی‌وحتی | نجام کارهای‌دبگردرمیا وردم» . دردوران ر کود اقتصادی دهه سی «ری»

درتشکیل اتحادیه کار گری چوب‌بری همکاری کرد» درآ رکانزاس وینسی نمایشنامه بروی‌صحنه آوره ودرنمایشهائی‌ که الیاکازان وجوزف‌لوزی درتاترفدرال بروی صحنه میا وردند » نقش ایفا. کرد هککر میک کیی الک نت ابا ۱ وبا مشکلات هنرپیشگان آشنای داشته باشد » بتواند کار گردان خوبی‌باشد. وقتی کارفیلهسازی را رو کردم ٩5‏ به گاه نقش‌های کو چکی ایفا . میکردم » فقط فطل و2 اینکه خودم را آزمایش کنم » ببینم که سبكث کار گردانی‌من چه نتیحه‌ای میداد» .

در ۱24۵ «ری » همکا رکارگردان در بروی صحنه آوردن «آواز عود» بود وسال بعد خودش نمایشنامه «تعطیلات مرد فقیر» را بروی صحنه آوردکه نسخه جدید برادوی از «اپرای مردفقیر» باموزيك دوك الینگتون بود. منتقدین سرشناس نیوبورك «ری» را به عضوان يكث کار گرادان اجنین توب استعداد تاد ۳۳ وبعد «ری» نا گهانگام بسیاز زر کی اردادت ۱ خزدش این جربان را چنین به باد میآورد : «الیاکازان پایم زا به هالیوودکشاند. به من گفت ‏ نيك » باندازه وقتت‌را با تثاتر ورادیووتلویزیون وموزيك تلف کردی . من دارم اولین فیلمم را میسازم » بیا با من‌کارکن» . «ری» این پيشنهاه راپذیرفت ودرفیلم«دربر وکلین‌درختی میروبد» . به عنوان دستیا رکازان با او همکاری کرد . و بعد در ۱۹6۷ اولین‌بار با فیلم «آنها شب‌ها زندگی میکنند» روی پرده سینما درخشید.

وقتی «همفری‌بو گارت» کمپانی تولیدفیلم خودش را تشکیل داد اولین محصول‌آن «به هر دری بزن» بودکه «ری » کارگردانی کرد. «ری» این فیلم را برای دانشجوپانش درهارپور به نمایش گذاره »‏ خودش میگوید : «به دلابل نسبتاً بازیگوشانه‌ای » دراین فیلم آنقدر اشتباه کرده بودم که ارزش بحث را داشت» . پیشتر فیلم هصورت فلاش بك گرفته میشود : تکنیک ی که ری" میگوید درآن زمان‌کاملا": برآن مسلط نبود . میگوبد فقط بعدازمطالعه روش استادانه بونوئل دراستفاده ازفلاش‌بك بودکه بادگرفت چگونه ازآن به نحو موثري استفاده کند.

«ری» «درمکانی دورافتاده» دومین‌فیلمی را که با «بو گارت» ساخت » «مطالعه‌ای درباره خشونتی که هر کس دردرون خود دارد ونطفه

نابودی‌خوه اوست» میخواند. «فرانسوا تروفو»

نوشت که , ات نیکلاس ری بود که همیشه بو گارت را به صورات چبزی بزر کتر ویر تر از يك آ کتور میساخت » به صورت يكث ثِِِ حاوی پیام » ۳

بپشتر خاطراتی که ری با ز گومیکند مربوط میشود به موسیقی فیلمهای او . فیلم «برزمینه خطر ناك» (صمعه ودمعمعمدط مم) را که «پیتر با گدانویچ» آن‌را «یکی‌ازبهترین‌فیلمهای.

(

دح

جنائشی میداند» » «ری» یکی ازشکت‌های خودش میشمارد . تنها چیزی که درمورداین‌فیلم اورا خیلی خوشحال کرد این بودکه «برناره هرمن » آهنکساز فیلم درمجله «سایت اند ساند» اد موزيك این فیلم را بیش آزهر کار دیگرش‌دوست‌دارد وميدانيم که «هرمن» موزيك تعدادیازفیلمهای «هیچکالك» وهمچنین موزيك ی کین » زا. ساخته. است : رشته کلام «ری» پیوسته به موضوع موسیقی ونویسندگی کشیده میشود. اوفیلمنامه‌های‌بسیاریازفیلمهایش ازجمله «شورش بی‌دلیل» را خودش تنظیم کرده است . وقتی دوران طلائی فعالیتش درهالیوود پس‌رسید » «ری» به‌نوشتن » اقتباس وخربد حق امتیاز فیلمنامه‌های مختلف ادامه دادکه البته بسیاری ازآ نها هیچوقت به فیلم بر گردانده نشد. وفیلمنامه‌هائی‌دار که باهمکاری«دیلان‌توماس» و « گورویدال» نوشته که آزمرحله نوشته پیشتر نرفته‌اند » باضافه يك اقتباس مدرن ازنماپشنامه «خانمی ازدریا» نوشته «ابیسن)» که کم مانده بود با شر وت «ایت‌تر ید بر کمن سازد.., قر چنین مواردی همه سعی میکنند تقصیرها را به تن سست فیلمسازی هالیوود بناندازند. اما «ری» اهل این‌نوع گله وشکایت واینکه فیلمساز گاهی ناچار میشود استعداد خودرا درمقابل‌پول پفر وشد وغیره نیست : «فکرمیکنم روش کار کردن‌براساس‌قرارداد برای يك استودیو بسپار خوب است بخصوص اسان ان احقاسی وا ابتاد میکدد که دريك فعالیت گروهی ست دارد. من درهالیووده خیلی شانش آوردم . تقریباً يك فیلم ازهرچهار فیلمی که میساختم » چیزی بود که دوست داشتم. واین میانگین خبلی بالائی‌است . وهیچوقت هم بخاطر خودداری ازساختن يك فیلم فراردادم فسخ نشد. اما زمانی رسیدکه من ازنظر مالی قدرت‌آن‌را داشتم که بگویم ازاین‌به‌بعد هیچوقت تا ازيك فیلم خوشم نیاید» آن راکار گردانی نخواهم کرد» . فوی برد که اما رخاف تراسا ییا ی که دوفیلم پرخرج سقوط اورا تربع کرد» بخود داد . «ری» درمورد بدییاری‌های این دوره میگوید : «همه‌اش تقصیررخودم بود» . فیلم اول انجیل به روایت متر و گلدوین‌مایر و تهیه کننده سام برونستون بود - «شاه شاهان» به صورت ویستاویژن وتکنی‌راما . ری میگوید: «چیزی که علاقه مرا به ساختناین‌فیلم‌برانگیخت این فکربوددکه آن را نه به صورت بك رشته صحنه‌های خبره کننده بلکه به صورت داستان یکی ازپیامبران کم اهمیت‌تر انجیل درقرن اول پسازم» . این يك روش غیرمتعارف وغیرمذهبی است‌که اگر دقیقاً اجرا میشد میتوانست نتایج جالی داشته ناشد. اما برش خرافیلم اه دست اشخاص دپگری انجام شد. بهرحال ری هنوز

و3

نه نسخه متر و گلدوین‌مای رکه هرعیدپاك به‌نمایش درميا ید » بلکه يك نسخه نه حلقه‌ا ی که خودش تدوین کر ده ۱

فیلم دوم«پنجاه‌وپنج روز درپکن» آ خرین فیلم پخش شده «ری» بو د که برای ساختن الق تمام بازیگران چینی انگلستان واروپا به‌اسپانیا فرستاده شد‌ند. هنگام ساختن ارت فیلم هر نوع گرفتاری قابل تصوری پیشآمد. شایع شدکه «ری» دچار حمله قلبی شده است وحتی وقتی که متخصصین قلبی اعلام کردند ناراحتی «ری» چیزی جزخستگی مفرط نیست وحشت مدیران استودپوها فرونکشید . با «پنجاه وپنج روز در پکن» ری به‌صورت یکیاز گرانتری کار گردانان وعمالا" غیرقابل استخدام در

پاك شب درهارپورفیلم «دربر و کلین‌درختی میر و بد» را بای شا دانیی به نماش مارد

او به عنوان دستیار کازان در رساختن آبن فیلم همه -

کاری ازنوشتن گفتگوهای اضافی تا درست کردن قهوه را انجام میداد . نسخه فیلمنامه او , که «ری» آن را به شا گردانش نشان میدهد شامل طراحی سیاقلم صحنه‌ها ودکورها وتجزبه و تحلیل شخصیت‌هاست . اماکاری‌که او آن را بی‌سابقه میداند» تهیه موزيك متن‌فیلم آازصداهای حقیقی است : سوت‌زدن کسی درخیابان » صدای تمرین پیانوی کودکان وغیره . بعبارت دپگر تمام ی ی فیلمبرداری ممکن بود شنیده شود . «ری» روی هرچیز به عنوان ياك اثرستندکار ميکند. پیش آزنمایش فیلم «ری» خاطراتی را با شا میدن مان مار : «خیلی سعی کردم کازان را قانع کنم فیلم رنگی‌گرفته شود . حتی درآن زمان سپاه وسفید را برای فیلم مستند مناسب نمیدانستم» . اما بالاخره «ری» دراین مورد موفق‌نشد. منگویدکه او و کازان روشهای متفاوتی دارند » ازجمله اینکه «ری» همیشه دربرش فیلم دست دار » حال آنکه کازان موقع برش فیلم «دربرو کلین درختی میروید» به‌اطاق تدوین نرديك هم نشد. اما «ری» اذعان دارد که‌کار دردانی را ی از کازوان اموعته است 7 «نیکلاس ری» برای اولین‌بار در ۱۹۷۱ برای اراد يك سخنرانی به هارپور دعوت شد. ری به هارپور رفت اما سخنرانی ابراد نکرد . خودش جریان را اینطور تعربف میکند : «قرار بود پیش دونقری که قسمت فیلمساژی را اداره میک دند بروم 9 یکی دوسالی بو که دنبالم مپکفتند وانهتتر‌آنستد بدایکسته ۰ این نی ندارد » زیرا این همان دوره‌ای بو د که «ری» ازچشم مدیران استودیوهای هالیوود افتاده‌بود. «دراین‌دوره من‌هرجا که بودم سعی‌میکردم بفهمم در دانشگاهها در زمینه فیلسازی چه فعالیتهائی انحام میگیرد . وضعیت آستاندارد این

"ادامه داشت .

این‌بود که ازحرصد دانشجو بیش ازیکیدونفر؛ هیچوقت ازپشت يك دوربین به چیزی 6 نکرده بودند. درهارپور هم وضع بهمین ترتین بود . بنایراین ازسئولان قسمت‌فیلمسازی‌خواستم تمام تجهیزاتی را که دراختیار دار ند که 9 زیاد نبود - بیرون بیاورند . فکرکردم ۲ سخنرانی فایده‌ای نداره . ازشا ردان خواستم که دوریین بدست بگیرند» نوریردازی کنند وغیره» . این برنامه ازسای دوبعدازظهر شروع شد وتا شش صبح روز بعد دانشجوها به این برنامه علاقه‌منر

شدند و ری به عنوان پروفسور موقت دوسال

پك ماه پیش ازشروع برنامه آموزشی

«ری» به بینگهامپتون رفت که با آدم‌ها ومحبط ‏

ومناظرش آشنا شود . در گیری عاطفی شدید با مردم ومحیط برای «ری» يكث نیاز روحی ودرعین حال علامت مشخصه کار حرفه‌ای اوست.

پیست سال پیش وقتی داشت مقدمات ساختن بك . فیلم جنائی برای آر. ۵. او. را فراهم میکرد. ,

مدت سه هفته نا گروه پلیس جنائی بوستون بود وشب وروز باآنها درخیابان‌ها دنبال جنابتکا ۳ که ۰ ۲ ۰

«ری» با این اعتقاد که «فیلمسازی را

نمیتوان بطورنظری آموخت . واینکه این‌چیزی :

است که باید تجربه کرد» » پیش‌نو پس بك فیلمنامه را باهمکاری «سوزان شوارئز » آماده کرد. خیلی خلاصه این پیش‌نویس نفاط ضعف پروفسوری را که درآموزش نازه کار, است بررسی میکند. ۳ شا گردانی که درفیلمسازی هنوز آماتور هستند. «ری» عنوان «طبانچه زیربالش من» را براین طرح مقدماتی گذارد .

هدفش این بود که برای شا گردانش امکان کسب تجربه با همه جنبه‌های تکنیکی فیلمسازی را | بجاد کند. «ری» تصورمیکرد که این طر ممکن‌است بهساخسن یف دی ۳ پانزده دقیقه‌ای منجر گرددکه تا بهار سال بعد برای نمایش ماده باشد » اما اینطور نشد.

«ری» کلاس درس به روش معمول کمتر بر گرار میکرد وبتدریج ساختن فیلم وخود فیلم به صورت بث چیز واحد درآمدند. يك دانشجو جرپان را اپنطور تعریف میکند: «نيك با چند صفحه. سنارپو وارد شد و آنرا به ما داد . بعد با همه ما صحبت کرد وبا سابقه وعلایق ما آشنا شد. ما هیچکدام نميدانستيم انتظار چه چیزی را باید . آین دوره آموزشی با ۳۵ دانشحو شروع شد. اما جربان آموزش چنان سریع بود که پانزده دانشجو که نتوانسته بودند یا به پای دیگران پیش بروند » کناره گیری‌کردند. ری میگوید: «ازابتدا درهارپور هدفم این بود که پا تیم فیلمسازی بسیار زیده بوجود بیاورم» .

درشروع کار دانجوها به نوبت روی

داشته باشیم»

با ویدئو کار کنند , ۱

ی مختلف کار میکردند » فیلمبرداری » ردازی » منشیگری صحنه وغیره » بطوربکه ماه همه آنها با همة این‌کارها آشتا ص تفسیم بندی شد » بطوربکه مثلا" پكك عده قط با دوربین کار میکردند وضمناً هنر پیشه‌های اسلی هم به تدریج مشخص ميشدند. در کارهای بش قه همه كمك میکرردند. چند هفته پس ازشروع دوره پس از اتمام پك سکانس بسیار درخشان ری وهمکارانش متوجه شدندکه کارشان ازحد تمرین فیلسازی گذشته وآنها درواقع دارند يك‌اثرسینماتی معتبر به وجود میآورند. دراین مرحله دانشجویان هفته‌ای پنج روز وبیشتر شب‌ها روی این فیلم ار میکردند. یکی ازانها میگوید : «برنامه خیلی‌فشرده‌ای داشتیم » وقت زیادی‌بر ای‌خوردن وخوااییدن وحمام رفتن وکارهای دیگر نداشتيم. پاید اپنکارها را بسرعت انجام ميدادیم ودوباره په محل فیلمبرداری برمیگشتیم» . رای توصیف حالت نیمه هوشیاری که پس‌ازتمام 8 ار کردن به آنها ست میداد » به فیلم و خودشان لب «مخلوقات شب» را دادند سرانجام بیشترآنها توانستند خودشان را با این برنامه کار درابتدا انتخاب هنرپیشه بستگی به این "داش ت که درك لحظه بخصوص چه کسی دم دست بود . بعد به تدری که داستان شکل میگرفت این (ثار دپگرآنقدر بی‌قاعده نبود . «ری» داستان را براساس شخصیت دانشجویانی که او وارد زندگی آنها وآنها وارد زندگی-.او شده بودنده تنظیم میکرد . ازجمله يك مره جوان بسیارجدی که مدتی دربك مدرسه علوم دینی بود وبعد به عقاید سپاسی افراطی گرايش پیدا کرده بود» دختر جوان ی که پیوسته دراندیشه خود کشی بود با دختروپسری که باهم زندگی میکردند وپیوسته مشاجره داشتند با دختر فوق‌العاده با استعدادی که عمدا خودرا به بیماری جنسی مبتلاکرده‌بود. وجه اشتراك همه آنها علاقه واشتیاق شدیدشان " به ساختن این فیلم بود . نقش خود «ری» در " فیلم کم کم ازصورت قهرمان مرکزی به صورت کا اناد تاک در آهد: «درواقع سعی کردم نقش خودم را بکلی وه بیرون بکشم . اما وقتی بهامرحه‌ای " رسیدیم که تصو رکردیم داربم يك فیلم درست و حسابی میسازیم » این شخصیت به صورت قسمتی ازنارویود اساسی داستان درآمده بود» . درفیلمی که آنهاداشتند میساختند» چیزهائی که روی پرده دیده میشد » ادامه وقایعی بودکه خارج از کادر درشرف تکوین بود. مثلا خانه ووستانی: اجاره‌ای «ری » در فیلم موقعیت چشمگیری پیدا کرد - به صورت مکانی درآمد

۱ ۱ ۱ ۱

که دانشجویان بدان جذب میشدند ويك شب »

يك هفته با يك ماه درآن میماندند . يك دلیل پدیدآمدن این‌وضع» بی‌تکلفی وخوش‌خلقی‌ذاتی «ری» است ودلیل دیگر این اعتقاد اوکه يك کارگروهی مانند فیلسازی نی‌ازمند روابط انسانی نزديك است . یکی ازشا گردان میگوید : «روش آموزشی فوق‌العاده‌ای است » روشی‌است که آدم را ازمحیط کلاس وکتاب وفرضیه بیرون میآورد » درواقع نوعی رجعت به دوره رنسانس است » زمانیکه شاگرد با کار کردن نزد استاه حرفه‌اش را میاآموخت» .

معمولا" «ری» بعدازظهر تصمیم میگرفت که چه صحنه‌ای را میخواهد فیلمبرداری کند و ساعت + تکنیسین‌ها را فرامیخواند وساعت ۸ هم بازیگران‌را . استقرار دوربین‌وپرو ژکتورها» اندازه‌گیری نور» تمرین با بازیگران ساعتها طول میکشید بطوریکه وقتی فیلمبرداری شروع میشد. شب ازنیمه گ‌ذشته بود. حتی هنگام فیلمبرداری با تکنیسین وهنرپیشگان حرفه‌ای يك‌صحنه به‌ندرت بابيك برداشت تکمیل میگردد. گروه فیلمسازان هارپور ازهرصحنه چهار ناپنج برداشت میگرفتند » گواینکه همه آنها يك صحنه وراه اه فنته طول شید تا اه مود

به باد دارند.

«مشکللات زبادی پیش میآمد » مثلا" يك هنرپیشه خارج ازف و کوس میشد با میکروفون داخل نما قرار متیر فت ‏ پروژکتورها داغ میشدند پاوسایل دیگرخراب ميشد وروی‌هم‌رفته مقدارزبادی‌فیلم خام تلف شد » گواینکه درواقع نمیتوان گف تکه چیزی تلف شد , ما هرروز چبز تازه‌ای یاه میگرفتيم » نيك هیچوقت بدون توضی حکافی دستوری صادر نمیکرد» .

معلوم است که کار با بازیگران نازه کار و تجهیزات نافص چیزی نبودکه «ری » در استودبوهای متر وگلدوین‌مابر یا برادران وارنر به‌آن عادت کرده باشد. فسمت فیلمسازی هار پور پرو ژکتور ولامپ درراختیار ند‌اشت . سیم راداات برداری اغلب پاره ميشد. دوربینآریفلک س اغلب به تعمیر احتیاج پیدا میکرد وتازه بعدازساعنها زحمت‌برای‌تنظیم نورپردازی‌نوارفیلم دردوریین پاره ميشد. «ری» میگوید: «وسایل‌مان خیلی محدو د وناقص بو د » آما من هم دردوره‌ای دار تثاتر کار میکردم که قدرت تخیل خیلی ضروری بود . دردوران اقتصادی دهه سی من يك‌بار يكث

نمایثنامه را روی يك‌گاری و با استفاده از که این فسمت از تحربیات «ری» خیلی دررفع

«جیمزدین» و «سال‌مینه‌تو» درنمائی ازفیلم, معروف «نیکلاس ری»

پم شورس یل (۱۱۹99

3

درچنین شرایطی ه کار گردان‌دبگری‌بود موضوع ساده وبی‌دردسری را برای فیلمبرداری سیاه وسفید انتخاب میکرد با بك فیلم کوتاه وبه اصطلاح هنری . اما «نیکلاس ری» ایدهالیست درست عکس این رویه را درپیش گرفت . او فیلمی مبخواست انباشته ازموقعیت‌های حساس انسان ی که به صورت رنگی ۱٩‏ میلیمتری » ۳۵ میلیمتری » سوپر ۸ ویدیوتیپ ونماهای چند تصویری فیلمبرداری شود.

انتظارات طاقت‌فرسائ ی که «ری» پیوسته ازخود وهمکاران جوانش داشت بخوبی روشن میکن که بچه علت آنها حاضر بودند تفریباً هر کاری را برایش‌انجام دهند. آنها درجستجوی چیزی الم وواقعاً با ارزش به تسلط واستقلال رأی «ری» گردن مينهادند.

نه اینکه دانشجویان دربست وبدون انتقاد روش اورا پذیرفته باشند. بعضی‌ها: معتقد بودند که گاهی فهم آ نچه که او ازهنر پیشه‌ها میخواست مشکل بود . هرچه باشد او هنرپیشگانی چون جان‌وین» جون‌کرافورد» لی. جی. کاب » جیمز کاگنی » جون فونتین » دیوید نیون ۰ آرنست بورگناین , سوزان هیواره وربچارد برتون را هدایت کرده بود » درنتیجه ممکن‌است درهارپور سطح دانش وآمادگی دانشجوبان را خیلی بالاتر ا زا نچه که نود » فر ض کرده باشد . دانشجویان «ری» نجربه وآموزشی‌کافی برای‌کنترل ریتم گفتار واجتناب ازیکنو اختی‌نداشتند وبی‌علاقگی «ری» به اینکه دانشجویان گفتارشان را آزپیش رده باشند » آتها را. پیشتر«صحت فشار قرار میداد سا درچنین وضعیتی حفظ و درساعت چهار بعداز نیمه شب کار اسانی د. بطو رکلی همه معتقد بودندکه تمرینات ری کف ود وهنررپیشگان فرصت کمی برای درك نقش‌هایشان داشتند.

بااینهمه ازنظر دانشجویان محدودیت‌های «ری» به عنوان بك معلم درمقایسه با امتیازات دیگر روش برنامه‌ریزی نشده او باضافه روحیه مثبت وتجربه حرفه‌ای‌اش چندان .مهم نبود . یکی ازآنان میگوید : «اين برای ما فقط يث تجربه آموزشی نبود . برای ما این يك تج به به مفهوم مطلق بود . ری آدم پرصبروحوصله‌ای " است وهمیشه آماده است تا به پیشنهادات واظهار نظرهای همکارانشگوش بدهد» . يك‌دانشجوی دیگرمعتقد است که روش غریزی وبدون برنامه قبلی ری به هیچ‌وجه يك نقص نبوده است . میگوید: «بك فیلمنامه سازمان یافته‌تر آمکان بداهه سازی واین احساس را که درهر لحظه چیز پیش‌بینی‌نشده‌ای دار اتفاق میافتد ازیین میبرد. کارمان شبیه يك کلاس درس معمولی ميشد که

33

آدم ازپیش ازنتیجه کار باخبر‌است» . یکی دیگر ازدا نشجورپان پس ازییکسال که ا زکارفیلمبرداری گذشته بوّی » گفت ::«ما هنوز نمیدا: نیم این فیلم چطور به‌پاپان خواهد رسید با حتی جطور درو خواهد شد» ..

این‌ها همه ناشی آزنوعی قرابت روحی‌است که بیشتر ازسبك زندگی آزاد وبی‌قیدوبند ری بش حنته هب برد درفیلم «به هردری بزن» یکی ازشخصیت‌ها میگوید: «سربع زندگی‌کن» جوان بمیر و از خود جسد زیبائی بجا بگذار» . اما دا نشجوپان هارپورمعتقدند که این اعتقاد وروش زنلک خود «ری» است .

یکی از دانشجوبان به نشانه ستایش از سرسپرد کی امل ری به این طرح فیلمسازی میگوید : «نيك تمام هزینه‌های ساختن این فیلم را به عهده گرفته است . هصسروقت که » اشتباه میکنیم » ضررش را او بابد تحمل کند» . البته این کمی‌اغراقآمیزاست» چرا که قسمت‌فیلمسازی هارپور تا کنون بيك عطیه ده هزاردلاری‌دربافت قاشته عاست راهار هشال" خالی ازتقیعت .هم نیست . ری حداقل ۸۵ درصد ازدستمزدش را درف تاه این فل زترقه اشت باضافه وام‌ها وکمك‌های دیگری‌که توانسته است اینطرف و آنطرف گیر پیاورد .

بعضیازهز پنه‌ها بیشتر صوری‌بودند. مثلاا ری نوانست يك دوربین ۳۵ میلیمتری مستعمل را ازنیروی دریائی به قیمت سی دلار بخرد . میگوید : «اين ازهمان نوع دوربین است که من اولین فیلم را با آن ساختم . خیلی عالی کار میکند» . بعضی ازنجهیزات یگ البته خیلی گران‌تربودند » مثلا" يك ماشین پیوند فیلم بسیار مدرن‌وپیچیده که ری آن‌را سال‌دوم فیلمبرداری

اجاره کرد وبرای استفاده ازآن دو تکنیسین -

حرفه‌ای‌استخدام کر دکه تقریباً تمام بیست‌وچ

ساعت شبانه روز باآن‌کار میکردند. بعد ازدوماه پولی‌که برای پرداخت دستمزد این تکنیسین‌ها درنظر گر فته شده بود تمام شد و تکنیسین‌ها کارشان را رهاکردند. اما تاآ نوقت دانشجویان طر کار بااین ماشین پیچید» را یاد گرفته بودند.

اواخرشب «ری» فیلمهای تدوین شده را بدقت و گاهی‌کادر به کادر بازرسی میکند. مثل پك رهبر ار کستر- چیزی که همیشه علاقه داشت بشود - پشت دستگاه میایسند وبا حرکت دست و گاهی با بشکن زدن ریتم فیلم را دیکته میکند «همین‌جا قطع‌کن » روی اون بازهم کارکن . این که را دربیار» . درمورد قطع‌های متناوب میگوید: «لازم نیست. تلگرافی باشد. تماشاچی هميشه يك قدم ازخودتان جلوتراست . پادت

ات ری با ازشدت بیخوابی

باشد اینجارو صدا بذاری . این نمارو , کوتاء کن . همین‌جا قطع کن » ازنوارهای ۶۳ شده يكث نما برای پیوند درداخل این نما پ 3 0 ان نما باید عوض شود. مبخو 1 نمای «جین» را همین‌جا قطع کم که کمی ح.

جورثر باشد. یبن » ازاینحا . . نا اینجا بای یات نما ازج گیات سحنه تراریع: ۱۳۲

فیلم تا ٩۵‏ ساعت دیگربرای بك‌نمایش خصوعم برای جلب سرمایه گذار وتکمیل‌فیلم آماده شوه ۴ هنوز خیلی ازفیل مانده . تا امروز ۳ فیلم برای فیلمی که سرآخر درحدود صد دقبقا خواهد ب فم کرهش ۱ ۱

صبح بك روز دوشنبه درتناتر موویلاب درخیابان پنجاه وچهارم «ری» و چندثائی از دانشجوپانش پنج پرو ژکتور کار گذاشته وامال نمایش فیلم هستند. بیش ازچند نفری حضور ندارند اما پکی ازآنها دیوید پیکر رئیس وقت پونایتدآرنیستر است . اگر او ازفبلم خوشتر بباید ممکن‌است پونابتدآر تبستر برای تماء ۳ فیلم سرمایه گذاری بکند وپخش آن را به عهد: بگیره . ازجمله حاضران دوکر دوست قدیمی

استود‌یوهای ند ومتر و گلدوپن‌ماه است . فیلمی‌که آنها می‌بینند هنوز درمرحله تدوین ابتدائی .است وبدون صدا وموزيك وحن بدون بعضی اژصحنه‌های اساسی . شاری : «هیجان‌انگیز است» . بتک : «نکه‌های سیار ق که دارد» . خلاص ه کلام اینکه احتمالا" مشکلات مالی این فیلم سرخواهد آمد. لااقل ری بك نکته را آموخته است - دیکر فا وفتی که فیل ۳ به تمام شدن نرديك شود , نباید آن را به نمایث

درآورد ۰ چراغ‌های سالن نمایش روشن میشود و

و شش‌شان اب پروژه فیلمسازی‌شا

قطع نشود .

پادشان نیست آخرین‌بار کی خوابیده‌اند: وقتی ازآنها می‌پرسم که حالا حتماً میروندکه که جشنواره فیلم نیویورك شروع شده است ۰ میخواهند بروند فیلم ببینند.

(فیلم «نمیتوانی بخانه بروی» تا تارب

۳

1

بهمن‌مفسد تمی‌مخنار کلی‌زن؟ گنه ضاکم‌ضانی مهری‌ودادیان

۳ باهنرمندی:

پرویزفنی‌زاده

داستان. فریدونگله

تاک ران‌قدکچیان فیام 4 "1 انکی

ههگنننه: 0

محصول: سر تیان 2 باناسست

س

و 4 #زز ند

1

تام خی ۳

رد

8( 00 0۵۵0 0 ن

ِ

00000 09 009996

با

7 ,

03 000009 0

بمه‌ایعادپتجمین‌جشنواهه

ابان۴:اذر ۱

ترس لت ٩‏ اری سنواره تهران از ۱۲ روز به ۱۵ روزرا متخصصین‌امورسینمانی جهان بعنوان ربسکی بزرگ و باشهامت ازطرف رویداد تهران قلمدادکرده‌اندکه هدف ازآن : رقابت مستقیم‌تر این نظاهر هنری با بزرگترین جشنواره سینمائی جهان است .

مسائل تشکیلاتی واجرائی به کنار» این‌تکنه که ازدیاد روزهای جشنواره باعث میشودکه هربك ازبرنامه‌های مستقل آن به تعداد بیشتری فیلم با ارزش محتاج باشد موردتوجه قرا رگرفته < است . مثلا" فقط دربرنامه اصلی « مسابقه مالک واثار شارت ارسانته » که اعساسص بهآ"ثار جدید دارد تعداد فیلمهای طویل از ۲۲ به ۲۸ خواهد رسید که ا زکان‌وبر لین بیشتراست.

مسئول‌امورمطبوعاتی‌وسخنگوی‌جشنواره » دريك بیانیه مطبوعاتی که درمطبوعات تخصصی وحرفدیی نما در کمورهای متتلف اشتاس وسیع پافت به صراحت‌اظهارداشت که : «ظرفیت پذپرش‌تماشا گر درجشنواره پنجم ازمرزچهارصد هزارنفرخواهد گذشت » وبه این ترتیب تهران ٩‏ مردمی‌ترین رویداد سینمائی خواهد بودکه تابحال درهرنقطه‌ای ازجهان درطی يك مدت محدود بر گزار میشود

کی از ناهههای مورفی توا که ماه بیشتری فیلم عرضه خواهد کرد «جشنواره جشنواره‌ها» است . همچنین برنامه «سینما چشم وگوش دارد» با نمایش تعداد قابل توجهی فیلمهای مستند پا نیمه مستند دوساعته بخودی خود نمایشگاه وسیعی برای این نوع اختصاصی سینما خواهد بود وامید میرودکه هم توجه عامه

وهم علاقه منتقدان هنری را جلب کند. دییر کل

جشنواره درچند ماهه اخیر قسمت عمده‌لی ان

تلاشهایش را معطوف به یافتن آثار ارزنده برای اس برنامه کرده 6 وبه توفیق ان خوش‌بینی فراوان دار ِ

دربز رگداشت‌جشنهای‌پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی» جشنواره پنجم کاملترین «مرور برپنجاه خواهدکرد. بغیر از تعدادی‌فیلمهای کو تاه رپر ناژ که پنجاه ساله پا کمتر قدمت دارند» اولین فیلم طویل سینمائی این‌برنامه «حاجیآقا» اثرمرحوم اوهانیان خواهد بودکه چهل‌وپنج سال قبل ساخته شده است .

این بر تسه با نمایش فیلیماشی ازمو سوم ببعد خواهد پرداخت وسرانجام ا تا بر بده سینمای جدید اپران را بنمايش خواهد‌گذارد .

۰ ۰

درعین حال که علاقه عمومی به این بر نامه شدرو خواهد بود» ارزش آن برای حرفهنی‌ها: وبخصوص مورخین سبنما ومتخصصان آرشیوها وموزه‌های سینماثی‌غیرقابلانکاراست ۰ ۶2-۰ 139 تنظیم این برنامه با «جمال امید» است . درعر. حال جشنواره » با کمك مالی‌وفنی‌اداره کل‌تولیل فیلم وزارت فررهنگ وهنر» فیلمی بکار گر دا: ۱ «بهرام ری‌پور» درباره تاریخ سپنمای ایران

شاخصی دربر نامه گنجانده خواهد شد. ۱ همچنین بمناسبت جشنهای استقلا لآ مریکام

به بررسی سینمای آمربکا می‌پردازد وازطربق

خواهد داشت .

مردم آمرپکا را باز میگوید. جشنواره . همچنان قابل توجه خواهد بود.

شفتی معاون جشنواره تهران است » جشنواره‌نی که درحد امکانات محدود خود میکوشد ۹ درعین نگاه به کمیت حیرت‌انگیز آثار سینمانی این منطقه » برمالاکننده کیفیت ومشوق خلاقیت اصیل هنری باشد.

درمورد برنامه‌های مرور آثارکه جزء لاینفك جشنواره ودارای جنبه آموزشی‌واطلاعی انکار ثاپذ‌بر است : جشنواره فعلا" دررکارجه ۴ آوری آثار فدریکو فلینی کار گردان بزد ۱5 ایتالیائی » ونیز باسترکیتون و دا گلس فربنکس ‏ (پدر) هن رمندان‌بز رگ سینمای‌صامت مر بکاست* اين نخستین‌بار است‌که جشنواره تهران بخوه جرأآت میدهد که برنامه‌های کاملی که شامل ‏ فیلمهای بیصداست برپا کند . توفیق عموی برنامه‌های قبلی «تاریخی» جشنواره تهران 3 توجه وعلاقه تماشاگران فهیم این برنامه‌ها » دراخن این تصمیم موثرترین عامل بوده است ۱ همچنین يك برنامه کامل نمایش آار ۴۳۲ وایدا . بزر گترین فیلمساز لهستانی» پیش شت ات

به این ترتیب » همانطورکه سخنگو66 جشنواره دربیانیه مطبوعاتی خود اظهار داش

1

بت : «پنجمین دوره جشنواره تهران» که

می بز گرار میشوددکه آبرانیان» برای جندمین‌بار درتارپخ » باز به سن بلوغ رسیده‌اند. برچنین موقعیتی جامعه سینمائی ایران میخواهد تمام دنیارا درشوق وسرورش سهیم کند. پس 9 جشنواره 5 یلك هدبه «عشق» خوراهد » عشق نه به مفهوم يك فکر رومانتيك قرن ‌"_" » بلکه به معنای معحزه اتکی » که بق انضباط هنر عرضه میشود ۰

سومین فستبو ال ! کوفیلم ۷۳۹

سومین‌دوره‌فستبوالفیلم سائل زیست‌محیطی (آکوفیلم ۷۰» درشهر استراوای چکوسلواکی زار گردید. دراین دوره ۱۹ فیلم از ۳۷ ور به نمایش درآ مد.

۱ امسال ازایران دراین‌فستبوال سه فیلم بنام "گذری به مناطق‌حفاظت شده» و «محیط زیست پران» (تهیه شده توسط سازمان حفاظت محیط دست) و «ترافيك» (نهیه شده توسط انجمن اشت که هرسه آنها مورد توجه شدید قرار فرفت و#رسوی هیئت داوران دییلم افتخار به سازنده ان ) بهر .ام ری‌پور» داف ای

جشنو اره سینمای آزاد ابر ان

هشتمین جشنو اره سینمای آزاد ایران؛ و ددمین جشنواره جهانی سو پرهشت از ۱۵ تا ۲۰ مهر ۲۵۳۵ با هه‌کاری رادیو یز یون ملی ایران و فدراسیون جها نی سو پرهشت درسینما سینه‌مو زر بر گز ارخو اهد شد. دراین جشنواره در کنارفیلمهای 3 + برهشت ایرانی کارهای سایر آما تورهاي دنیا بهمعرض "بش وقضاوت درخواهد آمد:

۱ يك هیئت داودان بین) لمللی در مورد این فیلمها قضاوت,

جوایزی به‌شرح زیر ب بر ندگان اهداء خواهند کرد.

ی 0 زرین - به بهتر ین فیلم‌اول بهمنهوم‌مطلق و۶۵|۵۰۵

سیمین - به بهترین فیلم دوم به‌مفهوم مطلق و 8 ریال نقدی ور سره بر فر - به بهتر ین‌فیلم سوم پهمنهوم مطلق د ۲۰/۰۰۵ ی ِِ" نیز به بهترین فیلم مستند و آغا گر و تجر بی * #ترین فیلسرداری تعلق خواهدگرفت. زان با هشتمین جثنواره سینمای آزاه ایبران؛ سین سمینار جها نی سینمای آما تور بر گزار خواهد شد. در ای سمینار ۲گاهان سینمای آماتور ددایران وذثیاً با یکدیگر ۶حث و تبادل نظر خواهند پرداخت. این سمیناد درمحل «ارخ زه تخت‌جمشید و صبح‌ها بر گزار خواهد شد از دیگر بر نامه‌های جنبی جشنواره هشتم سینمای آزاد ایران یز گز ارکا بشگاهی از کارهایگر افيك | براهیم حقیقی سینما گر سینمای 2 دد محل نعارخانه تخت‌جمشید است‌که تاریخ ب رگزاری نما یشگاه ثیز همزمان با جشنواره خواهد بود , شماره ۶ بو لعن سینمای آزاد ویژه هشتمین جشنواره خو اهد بود. ِ دقیق و کامل پیر امون جشنواره سینمای آزاد کثورهای 27 کننده و .کانیکه از ایران و کشورهای ذیگر دد این 1 صحبت‌خو اهند کر د, باطلاعتان خو اهیم دسا نید. . تمام گروه‌های منفرد و گروه‌های وا سته‌در تهر آن می‌توا نند ای ش ر کت در جشنواره را از دفتر مر کزی سینمای آزاد شهرستا نها از مراکز سینمای آزاد دریافت کنند و يا با به دفتر سینمای آزاد تقاضای دریافت فرم بنما ینب

3 وسیع وشاد به افتخار هن سینماست . ۰

شماره و یژه پنجمین جشنو اره و نشر به‌های روزانه

بیست وششمین شماره مجله «سینما ۵» - شماره ویژه بنجمین جشنو اره جهانی فیلم تهران - همزمان باشروع جشنواره (۳۰ آبان ۱۵ آذر) منتشر خواهد شد .

از اول تا ۱۶ آذر «سینما ۵» پانزده شم‌اره بطور فوق‌العاده وت هر روز در جهعت معرفی» نقد فیلم‌ها وبررسی جشنواره پنجم» منتشر خواهد کرد.

بازدهمین جشنواره بین‌المللی کو دکان و نو جوانان

بازدهمین دوره جشنواره بینا لمللی کود کان ونوجوانان ازنهم تاشانز دهم بان‌ماه درسینماهای «شهر فرنگ » شهر قصه » ریولی وشهر تماشا» 7 زرا خواهد شد . برنامه‌ه‌ای این دوره جشنواره - که «فریدون معزی مقدم» تاک هی پانشات ۳ اژایش ارات : مسابقه - موسیقی و رقص سنتی ومحلی ملل مختلف - مروری درسینمای نقاشی متحر لك لهستان - مروری‌در آثارنورمن‌ویزدوم‌ومجموعه و - اطلاعاتی واموزشی ۰ جنب این چا تماب‌ هی از ای درپارك فرح بر گزارخواهد شد وفیلم‌های موفق ده دوره گذشته جشنواره طی پنج روز در ٩‏ سینمای پایتخت وسینماهای ۳۳ شهر ایران اجرا خواهد شد . برخی ازداوران یازدهمین دوره جشنواره کود کان ونوجوانان اینها هستند : مارسل پانکوویچ (مجارستان) ژاتاتی (فرانسه) ادیت زورنو (ابالات منتحده) فرشید متقالی (ایران) واحتمالا" «سانیاجیت‌رای».

«جشنو اره جشنو اره‌ها» در تورنتو » کانادا

اه یرسور رت وا خودرا تحت عنوان علدناعع۲ ۶ه [2بنامع۲ ( که نام یکی ازبخش‌های رویداد تهران نیز هست) بمدت يك هفته از ۱۸ تا ۲ اکتبر (هفته اول آبان ماه) درتورنتو برگزار خواهد کرد.

یکروز کامل از این جشنواره (شنبه ۲۳ اکتبر) به‌فیلمهای انتخابی فستیوال بین‌المللی نهران اختصاص داده شده است.

وپلیام مارشال » مدپر جشنواره تورنتو » همچنین تقاضا داشت که يك برنامه شبانه نیز به‌جشنواره نهران اختصاص دهد اما مقامات رویداه ابرانی بعلت کمبود وقت » قبول این‌فکر را به‌سال آینده موکول کردند تابتوانند بطور شایسته» برنامه‌ای نحت‌عنوان«چهره‌ئی ازسینمای

ابر.ان که جشنواره نهر ان اشکار کر ۵ برای تورننو تنظیم کنند .

دومین جشنو اره قاهره در و امبر ۷۷

فاه‌ره ت ۳۱ اوت دومن ۳۱۳ بین‌المللی فیلم قاهره سال ابنده از ۷ تا ۱۲۷ توامبر بر گراز خواهد شد . مقامات ۱ گفتند که آغاز این رویداد درماه اوت» داغ‌ترین ماه درمصر ۰ یکی بدلیل شروع ماه مبازكرمضان

:بوده که تا سپتامبر را می‌پو شا ند» ودیگر 1

به‌این دلیل که بااولین جشنواره بین‌المللی فیلم اس‌ائیل دیما اک ار ۳

تاریخ اعلام شده سال آپنده قبل‌از شروع بر کرازی جشنواره جهتانی *فیل هآ ۳۱ وچند مقام مسئول‌رویداد قاهره اظهار امیدواری کردندکه تهران وقاهره بتوانند برسر یکسال درمیان بر گزار کردن جشنواره‌های خود توافق کنند. مسئول‌جشنواره‌تهران -هژبرداریوش- که بعنوان دااور درقاهره بود به «ورایتی» گفت :

«رویداد ایر انی همچنان سالانه باقی‌خو اهد ماند . تقاضای مشایهی سه سال قبل ازطرف نیو دهلی رد شد » و ما خط مشی خودرا برای یکی درمیان کردن باقاهره عوض‌نخواهيم کرد. قاهره درافریقات وعا درس ده ۰ ۱ بین‌المللی سینماثی بر ای افر یقا تحسین‌انگیز است و ماهم البته نهابت همکاری را خواهيم کرد. قاهره هنوز ازطرف فدراسون بین‌المللی مجامع تهیه کنن دکان فیلم (فباپف) برسمیت شناخته‌نشده وبنابر این مسئله مداخله فیایف‌در ورد تاریخ‌های ب رگزاری مطرح نیست.»

بدنبال بر گزاری رویداد قاهره » مصر دو طرح دپگر نیز آماده اجرا دارد. اولی يك جشنواره سینمائی مدیترانه است که تاستان سال آپنده در اسکندربه بعنوان رویداد مسابقه‌ی منطفه‌ای برای/تماه کشورهای اطر اف ۳۱۰۵ وغیرمسابقه‌ثی برای بقیه جهان» برپا خواهد شد. طرح دیگر» «جشنواره سینمائی آفربقا وآسیا» است که محل بر کتارش وان عاص ۳ تارپخش هنوز معین نشده است .

نقل از : ورابتی

تصویرهای شهردر سینما

نوشته : ابنیاسیورامونه

«مدنیت» ۰ «ادب» و «شهروندی» که گونه‌ای نزا کت (مراعات) را در رابطه بادیگران بیان میکنند » ازنظر دانش ریشه‌پاپی کلمات » از وراژه‌هابیلاتینی وبونانی مثل الط , عهاذن0 وهداتنا . مشتق مد دند . هرسه واژه به شهر اختصاص دارند ونشان میدهند که جامعه‌پذیری شهری » زمانی دراز در گروی تصفیه‌ی روابط آداب‌دانی ودانش زیستن بوده .است.. این روابط قراردادی که درشهرها جربان دارد (وازسوی دیگر همچون پایگاه ممتاز بك نمدن به‌حساب آمده) درخالال قرن‌ها به‌متلاشی شدن نبانجامیده انت‌وحتی ازآن زمان که به‌عصر صنعت نزديك میشویم» برای بدل‌شدن به‌تجر به‌ای 5 آادمی را ازسیازری کارها بازمیدارد 6 او را زیر فتار قرار میدهد وزند گیش‌را به‌اغتشاش متکشاند. ورن نیز #شه ارت امروز شهر وبطرزی شگفت » مکان تنهاپی است وبسیاری از فیره‌روزی‌های دنیای معاصررا درخود نهفنه‌دارد 3 هم ازین‌روست که شهر غریت‌زدگی حاکم را تیرومند میکرداند ۰ ین عرات رد کی ازان دست است که آدمی, طبیعت نخستین‌خویش‌را درآن کم ميکند. طبیعت نخستینی که دهاتیگری‌نیر وبخش» بی‌پیرایگی درعادت‌ها ومهمان‌نوازی روستایی‌را ببار میا ورد .

پاتوجه به‌ملاحظات اصلی زوانی واجتماعی» سینما گران به‌خشونتی که در شهرها جارست

وبه‌تعدی وجنایتی که محیط شهری سبب میشود .

ی تاکن کردداند + فیلمسازان درشهر ها اپن جنگل‌های اسفالت» سخن ازسلطه‌ای داشته‌اند که آدمی‌را به‌پستی میکشاند » وذرافسون بیماری ژزای چنین ساطه‌ای » آنان همه‌ی جرم‌های ی را توجیه کرده‌اند . دراین زمینه » اگر نها به‌سینمای آمریکاکه به‌دقت بسیاری به‌خشونت شهری پرداخته است . بسنده شود » میتوان ازاین فیلمها بادکرد : اسرار شهر نیوبورك ساخته‌ی ال دا تعتصععت ,1 (۰)۱۹۱۵ شهای دای ۰ ساخته‌ی .و۳ استرنبر ک ۷ :7 عه‌دمرهو ۰ ( ۰۱۹۲۷ کازابلانکا , ساخته‌ی

مایکل کورتیس (۱۹۲) ۰ زمین‌های پست فررپسکو » ساخته‌ی ژولداسن (۱۹6۹) » وقتی شهر میخوابد » ساخته‌ی جان هوستن (۱۹6۰) ۰ از سای درون کل (۱۹۸) ويك عدالت‌خواه در شهر» ااخته‌ی ام . وینر عصط ۷۷ .]2 ( ۱۹۷). همه‌ی این فیلمها » برشخصیت شهری مجرمین تا کید دارند و آنان‌را به‌سختی فردگرا» مهاجم وبی‌میل به‌زندگی اجتماعی نشنان میدهند و رفتازشان را منحصراً بانمود رقابت برانگیز مناسبات میان‌شهر وندان توجیه میکنند .

پاره‌ای دیگر ازفیلمها » به‌پژوهش‌درباره‌ی تموای از دشناسی شهر وندان بر داخته‌اند » که کمتر شناخته شده‌است . برای نمونه » مطالعه در تنهاتی آدم‌عاپی که درمیان نوده میشو ند » از وبژگی این فیلمهاست . بهترین مثال دراین‌زمینه. شاید فیلم جمعیت » ساخته‌ی کینگ وبدور (۱۹۲۷) باشد . این سینماگر در فیلم پاغی (۱۹69) نیز ازاصلاح معماری شهرها سخن گفته است » اما برای آنکه تنها به‌زیباپی‌شناسی موضو پرداخته باشد » ازاندیشیدن به‌نمودهای سیاسی و اجتماعی این اصلاح غفلت ورزیده است .

تنها پك سینمای راستین پیشرو بافیلمهای مستند" و باپیانی‌که بگونه‌ای شرافتمندانه انسانی است » ازنجزبه‌ی مکانی شهرها ونتایج اجتماعی ازق بیمنات مه است_ این سیتما: ساله کمود مسکن را برای‌مر دمی که باشرا بط محقر درشهر های تراک سا کنند مطرح کرده است .

درمکتب مستندسازان انگلیسی که‌به‌سینمایی این‌چنین گرایش داشته . يك فیلم کوتاه بیاد ماندنی بانام مسائل مسکن (۱۹۳6) تهیه شده است که سازند گان‌آن «آرتور التون» و «ادگار تیا و فیلم » اجاره نشینان مه ای فا موش ی ی و ات حقوق اجتماعی مسکن دارند و آرژوی آن‌دارند که زمانی » به‌شایستگی زندگی کنند . دراپالات متحده نیز سینما گران پیشر و که در سازمان پیرامون «پل استراند» گرد تنم بودند » در فیلمهای خود » به‌تصویسر

از عتورن۲

بی‌عدا لتی‌های‌شهری که برنیوبوركحکمفرماست, علاقمند گردیدند. ل. ژا کوب 2605[ م3 درفیلم نیوپورك ؛ خانه‌ای کنیف (۱۹۳6) و پس از او . «رالف استینر» » سرلین طناععک و «وبلاره وان‌ديك » در فیلم شهر (۱۹۳) ۰ سیاست مسئولیت‌ناپذیر شهرداری‌هارا .اعلام داشتند . درا فرانسه نیز » الی لوتار حعءما نلظ-و«زان دوور» ازین مسائل ۰ با تآنر و رقت سخن گفته‌اند . فیلمساز نخست به‌سال ۱۹6۵ در فیلم وم‌نالزسهطنش ‏ و فیلمساز تبیگر در سالهای ۲ ۸ - ۰۱۹۵۲ در دو فیلم کوناه بحران " مسکن وخانه‌ها وانسان‌ها : تأثیری شگرف از خود بحای گذ‌اشتها ند : در رس میا ۲۳۰ بسیاری » به‌شکلی وسیح وبی‌حد وحصر به‌ثه ۴ اندپشیده‌اند . برای نمونه طرح آینده‌ی دوزخی , بشربت » که درفیلمهای متروپولیس ساخته‌ی فرپتس لانگ (۱۹۲5) » آلفاویل » ساخته‌ی ‏ ژان لوكگدار (۱۹:0) وآفتاب سبز , ساخته‌ی ربچارد فلیشر (ع۱۹۷) » به تصویر آمده است . 0 این فیلم‌ها جهانی‌را ننان میدهند که درآن , استراتژی شهری » منش‌های خویش‌را برآدمی , تحمیل میکند ودرچنین جهانی » تنها شهر است که باساخت‌های ساده‌اش حکومت مینماید . چنین بنظر میاآی که در گذر به‌ثهرهای . مسکونی » سینما درهمه‌ی مسائل مهمی که زندگی ۰ شهری‌را مطرح هبسازند» گفتکو کرده ,است۳ بااین‌همه » در گفتگو ازین مسائل » ازسیاسی‌ترین آنها چشم پوشیده است وازطرح این مسأله که در آن » شهر در گسترش مکانی خود» همچون اثری مادی ازقدرت سیاسی کار دورن ودرزمینه‌ی کلیت شهری خود نیز » همچون بازتابی از يك اپدئولوژی‌وانعکاسی ازادرا کی تجارتی‌ازمحیط. . ملاحظه میشود» سرباز زده است . دوباره‌سازی " تب] لودشهرهای بزرگی» پس‌ازجنگ‌وسودا گری لگام گسیخته‌ی زمین »۰بسیار بندرت در سینما تحمیل شده است . تنها به دو فیلم میتوان اشاره کردکه بگونه‌ای جدی و بااشتیاق ازنمودهایی سیاسی سخن گفته‌اند که بطور مستقیم به گسترش

مالکیت‌های غیر منقول واسته‌اند . غارت شهر » باخته‌ی فرانچسکو رزی (۱۹۰۳) وشهر ازآن باست » ساختهی سرژ پولژیسکی 56786 مصنزاهظ (۱۹۷۵) ۰ بااین همه لازم است بداتیم که اخلاق ستیزی‌درموره سودا گری ما لکیت‌های‌غیر منقول» درشماره‌ی بسیاری ازفیلمها که قصه‌هایی تخیلی دارند : 0 به‌شیوه‌ای پیش‌پا افتاده آشکار ی است. برای متال درفیلم اسمان‌خراش جهنمی» ساخته‌ی ر . ویزه ۷۷:6 5 ( ۰۱۹۷ آتش‌سوزی به‌این جهت رخ میدهدکه مصالح آولیه‌ی ساختمانی‌را یکی ازمسسین» بطورقاچاق وبه‌شکلی جنابتکارانه ۰ مصرف رون است . پس ازآن» فیلم زن یکشنبه,» ساخته‌ی لوئیجی گومنچینی (۱۵۹۷۵) است» که حوادث آن برقتل بك کارمند» دررابطه بازدوبندهای‌تجارتی مربوط به‌زمین » دور میزند . زمین‌هایی که پسیپ گسترش شهر تورین در ایتلیا ‏ به‌قیمت آنها افزوده شده است . درفیلم «ما خودمان را یار دوست داریم» 7 ساخته‌ی انوره استجولا (۱۹۷۶) یکی از شخصیت‌های اصلي فی‌لم ( که نقش اورا ویتوریو گاسمن بعهده دارد) » و کیل مدافع يك گرداننده‌ی تجارتی فاسد » اما میلی‌اردر میشود وبطور حقوقی» برهمه‌ی پی‌سامانی‌های کار او سرپوش میگذارد . - این افشاگری‌های گونه‌گون » هرچند با واقعیت تنها تماس اند کی دارند » اما این فایده‌را دربر دارندکه برای زمانی دراز» پاره‌ای از مشاغل وابسته به‌سودا گری خانه‌وزمین‌رابی‌اعتبار 3 میسازند . بااین همه » دراین افش گری‌ها فقدان "سکن بسیار سطصی وبهشکلی تنها روایتی » مطرح: میگردد ه بدنبال آثاری‌ازآن‌دست که‌رزی‌وپو لژینسکی ساخته‌اند » موقعیت شهری» زمینه‌را برای ساختن فیلمهایی آماده میسازدکه بادپدن آنها » تماشا گر دریاید که محیط شهرهاء نمونه‌ای کامل اززند گی طاست. که سانخت‌های این بط در این ردو نون است » که ما ساختهای ارتباطات میان شهر وندان را مسخ خواهیم کرد .

7

جمعیت (کینگ ویدور - ۱۵۲۷)

و سط ۲

آلفاویل (ژان لو كکودار - ۱۹۵)

پائین :

آسمان خراش جهنمی (جانگیلرمن - ۳

ندیایاننگفته لمادر رونداول تاورمینا»پیوزاست.

همانطور که خوانندگان ما اطلاع دارند چند سال قبل جشنوازه سینمائی«ونیز » از گروه الف جشنواره‌های اصلی مسابقه‌ئی جهان خارج شد. درطی چند سال آخیر نه‌تنها «ونیز» کوشش کرده اس تکه به نحوی به حیثیت وشکوه گذشته خود باز برسد , بلکه شهرهای دیگری درایتالیا به كمك مالی سازمان‌های جهانگردی محلی و مقامات مسئول دولتی وبه رهبری جناح‌های مختلف‌هنری- سیاسی کوشش کرده‌اند که‌جشنواره جدیدی را جایگرین رویداد قدیمی وپرحیثیت کنار دریای مدیترانه بکنند.

درسه چهار سال اخیر به همت سازمان جهانگردی سیسیل وپشتیبانی مالی بیدربغ اپن سازمان » رویداد «تائورمینا» که به جشنواره ملل شهرت دارد » توانبته است. که درسطح بین‌المللی جلب‌نظربکند. ازطرف دیگرجشنواره ونیز بدنبال بررکناری «لوئیجیکیارینی» فقید با مشکلات متعددی روبرو بوده‌که یکی‌ازنتابج تغی دافم خط میی » سباك وطرز بررگراری وهمچنین تغییردائمی مدبر بوده است.

شایدبتوان گفت که بعدا زکناررفتن« لوئیجی

کیارینی» درسال ۱۹۰۷ تنها دوره وني که از اعتبار خاصی برخوردار شد » دوره سال ۱۹۷۲ به مدبریت " «جان لوئیجی روندی» بود . اما «روندی» نیز به کنار گذاشته شد وتوانست تمام هم ووقت خودرامصروف جشنواره سورنتوبکند که بافرمولی ابتکاریایجاد شده وادامه می‌بافت» ازاین قرار که هرسال سورنتو فقط به معرفی صنعت وهنرسینمای يك کشور خاص اختصاص می‌پافت .

درسال جدید «روندی» که جشنواره‌ی سورتتو را به كمك مالی قابل توجه «سازمان جهانگردی ناپل» بر گزار می‌کرد تصمیم گرفت که رویداه سورنتو را همراه بافرمول ابتکاری که ذ کر شدیکلی کنار گذاشته . جشنواره مسابقه‌گی جدیدی درهمسایگی سورنتو یعنی درشهربزرگی وپرجمعیت ناپل برگزار بکند.

اولین دوره ناپل که درآغاز اکتبربر گرار خواهد شد» صرفاً به سینماهای بازار مشترك اروپا اختصاص دارد . بعبارت دیگرجشنواره‌ای کاملا اروپائی اشت درعین حال خارج ازمسابقه

مر

فیلم‌هاشی ا زکشورهای مختلف جهان نمایش خواهد داد .

از طرف دیگر: همانطور که خوانند گان ما میدانند» جشنواره سینمائی ونیز امسال درشرایط بهتر ودرابعاد گسترده‌تری نسبت به سالهای گذشته بآ ارشد. کوانتکه این دوره ونس ونتوزاست کاملا" پیش‌بینی‌هائی راکه شده بود به حقیقت تزديك بکند » معهذا بطورمشخصی سبت بسه دوره‌های گذشته که پا درهرج‌ومرج بر گزار شد يا بیشتر به بحث‌های طولانی وبی‌فایده اختصاص داشت تا به نمایش فیلم » وبا برنامه‌های سینمائی بسیارضعیفی را عرضه میکرد» پیشرفت‌چشمگیری را نشان میداد .

بنابراین‌خوانند گان توجه دارندکه اکنون دررایتالیا بین سه جشنواره مختلف ‏ » جشنواره ونی ز که ا زکمك رسمی دولتی وبودجه دولتی برخوردارست و دوجشنواره دیگر یکی درناپل ویکی در«تائورمینا» که بیشتراز کمك‌های محلی وبودجه سازمان‌های توریستی جهانگردی محلی استفاده می‌کنند رقابت شدیدی برای کسب مقام اول ورسیدن‌به‌عنوان «جشنواره سینمائی‌ایتالیا» درجرپان است .

این رقابت ازيك جهت جالب توجه است » درعین‌حال این رقایتی بین سه شخصیت معثبر سینمای ایتالیاست یعنی «جاکومو گامبتی» مدیر ونیز» «جان‌لوئیجی روندی» مدیرناپل‌وبالاخره » 0 مو بیرا کی مدبیر فستیو الملل‌در تائورمینا.

درماه ژوئبه گذشته بعنی‌درست دوهفته قبل از غازیر گراری‌دوره‌جدید تائورمیناه فدراسیون بین‌المللی مجامع تهیه کنندگان فیلم به ناگهان تصمی تفت کتهءاین ,حشنواره را درردت جشنواره‌های اصلی مسابقه‌تی برای‌فیلم‌های‌طویل وکوتاه برسمیت‌بشناسد» باین‌معنی که« تائورمینا» درفهرست‌های جشنواره شناخته شده ازطرف این

, فدراسیون دررگروه اول همپای جشنواره‌های

کان » برلین » مسکو پا کارلوی‌واری » سن - سباستبان وتهران قرار می‌گیرد .

باین ترتیب درمبارزه برای کسب مقام اول درایتالیا فعلا" می‌توان گف ت که «بیراگی» در اولین روند پیروز شده است . شك نیست که در

اعلام این شناسائی ازطرف فدراسیون دوعامل

حضور بیش از ۸ هزار تماشا کر بر کزار می۳

ان رویداد همیشه فقط سه نا چهارماه قبل از

مهم بوده اس کی بو دجه نسیتاً قابل نو «تائورمینا» در بر گراری این رویداد و و بخصوص احترام ملی وبین‌المللی که «بیر! کر ازآن‌بر خورداراست » وی که بکیازپرسابقه‌ترا منتقدین سینمائی اپتالیا وسردبیر هنری روزنا معتدل «ایل مساجرو» می‌باشد » درحال وهوا سیاسی ایتالیای. امروز ازاحترام وپشتیبانی:ة

بخصوص شخصیت گرم ودوست‌داشتنی او. با شده ات۳۳ دوستان فراوانی درسر ناسر ۳ ۳ داشته باشد.

نکته دیگری که توجه ناظران را (منج درفدراسیون بینا لمللی) به جشنواره نائوره ۳ جاب کرده است بر گراری مراسم بسپار پرشکه اهدای جوایز «داوید . دی . دونانلا» ست؟ درجریان بر گراری جشنواره درتئاتر آنتيك

مراسمی است بسیار شبیه به اهدای جوائر ا درهالیوود وشاید تنها مراسمی است دراین نو که درخارج ازابالات مستحده آمریکا بر کزا! میشود . گواینکه ازنظر تشکیلاتی رابطه‌ای بیر جوائر «داوبد. دی. دوناتلا» و جشنواره‌تائوره 1 وجود ندارد 6 معه‌ذا برگزاری مراسم در طی جشنواره به اهمیت وارزش این رویداد افزود است . ۰

اما ازطرف دپگر باید به يك اشکال اسا کار بودجه‌رپزی دراین جشنواره سیسیلی اشارا کردوآن‌تأخیرهمیشگی‌وهرساله تصویب‌بودجه؟ آن است . درطی چند سال اخیر بودجه سالا8

بر گراری آن به تضویب رسیده وباین ترنیب «بیرأگی» برای درست مصرف کر دن‌بودجه خه هميشه وقت سیار نکر ترا شا اه است *

صرفنظر ازشناسای فدراسیون که توفیق بسیار مهمی برای تائورهنا بشمار می‌آید» دوره امسال جشنواره ملل پیشر فتکیفی با کمی قابل توجهی نسبت به دوسال گذشته ازخود بروز نداد فیلم‌هائی ا زکشورهای‌فرانسه » ابتالیء آرژانتین) سوئد 6 کانادا » وتروئلا 6 سواگینش 6 استرالبا و"

۰ درهنگینگ رال - که دربخش جشنواره جشنوا رها به نمایش درخواهد آمد .

پائین (چچ) : توپولد توره نیلسون

پائین (راشت) : ایو مونتان

مجارستان در مسابقه شر کت داشتند وجوائر بنحو زیر اهدا شد : ۱ راك» اثر «پیتر _وبر» ازاسترالیا .

جايزه بهترین کار گردانی به «لئوپولدو نوره‌نیلسون» بخاطر فیلم «یرای همه » از از آرژانتین » جایزه بهترین هنر‌پيشه مرد به «ایومونتان» درفیلم «پلیس پیتون ۳۵۷) که باید اشاره کرد يك فیلم مطلقاً تجارتی است .

جایزه بهترین هنرپیثه زن به «پرونلا رانسومه» درفیلم «چه کسی می‌تواندکودکی را بکند 6٩‏ معصول|سپادبا وبالاع ۳۰ فیلم اولبه‌اترسیارجالت ییا ۳۳۰ ترك که درسوئیس فیلم خودرا بنام «اتوبوس» ساخته است .

همانطور که ازجوائر هم برمی‌آید امسال تافورمینا فیلی غهمیدراحتیار ۲ ۲ بگوئیم که این حک‌درمورد چند فیلم که خارج ازمسابقه نمایش دابه شد » صادق است .

درطی گفتگوثی «بیراگی» اظهار داشتکه شناسائی فدراسیون مسلماً درسالهای ابنده آش مثبت خودرا نشان خواهد داد وباعث خواهد شد که وی بتواند فیلم‌های بهتر وییشتری برای این رویداد جمع‌آوری‌کند. ازنقطه‌نظر بر گزاری » وی اشاره کرددکه سازمان جشنواره درتائورمینا اکنون دروضعیت بسیار خوبی قرار دارد. سپنماهای کافی با وسایل بسپارخوب درتائورمینا وشهر هسایه‌اش «مسینا» که برنامه‌های فستیوال را تکرارمی کند وجوددارند ودراختیارجشنواره قرا رگرفتند . همچنین هم آهنگی بین قسمت‌های مختلف تشکیالاتی جشنواره حالا به شکل بسپار خویی رسیده است .

» ترا کی » صرفاً اشاره کرد درپی آن است که بتواند درسالهای] ینده همکاری‌پیشتررصاحبان هتل‌هاراجلب کند. همانطور که میدانید تائورمینا يك شهرساحلی ویبلاقی است وزمان بر گزاری جشنواره ملل مصادف باهجوم سیل وسیع جهانگردان اروپائی بخصوص ایتالیائی والمانی . دروهله اول هستکه برای‌گنراندن ۶ ۳ تابستانی به این شهر میآیند. ۱

نخستین سمینار جهانی‌سینمای آماتور

از ۱۵ تا ۸ هر » ه۵ءزمان با بر گز اری هذتمین‌جهنو اره سینمای آز اه زخستین سمینار جها نی سینمای آماتور بر گز ار مشود آ گاهان سینما و سینماگران آما تور پیر امون مسایل مر بوط به‌سینما بایکدیگر به بحث وتبادل نظرخواهند پرداخت وسینها گر آن آما آورایر ان ودیگر کشورها چه واسته ب‌موسه‌ای باشند و چه بطور منفرد فعا لیت کنند میتوا نند در این اجتماع شر کت داشته باشند. درضمن بسیار خوشحال میشو یم که کسا نیکه کارشان سینما نیست اما باین هنر داستین گرايش دار ند ویا کسانیکه درسبذمای‌حرفه‌ای فعا لیت میکنند طرح و پیشنهادهای مق ثری دار ند دءوت مسا دا پذیر ند تا بتوائیم از تجر به و آ گاهیدان بهره گیر یم

نما یندگان دیگر کذورها نیز با همکاری فدر اسیون‌جها نی سو پرهشت | نتخاب و معرفی خواهند شد.

از کسا نیکه دعوت ما را برذیر نسد میخواهيم که زظرها و طرح‌های پیشنهادی خودشان را که میخو اهند درسمینار سینمای آما تور مطرح کنند , حدا کثر تا ٩۵‏ شهر نود ۲۵۳۵ بسرای ما پفرستند» "بعد از بررسی نظرها و طرحهای دسیده کا نیکه پیگنهادشان راه گشا باشد به تهر ان دعوت‌خواهندشد ودرجلات پحث‌مسا یل سینمای آما تور شر کت میکنند و تا آخرجشنواره نبز در تهر ان میهمان ما خواهند بود.

جلسات سمینار از دوز ۱۵ مهر صبح‌ها از ساعت ۱۵ در نخارخانه تخت جمشید بر گزاد میشود. این مسایل نیز از طرف ما پیشنها دمیشود» اماعلاقمندان بشر کت درسمینارمیتو | تندطر حهای دیگری نیز که در این پيشنهاد ذکر نشده, ارائه دهند.

۱- مشکلات مادی سینمای آماترد در ابران و کذورهای ذیگر و نحسوه کمك سازما نهای مسئول؛ عوارض نمایش: مکان برای نما یش فبلم» وسایل‌کار وغیره...

۲ دلایل ی که يك سینماگر آماتور دا بعد از چندسال کار به‌سینمای تجار تی منحرف» نه حر فه ای سالم می کشا ند

۳- پردسی مشکلات تکنیکی سینمای آما تور,

۴- بردسی و تحلیل محتوای فیلم‌های سینمایآما آور و آگاهی به‌ضف‌ها و ارسا لیهای یبا نی.

۵- بررسی مسایل جشنو اره‌های سینمای آماتور و بررسی این مسئله که آیا باید جشنواره‌های جها نی دا گسترش داد و با محدود کرد.

۶- بردسی مسایل مر بوط با ثبرجایزه در پیشبردسینمای آماتور وآیا با ستی اهداء جوایز را کسترش داد و پا طور کلی جوایزدا حذف کرد.

۷ تقش موسیقی درسینما و مشکلات | نتخاب موسيقي مت در سینمای آما تور.

۸-کوشش در دفع واقص فیلمهای سو پرهشت ۰ مر بوط به نحوه انجام امورلابسراتواری فیلمهای مذکور ؛ جلب نظر کمپا نی‌ها برای توجه و دقت پبشتردر کارچاپ و ظهورفیلمها یا سو بر هشت.

4- آشنا ی با امکا ات جدید سینمای سو پرهشت» و تحوم, آشنا نمودن سینما گر ان آما تور دد دنبا باآخرین پیشر فت‌های ‏ سینمای آماتور که میتواند در پشبرد تکنيك کار آما توّرها تا ثیرشا یسته ای داشته باشد.

۰- راهیابی براف کسترش فدراسیون جها نی‌سو بر هشت» تا آن حد که مباد له فیلمهای سو پر هشت درسطح جها ی امکان پذیر باشد و کشورهای جهان‌در کار بر گز اری جشنو اره‌ها » یکد یگر یاری نما یند.

۱- توجه به‌موقعیت مالی سینما گردان آما تور وراهیا بی برای تأمین بیمه و بهداشت آما تورها.

۳ در اجتماع سینما گر ان آما تور بسیار نیاز دار یم که‌از راهنماثی و پیشنهاد مقّسات فرهنگی و هنری بهره‌مند شویم؛

و از آ نها صمیما نه دعوت ميکنيم تا دز ایسن اجتماع شر کت کنند و برای پیشبرد سینمای آما تور ذر ایران و دیگر کشورها بار یمان کنند.

دو نظر به در بارة آخربن دوره جشنواره برلین

ار حشنواره سینماتی بر لین‌درمجموع تست روز» دور ازانتظار بود . بنظر میر سد که

اره جهانی فیلم تهران که نها چهارسال ازبرپائیش می‌گذرد درمقایسه با این جشنواره‌ی

جدنواره سینماتی برلین خالی ازهیجان وشور وجنبش نیزبود . هیچگاه نمی‌شد جلو در تماشای فیلم‌های جشنواره ایستاده باشند - سالنها همیشه خالی‌بود ومردم رغبت چندانی به سینما ب بطور اعم تِ ان نمیددنده. هنوز نام‌هت] و سوپراستارها تماشاگررا به سوی خود می کشیدند وتمایلی برای شناختن يك. ادم نازه و کار تازه وجود نداشت . فیلم‌ها غالبا ازمیان آثاری‌که به جشنواره کان راهی نیافته بو دند انتخاب شده بود » شاید دلیل بخشی آزنبودن شوروشوق‌برای نماشای فیلم‌های جشنواره ات باشد که همه فیلم خوب برای نماشا بربرده هست ودرابران این تنها با برپائی‌جشنواره ممکن می‌شود » بااین وحود ادا جشنو اره فیلم نهران درمقاسه ۳ برلین با وجود همه‌ی کاستی‌های اجرائیش بیشتر به يث جشنواره سینمائی می‌مانده با گرمای خاص خودکه برلین فاقد آن است» .

تقل اندکز ارش «حسن نی‌هاشمی» .

فر ستاده روزنامه آیندگان به بیست و ششمین دوره جشنو اره بر لین

2 فیلم‌های امسال خیای‌هاشان بد بودند . | کثرفیلم‌های فستیوال برلین قبلا" برای فستیوال کان فرستاده شده بودند وفستیوال کان آ نها را ردکر د وبرای قسمت مسایقه قبول کیرد را مر دود شده ازطرف هیئت داوران‌کان کی میداد . ده یات فیلم ژاینی را روز تما در رقتت ؟ 5 تن س رک رت و و نمایش ند‌ادند.

.مك فیلم خوب برزبلی بنام «هاله‌لوبا

شون را که درقسمت مسنایقه پذبر فته بو دند 9

يك هفبته قبل ازشروع فستیوال ازقسمت مسابقه ببرون آ وردند » برای ای ن که فیلم ضدنازی بود وداستان فیلم درباره جنگ دوم جهانی ژ کارها واعمال نازیها درستعمرات آلمان درآمریکای جنویی ۰ ببجایش نسخه کوناه شده فیلم «بافا لوییل‌وسرخ‌پوستان» ساخته«رابرت] لتمن»

را نشان دادندکه اتفاقاً این فیلم كت ۳

اول کی خرس: طلا شد تم ۳ فستیوال امسال‌فیلم «میشل عزیز » ساخته «ماریو

مونیچلی» بودکه حق دریافت جایزه خرس طل ‏

را داشت اما به کار گر دان فیلم يث خرس نقره

دادند. فیلم‌های دیگر ی که خوب بودند يك فیلم .

مجارستانی بنام «مرد بی‌نام» » يك فیلم مکزیکی بنام « کانوا» وفیلم کیمیاوی «باغ سنگی» و «پول توجیبی» تروفو

نقل از کزارش («محمد شهر زاد» درباره جشنواره برلین

پس از هفیه فیلم ایتران در « لسدن» و «واشنگتن» وچند شهر دبگر آمربکا دراواخر

1 ۱ ۱

مهرماه » «ایران» هفته فیلمی در مسکو خواهد "

داشت. آثاری که دراین برنامه به‌نمایش‌درخواهد آمد اینهاست :

باد صبا (آلبر لاموریس) طبیعت بیجان (سهعراب شهید ثالث) تنگسیر (امیر نادری) غریبه و مه (بهعرام بیضائی) شازده احتجاب (بهمن فرمانآرا) انتظار (امیر نادری) رقص رونما (هوشنگ شفتی) هشت بهشت ومسجد شیخ لطف‌اله (منوچهر طیاب) خروس (شاپورقربب) ملث خورشید (صادقی) ایران سرزمین ادبان (طیاب) و من آنم که .

«شوروی» نیز متفا بلا" دریهمن ماه سال جاری يك هفته فیلم ازجدبدترین آثارش در اپران فر تیب خواهد داد .

تاپایان سال جاری قرار است چند هفته" فیلم دبیگر منحمله در هندوستان » الجزایر ِ

تلویز یون در آمریکا

مسافری که ازهر گوشه جهان, به آمرپکا میرود ودربکی ازهتلهای نیوبورك » شیکاگو پالوسآ نجلس اقامت میکند » ازطربق تلوبزبون داخل اتاقش میتوانه حدود پاترده برنامه مختلف را تماشا کند . درسراسر آمریکا نهصد و بنحاه ایستگاه فرستنده امواج تلویزیونی وجود دازد .

بطور کلی اداره امور فرستنده‌های تلوبزیونی.

دراختیار بخش خصوصی‌است ولی دولت‌ازطریق « کمیسیون فدرال ارتباطات» بر کار آنها نظارت میکند. فعالیت فرستنده‌های تلویزیونی‌درآمریکا به‌سه سیسنتم محدود ميشود :

نلویزیون تجارثی س.

7

11۳96 ۰ ۰

۵2 ا

۱2-۱ ۱ ۱

۰ هم « ۰

صسعی

نوستالژی

نوشته : کت توران

در کتابفروشی درقسمت کتابهای سینمائی 8 اخ رین بانینه ارو کتورالیّستی اونلهتبطعبات5 درباره‌فاسیندرهستید که چشمتان

به کتابهای دیگری جلب میگردد » نه به‌آن نوع از کتابها که بخواندشان اقرار می‌کنید کتابهائی متل «سینما چیست ؟» بازن با .تکنيك فیلم و تکنيك بازبگری پودوفکین . بلکه به آن‌کتابهای دپگرء کتابهای خیلی گنده‌ای که جلد براق و عکسهای رنگی‌ازستار گان مشهوردارند» کتابهائی 8 وان حمدشان به صورت. فیلمهای . . . .

بخودنان میگوئید خدا میداند چه کسی این مهمالات را میخواند. کتابی را برمیدارید

وورق میزنید وناگهان متوجه میشوبدکه روی

ی ی ببشتر از آنچه که شاسته است

نوقف کرده‌ابد وتا بخودتان بجنبید آن دوستدار

ساده لوح هت رکه دردرون همه کین کر ده 3

آن اقای هاید دلثازلك وعاشق ستار کان سینما که

زبرنقاب_ظاهرجدی دکترجکیل پنهان شده »

گا اارتان را به دست ور فته است وشما از

دست رفته‌اید.

آردست رفته برای‌آننکه ازنظر‌سینمادوستان

جدی این نوع‌کتابها که شاید بتوان آنها را

کنابهای سینمائی عامه پسند نامید » صورت نوعی

ات

شو خی پیمز ه را دار که آنها را به یاد چیزی که نقطه آغازدوستی‌شان با سینمابود و نهامیخواهند برآن فایق آ بند » مياندازد . شاید علت این باشد

5

که پیشترمحقفین جدی سینما نه دربزر گسالی بلکه به عنوان‌کودکان » شیفته نامهای ستار گان سینمائی با فیلم روبرو شدند ومیخواهند مطمیّن باشد که موضوع مورد علاقه آنها آ نقدر جدی هست که در خور تو جه بثآدم با لغ‌باشد. بهردلیل کتابای سینهای عامسند زیاد جدی ورفشته نمیشود وهر کس ی که پیش از یات تکام کل | به] نها بیفکند » به عنوان آدمی ساده‌لوح واخساساتی که سینمای واقعی را نمیشناسد مورد تمسخر قبراز ی

برد . بعداً خواهیم دید اين پیشداوری تا چه

دومو سبه لد مستقرهستند. سیتادل‌بو کس (بکی ازبنگاههای وابسته به لایل استوارت‌که کتابهائی چون زن لذت طلب ‏ (صفجصه ۲۷۷ عیامناعجعگ عط1) . ء» مرد لذت‌طلب » کودك لدت‌طلب » انسان لذت‌طلب. وعثق وهمه چیزهائی‌که میتوانید بخورید را میس کر ده) که موحودیتش ازسها دوس اغاز شده وناشر تراز اول کتابهائی ازنوع فیلمهای... است و «ای. اس- بارنش» وشر کاء که‌کازش را از کرانبری شروع کرد وازمسسات وابسته به دو کارا نی بای را

رأئی حت رکه هر دو در نیو جرسی

بوسلوف» و «تانتیوی پسرس» ات و روش کتابهای این موسسه درباره موضوعات خاصی

هستت تادر بایم ستار بان سیماه ارحا ۳۱

این موّسسه «دست‌ویا ودهن‌نسته» 0ص2 0صبوظ)

(860ع )2‏ «نه چندان کنک) و «نقش و۳ درسینما» است .

درخقیقت چنین مینمایدکه سپتادل فکر انتشار کتابهای نوع فیلمهای . .۰۰ . را در ۱۹۵۸

آلن وپلسون معاون رئیس این موّسسه میگوید که : «ما به هیچ‌وجه درفکر این‌نبودیم که آزاین نوع کتاب پشت سرهم بیرون بدهیم» . وبا لبخند و شده ادامه میدهد: «فقط میخواستیم کتابی‌در باره کاربو انتشار دهیم» . اما این کتاب خیلی خوب بفروش رفت وهمین‌طور چند تای دیگر که بعد ازان منتشر شدند. تا سال ۱۹۷۵ سینادل حدود پنجاه کتاب سینمائی منتسر کر ده که ۳۵ نای| نها

پارنس هم پیکار ننشته بود . فرروش بعضی از این کتابها . کتابهائی ازقماش فیلمهای «همفری بو گارت» ۰ «لورل وهارزدی» و «دیلیو سی . فیلدز» بیش ‌ازشصت هز اربود ضمن آنکه هیچ‌بت ازاین کتابها حتی آنها که درباره آدم کم شناخته شده‌تری مانند «نانسی کارول» بود کمتر ازچهار هزار جلد فروش نداشته است .

شکی نیست که اي ن‌کتاب‌ها بدون ادعاهای ادبی چاپ میشوند . «مارك پوسلوف» معاون .

3

«میدانید» این‌کتابها خوانندگان‌بخصوصی دارد که همیشه آنها را میخرند» . وآلن وبلسون میگوبد : «این‌ها سینماروهای عادی هستند نه دانشجویان با محققین جدی . آنها این‌کتابها را

ازگار که جلدهای جدید يك دائرةا لمعارف‌باشند»

مرتب میخرند وحتی خودشان موضوعاتی برای.

کتابهای بعدی پيشنهاه میکنند» (پیشنهاداتی که سبتادل » اگرفرروش خوبی برای‌کتاب پیش‌بینی کند 3 اجرا میکند) ۰ ده دوازده کتابی‌ که اینجا بررسی خواهد شد بدون طرح ونفشه ازانتشارات جدید هردو وه سیتادل وپارنس انتخاب شده‌است . باآ نکه يك نظر اجمالی نمیتواند امتیازهای بعضی از کتابهای استثنائی را آشکار سازد» بد نیست به بعضی 7 این‌نوع را شکل میدهد » نظری : یکی ازجنبه‌های مثبت ای نکتابها عکسهای آنهاست بیشتر این‌کتابها صفحات زیادی را به عکسهای صحنه‌های‌فیلم » صحنه‌های‌فیلمبرداری» آفیش فیلم وعکسهای دیگری‌که درجای دیگر موجود نیست اختصاص میدهند » مثلا" کتاب «تاریخ مصور سکس‌درسینما» نوشته پار کرتابلر عکسهای خیلی جالبی ازصحنه‌های حمام دارد . بطو رکلی چاپ وصحافیکتابهای سیتادل درسطح بالاتری است . ازجمله دو و کتاب درباره «جان گارفیلد» و «مارلون براندو» بسیار خوب در آمده‌اند وحتی باآن‌ کناب پنجاه دلاری که در آن‌فیلم «حرص» اريك‌فون اشتروهايم دوباره - سازی شده قابل مقایسه هستند. ازطرف دبگرموضوعات واطلاعاتی که این کتابها ارائه میکنند » برای همه آنها که به سینما رن جانیها ی انار ناپذیر تاره من آنکه انسان ازمیزان وقت .وهزینه‌ای‌که صرف تهیه آنها میگردد پیوسته به حیرت میافتد. کتاب «سینما وجنگی جهانی دوم» که ازقرپب به هزار فیلم اس میبرد , متوجه‌مان میکندکه این جنگ چه منبع لابزال موضوع وداستان‌بر ای‌فیلمسازان بوده‌است . پا کتاب «فیلم‌وسترن» نه‌تنها فهرستی ازعناوین چندین هزارفیلم باضافه فیلمو گرافی پیش‌ازچهارصد هنرپیشه » کار گردان ؛ هنرپیشه بدل وغیره دارد بلکه حتی قهرمانان واقعی داستان‌های وسترن را معرفی میکند بطوربکه مثلا" میتوانید بفهمی که تا حالا چند فیلم درباره بوفالو بیل ساخته شده .

کتاب«قلب‌ها بشان‌جوان‌وشادبود» که ظاهرا دنباله کتابی به‌نام «آن بچه‌های شیربن دوست- داشتنی» (فحصصفطه عصتویر هصندمع0صه ععمط1) اس تکه مارا با چهل ستاره خردسال ازقبیل بیبی دامپلینگگ و دوقلوهای مائوك آشنا میکند . چه کسی میتواند ازلذت تماشای عکسهای «فرانکی دارو» زمانی‌که يك ستاره خردسال بود بگذرد پاعلاقه‌ای به شنیدن‌این‌موضو ع که «جری‌ماثرز» تفش کوتاهی در «دردسر هاری» هیچکاك ایفا کرده . نداشته باشد . از این جالب‌تر کتاب «هالیوود» هالیوود : فیلمهاشی که درباره فلسازی ساشته شده» ۰ است‌که تالف وجاپ آن دوسال طول‌کشید وپیش ازدوپست فیلم را معرفی میکند وپراست ازاطلاعات سر گرم کننده ازجمله اینکه لوئیس‌مایر باتماشای فیلم «چاقوی بزرگک» به گریه افناد برای‌اینکه احساس میکرد و است < 0 ی

ی اب 7 1 از مرراحل تولید فیلم باضافه طرح‌هائی ازفیلمنامه

متأسفانه نثر این کتابهاچندان‌تعر بفی‌ندارد. بیشتر کتابهای سری‌فیلمهای هنرپیشگان مقدمه مشخصات و خلاصه داستان فیلمهای شخص مورد

نظر. مثلا" کتاب‌فیلمهایگاری کوپ رکه چیزقابل توجهی نداره جزفهرست مفصل ٩۲‏ فیلمی که او درآ نها بازی‌کرد .

مشکل دوم روحیه وطرزفکرنویسندگان این کتابهاس تکه گوبا وظیفه شان میدانندکه هرچه میتوانند ازقهرمانشان تعریف‌کنند وادعا کنن که درهیچ‌فیلمی کارش نقص‌نداشته وا گرهم ایرادی بوده تقطیرآن را بگردن نویسنده. با کار گردان میاندازند یا اصولا" آن را ناشی از غرض‌ورزی مطبوعات بحساب میآّورند. نقص دیگر این‌کتابها جملات بی‌معنی » اغراقآمیز وبی‌اساسی است که درهرصفحه بچشم میخورد . مثلا" میخوانیم که «آنتون ی کوئین» خارج از سینما هم زندگی را با همان شدت واشتیاقی که روی پرده از او می‌بينیم دنبال می‌کند پا اینکه «کرك بو گارد» بااشخاصی دمخوراست که هريك به نوبه خود افسانه‌ای هستند اما برای او چیزی جزدوستان‌معمو لی‌نیستند وبااینکه ماجرای‌عشقی موربس شوالیه با میستین گوت غاعداج‌دذادذ۷ «با پك نگاه » يك بوسه پنهانی شروع وبه يك

شب افانه‌ای انجامید» . درمقابل اینها کتابهای خسته‌کننده‌ای متشر میشوه مانند «سیتمای فرانك کایرا » که به ادعای خودش مسائل‌هنری وروانی سینمای عامه پسند را مورد بررسی قرار داده وازجمله معتقد است که فیلم «دريك شب اتفاق افتاه» ازنظرساختمانی با دقت کم نظیری با نمایشنامه «هرطو رکه دوستداشته‌باشید» شکسپیر مطایقت دارد .

مشکل اساسی کمبود نوپسنده خوب است. پیشتر ‏ این کتابها بجز درمواردی که منتقدرین صاحب نامی چون پارکر تابلر آستین بالا بز ننده به دست‌کسانی نوشته میشودکه سراسر عمرشیفته پا هنرپيشه بخصوص يا يك جنبه خاص ا کار فیلمسازی بوده‌اند ( که البته جنبه‌های خوبی هم دارد چرا که نوبسنده خودش باید تمام عکس‌ها واطلاعات رااحآ ور 5

ویلسون ازموسه سیتادل باانکه اذعان دارد «نثر کتابها گاهی ضعیف است» ۰ معتفداست که «کتابها بهرحال به زبانی بحدکافی صحیح وسلیس نوشته شده است» . همچنین قبول داره . که : «مطالب بعضی‌از کتابها دوباره‌نویسی‌مطالب روزنامه‌های سینمائی‌است» امااضافه میکندکه‌این مطالب‌باید دراختیارمردم‌قرارداده شود وناشرین بزرگ‌که ازاین نوع مطالب روبرمیگردانند دراشتباهند.

اين گفته ما را به مشکل اصلی کتابهای سینمائی عامه‌پسند نزديك میکند. ازیعضی‌نظرها انتقادها ی که ازاین کتابها میشود بیموره است چراکه این کتابها بی‌هیچگونه‌ادعائی‌تهبه میشوند وبه هرحال يك نیازروحی را برآورده میسازند. پا اینهمه درست بخاطرلذتی که پیوسته ازتماشا و مطالعه اين‌کتابها میبریم » انتظارداريم به صورت بهتری تهیه شوند. منظور این نیس تکه مطالب آ نها باید به صورت عجز بهو تحلرل‌جای ۳ نظیر مطالب کتابی که درباره فرانكکاپرا نوشته شده درآید» زيرا که کنابهای سینمائی عامه‌پسند اگرفقط بك ننیجه خوب داشته باشند » اینست که ۰ کیفیت نوعی پادزهر را دربرابر کتابهای پرمدعا وخسته کننده دارند. با اینحال اگر واقعاً «پل- میونی» - بگفته کتابی که درباره او نوشثه شده - ند گی خصوصی پررنج وعذاب وتنهائی داشته , درانصورت نوپسنده نمیبایست به يا بررسی سطحی وساده اکتفا کند. دلایل پیدایش چنین وضعی دو کانه است . يت . همانطو رکه «فرد

فرندلی» درباره آ گهی‌های تبلیغاتی تلویزیونی

گفته . به همان صورت بدش خیلی بیشتر ازآن پول درمیاًوردکه نیازی به بهبود آن احساس شود . دلیل دوم وبه عقیده من‌بسیارمهمترروحیه تحقیرآمیزی استکه خیلی‌ها نسبت به این کتابها بروز میدهند ومانع‌ازآن میگردندکه نویسندگان با استعداد وصاحب نام دراین زمینه فعالیت کنند.

به قول معروف هرچه پول بدی آش میخوری .

85

با کشورهای غربی اس که بزودی بنمايش در خواهدآمد. این اثر که چندمین‌بار ازداستان «ده سرخبوست کوچك» «] کاتا کرستی» بازباز م شده (معروفترین فیلم این داستان را «رنه کلر» بنام «وسپس هیچ 3 ساخته است) وسیله ابران » اسپانیا ‏ انگلستان » ابتالیا وفرانسه مد" تهیه کردیده است . ۱ در «ده بوم یکوچك» اینها بازی دارند : اولیور رید » ربچارو

استفانی اودران » شارل آزناوور «فرانسه» ماریا رم «اترش» 1 چلی» ريك باتالیا «ابتالیا» ترزا خامپیرا » روبر تومند 3 «ِ۳ ناصر ملاك مطیعی » سییده «ابر ان» .۰.۰ .

کا رگردان‌فیلم «پیتر کالینسون» (سازنده فیلم‌های حرفه‌ابتالیائی آتشباران م رک » مردبکه نون نامیده ميشد » چارطاقی» پلکان مارپیچ است . فیلمبرداران این‌اثر «فرناندو آریباس» و «پرامون سو آرز» می‌باشند ‏ کا رکردان دوم فیلم «محمدزاده» اس ت که درحال حاضر خود فیلم «واسطه» ها را می‌سازد . موسیقی متن را «برونو نبنکلاتی» ساختا است .

داستان «ده سر خبوس تکوچك» آگاتا کرستی طی فیلم «ده بومی کوچك» کالینسون دچار تغییر اتی شده که مهمتر ینش » » سفر ده بر ] اصلی است به قصری درمی‌ان کوبر درشرق بجای وبلاثی دربك نقطه سردسیر . . . و تغییر ا تکوچك دیگر یکه به مناست این تغییر ی ۶ بوده آاست .

ده‌بومی‌کوچ

ح

شرح تصاویر این صفحه :

بالا : گرت فروبه ء آدولفوچلی و ریچارد آتن‌برو درصحنه‌ای ازفیلم

وسط : «الکه زومر» و «اولپور رید» دوبازیگر اصلی «ده بومی کوچكت»

پائین : «ناصر ملك مطیعی» به نقش يك کارا گاه و «سپیده» سناره دیگر ایرانی . «ده بومی کوچك» درنمائی ازفیلم .

تصویر روبرو : هنرمندان اصلی فیلم «ده بومی کوچك» ازچپ به راست : گرت . فروبه » استفانی اودران » ربچارد آتن‌برو » شارل آزناوور » الکه زومر » اولیور رید (ردیف جلو) - آدولفوچلی » هربرت‌لوم » ناصرملاك مطیعی ء ماریارم (ردیف . وسط) روبرتو مندوزا » پیت رکالینسون (ردیف آخر) . ۱

3

بدون این‌که قصد بحث درباره کیفیت فیل‌های ایرانی + ماهه ول سال زا داشته باشیم؛ تنها به ذ کرچندفیلم خوب‌ایرانی | کتفا می کنیم . درمرحله اول باید ازبهترین فیلم ٩‏ ماهه اول سال نام ببریم .: «سرایدار» از (خسرو

هربتاش) وبعد : حزل (مسعود کیمیائی) «برهنه تا ظهر باسرعت» از (خسر‌وهربتاش) وشام آخر (شهیار قنبری) را می‌توان نام برد .

فیلم‌های قابل توجه خارجی که در + ماهه

ال تال کرستماها به نمایش در اسد عبارتنیباز : . سرزمین محکوم (رالف نلسون) خشونت وشهوت و کینوویسکونتی) مردی که میخواست سلطان باشد (جان هوستن) قدرتمند (ديك ریچاردز) باز گشت‌پلنگ‌صورتی (بليك ادواردز) کندور (سیدنی پولاك) «عشق ومرگ» (وودی آلن) وبعد . . . زفاف‌خونین ( کلودشابرول) بازی باآتش (ژادرای) جنگ‌بین زنهاومردها (ملوبل شاولسون) عشق نیمه شب (مارچلو فونداتو) و «مرد ی که" دورنارزندگ ی کرد» (جی‌لی‌تاسون) . در * ماهه اول سال نیز بازار فیلم‌های پاارزش تکراری همچنان داغ‌تر ازفیلم‌همای «اولین مرتبه» بود که ازمیان آنها بایستی آزاین ها نامرد : عصرجدبد (چارلی‌چاپلین) پول را بردار وفرارکن (وودی آلن) پرده پاره (آلفره هیچکاكث) میخواهم زنده بمانم (رابرت وایز) خواب! لود (وودی‌آلن) پدرخوانده (فرائسیس فوردکاپولا) ابرما خوشگله (ییلی وایلر) وبلن‌زن روی بام (نورمن جوئیسون) حادثه - جوبان (آلن‌کاوالیه) از عشق مردن (آندره

کابات) انسان وحیوان (برت هانستر!) زاردوز (جان بورمن) کنتسی از هنگ‌کنگ (چارلی چاپلین) ومترسك (جری شاتزب رگ) .

بهرحال در + ماهه‌اول سال» خیل‌فیلمهای بی‌ارزش» آثار مهم وقابل اعتنا را ازمیدان بدر کرده بود» که اين وضع بهرحال تا پایان سال اک واه داش وی با افاش فیمت الط سینماها , این توقع درتماشا گران بوجود آمده که سینماها ازاین پس به نمایش فیلمهای بهتری مبادرت ورزند !